preacher

/ˈpriːt͡ʃər//ˈpriːt͡ʃə/

معنی: خطیب، واعظ
معانی دیگر: مبلغ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who preaches, esp. a minister or clergyman.

جمله های نمونه

1. that preacher skips from one subject to another
آن واعظ از یک موضوع به موضوع دیگر می پرد.

2. the preacher promised us eternity
واعظ به ما نوید داد که جاودانه خواهیم شد.

3. an itinerant preacher
واعظ سیار

4. they asked the preacher to splice them
از واعظ درخواست کردند که آنها را به ازدواج هم در بیاورد.

5. from his pulpit the preacher could rake the crowd from end to end
از روی منبر واعظ می توانست جماعت را از یک سو تاسوی دیگر زیر نظر داشته باشد.

6. the strident voice of that preacher
صدای گوشخراش آن واعظ

7. the theatrical gestures of the old preacher
ادا و اطوار وانمودین آن واعظ پیر

8. he felt the call to become a preacher
او احساس کرد که باید واعظ بشود.

9. the monotonous and tiring voice of that preacher
صدای یکنواخت و کسل کننده ی آن واعظ

10. He is doubling the parts of a preacher and a teacher.
[ترجمه گوگل]او در حال دو برابر کردن بخش های یک واعظ و یک معلم است
[ترجمه ترگمان]او دو برابر یک واعظ و یک معلم را دو برابر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Riker, a radio preacher, saw his popularity decline after World War II.
[ترجمه گوگل]رایکر، واعظ رادیویی، پس از جنگ جهانی دوم شاهد کاهش محبوبیت خود بود
[ترجمه ترگمان]رایکر، که یک واعظ رادیویی بود، پس از جنگ جهانی دوم محبوبیت خود را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perhaps I was wrong to become a preacher.
[ترجمه گوگل]شاید من اشتباه کردم که واعظ شدم
[ترجمه ترگمان]شاید من اشتباه کرده بودم که کشیش بشوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mr McCrea, a preacher and successful gospel singer, was parachuted in from the neighbouring Mid-Ulster constituency.
[ترجمه گوگل]آقای مک کرا، یک واعظ و خواننده موفق انجیل، از حوزه انتخابیه همسایه مید-اولستر با چتر به زمین نشست
[ترجمه ترگمان]آقای McCrea، یک روحانی و خواننده موفق انجیل، از حوزه حوزه انتخابیه میانه مید آلستر وارد هند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Suddenly the skinny preacher stepped forward.
[ترجمه گوگل]ناگهان واعظ لاغر پا جلو رفت
[ترجمه ترگمان]ناگهان کشیش لاغر به جلو آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. John How was a solid good preacher but not a magnet to multitudes.
[ترجمه گوگل]جان هاو یک واعظ خوب خوب بود اما آهنربایی برای بسیاری از مردم نبود
[ترجمه ترگمان]جان چطور یک واعظ خوب بود اما آهن ربا را به جمعیت زیادی نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خطیب (اسم)
orator, preacher, prolocutor

واعظ (اسم)
preacher

انگلیسی به انگلیسی

• one who lectures about religion and the bible; moralizer, one who discusses moral or ethical standards
a preacher is a person, usually a member of the clergy, who preaches sermons as part of a church service.

پیشنهاد کاربران

"Preacher" به معنای "مبلغ" یا "پیشوا" است. این واژه معمولا به دینی، به خصوص مسیحیت، مرتبط است و به فردی اشاره دارد که برای تبلیغ اعتقادات دینی و اخلاقی خود و یا انجام مراسم مذهبی شناخته می شود.
در زبان انگلیسی، این واژه همچنین برای اشاره به یک نفر که سخنانی قاطع و قوی دارد و سعی دارد دیگران را متقاعد کند نیز به کار می رود. این مفهوم ممکن است به یک روحانی مرتبط با آیین مسیحی یا به یک فردی که در زمینه های دیگر از جمله سیاست یا فعالیت های اجتماعی، دیدگاه ها و اصول خود را به شیوه ای قاطع ارائه می دهد، ارتباط دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

میتونین از priest یا پدر روحانی ( کشیش ) هم بجاش استاده کنید اگه بخواید
منبع CHAT GPT4. 00

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : preach / preachify
✅️ اسم ( noun ) : preaching / preacher / preachership
✅️ صفت ( adjective ) : preachy / preachable
✅️ قید ( adverb ) : _
a person who gives inspiring talks about religion
منادی
preacher of truth
منادی حقیقت
بدنسازی: لاری

بپرس