prearrange

/ˌpriəˈreɪndʒ//ˌpriːəˈreɪndʒ/

از پیش ترتیب دادن، پیش دهنادن، قبلا ترتیب دادن، قبلا تهیه کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prearranges, prearranging, prearranged
مشتقات: prearrangement (n.)
• : تعریف: to arrange beforehand or in advance.

- The two had already prearranged to meet at the station.
[ترجمه گوگل] آن دو قبلاً برای ملاقات در ایستگاه از قبل هماهنگ کرده بودند
[ترجمه ترگمان] آن دو از قبل تصمیم گرفته بودند که در ایستگاه ملاقات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. At a prearranged signal, everyone started moving forwards.
[ترجمه گوگل]با یک سیگنال از پیش تعیین شده، همه شروع به حرکت به جلو کردند
[ترجمه ترگمان]در یک علامت از پیش تعیین شده همه به جلو حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Boats picked us up at pre-arranged rendezvous.
[ترجمه گوگل]قایق ها ما را در میعادگاه از پیش تعیین شده سوار کردند
[ترجمه ترگمان]قایق ما رو تو قرار ملاقات ترتیب داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The platoon made its way to the pre-arranged rendezvous in the desert.
[ترجمه گوگل]جوخه راهی میعادگاه از پیش تعیین شده در بیابان شد
[ترجمه ترگمان]جوخه به میعادگاه در صحرا راه خود را پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Working to a prearranged plan, he rang the First Secretary and requested an appointment with the Ambassador.
[ترجمه گوگل]او با انجام یک برنامه از پیش تعیین شده، با دبیر اول تماس گرفت و درخواست قرار ملاقات با سفیر کرد
[ترجمه ترگمان]با کار کردن با یک برنامه پیش از طرح، او به دبیر اول زنگ زد و درخواست ملاقات با سفیر را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At a pre-arranged signal, everyone started cheering.
[ترجمه گوگل]با یک علامت از پیش تعیین شده، همه شروع به تشویق کردند
[ترجمه ترگمان]با یه علامت درست و حسابی همه شروع کردن به هلهله کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At a pre-arranged signal the lights went out.
[ترجمه گوگل]با یک سیگنال از پیش تعیین شده، چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه ترگمان]وقتی چراغ خاموش شد، چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Run to your positionswhen you hear the prearranged signal.
[ترجمه گوگل]با شنیدن سیگنال از پیش تعیین شده به سمت موقعیت های خود بدوید
[ترجمه ترگمان]برو به positionswhen بگو که سیگنال از قبل تعیین شده رو شنیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When you prearrange your funeral, you can pick your own flowers and music.
[ترجمه گوگل]وقتی مراسم تشییع جنازه خود را از قبل تنظیم می کنید، می توانید گل ها و موسیقی خود را بچینید
[ترجمه ترگمان]وقتی مراسم تدفین را اجرا کنی، می توانی گل و گل خودت را انتخاب کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At a prearranged signal, everyone stood up.
[ترجمه گوگل]با علامتی که از قبل تعیین شده بود، همه بلند شدند
[ترجمه ترگمان]در یک علامت از پیش تعیین شده، همه بلند شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At a prearranged site, Ben and his party met a friendly agent who had prospective recruits in tow.
[ترجمه گوگل]در یک سایت از پیش تعیین شده، بن و گروهش با یک مامور دوستانه ملاقات کردند که افراد بالقوه ای را جذب می کرد
[ترجمه ترگمان]در یک محل معین، بن و گروهش با یک مامور صمیمی آشنا شده بودند که تازه واردی به یدک کش آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All games to be played according to pre-arranged rules.
[ترجمه گوگل]همه بازی ها طبق قوانین از پیش تعیین شده انجام شود
[ترجمه ترگمان]همه بازی ها مطابق با قواعد پیش از سازماندهی بازی خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We turned on a pre-arranged course and climbed at a predetermined rate of feed per minute at a certain airspeed.
[ترجمه گوگل]ما یک مسیر از پیش تعیین شده را روشن کردیم و با سرعت مشخصی در هر دقیقه با سرعت مشخصی صعود کردیم
[ترجمه ترگمان]ما با سرعت از پیش تعیین شده عبور کردیم و هر دقیقه به سرعت از پیش تعیین شده عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A trade that purports to have been executed in the exchange's competitive trading system is in fact pre-arranged by bilateral negotiation.
[ترجمه گوگل]معامله ای که ادعا می کند در سیستم معاملات رقابتی بورس انجام شده است در واقع با مذاکره دوجانبه از قبل تنظیم شده است
[ترجمه ترگمان]تجارتی که به نظر می رسد در سیستم تجارت رقابتی مبادله شده است در واقع از پیش برنامه ریزی شده توسط مذاکره دو جانبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This takes place at a time prearranged to be mutually convenient.
[ترجمه گوگل]این در زمانی اتفاق می‌افتد که از پیش تعیین شده است تا دو طرف راحت باشند
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در زمانی رخ می دهد که از پیش تنظیم شده برای هر دو طرف مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. School groups can be accommodated in a lecture room where project work or pre-arranged activities can be provided in conjunction with the displays.
[ترجمه گوگل]گروه‌های مدرسه را می‌توان در یک اتاق سخنرانی جای داد که در آن کار پروژه یا فعالیت‌های از پیش تعیین‌شده به همراه نمایشگرها ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]گروه های مدرسه را می توان در یک اتاق سخنرانی در جایی که کار پروژه یا فعالیت های پیش برنامه ریزی شده را می توان در رابطه با نمایش های ارایه شده در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• arrange beforehand; put in order beforehand; prepare in advance; make an agreement beforehand

پیشنهاد کاربران

بپرس