pre production

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of production.

جمله های نمونه

1. News had spread that some kind of scene had occurred at the Burgermeister's pre-production party.
[ترجمه گوگل]اخبار منتشر شده بود که نوعی صحنه در جشن پیش تولید Burgermeister رخ داده است
[ترجمه ترگمان]اخبار منتشر شده بود که نوعی صحنه در مهمانی پیش از تولید Burgermeister رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chip set is currently in pre-production; high volume production is due to begin any day now.
[ترجمه گوگل]مجموعه چیپ در حال حاضر در مرحله پیش تولید است تولید با حجم بالا قرار است هر روز در حال حاضر آغاز شود
[ترجمه ترگمان]این مجموعه چیپ در حال حاضر در تولید پیش از تولید قرار دارد؛ تولید حجم بالایی اکنون قرار است هر روز آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Initial impressions based on a preproduction version of the system—called CUE, for Cadillac User Experience—are encouraging.
[ترجمه گوگل]برداشت های اولیه بر اساس نسخه پیش تولید سیستم - به نام CUE، برای تجربه کاربری کادیلاک - دلگرم کننده است
[ترجمه ترگمان]برداشت اولیه براساس نسخه preproduction از سیستم به نام CUE، برای تجربه مصرف کننده کادیلاک، دلگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Under the new contracts, Harris will deliver 1preproduction digital map systems with embedded graphic cards that can generate two independent, high-resolution digital map channels for aircrews.
[ترجمه گوگل]طبق قراردادهای جدید، هریس 1 سیستم نقشه دیجیتال پیش تولید را با کارت‌های گرافیکی تعبیه‌شده ارائه می‌کند که می‌تواند دو کانال نقشه دیجیتال مستقل و با وضوح بالا را برای خدمه هواپیما ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]در قراردادهای جدید، هریس ۱ سیستم نقشه دیجیتالی preproduction را با کارت های گرافیکی تعبیه خواهد کرد که می تواند دو کانال نقشه دیجیتالی با وضوح بالا برای aircrews ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fox says preproduction on Avatar will start in about a year and that Cameron might shoot the two films back to back which means both could be in theaters before the end of 20
[ترجمه گوگل]فاکس می‌گوید پیش‌تولید آواتار تا یک سال دیگر آغاز می‌شود و کامرون ممکن است این دو فیلم را پشت سر هم فیلم‌برداری کند که به این معنی است که هر دو ممکن است قبل از پایان سال ۲۰ در سینماها اکران شوند
[ترجمه ترگمان]فاکس می گوید که فیلم \"آواتار\" در حدود یک سال شروع خواهد شد و کامرون ممکن است دو فیلم را به عقب پرتاب کند که به این معنی است که هر دو می توانند قبل از پایان روز ۲۰ سینما در صحنه حضور داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Completing preproduction testing and moving the application to the production servers doesn't signal an end to testing.
[ترجمه گوگل]تکمیل آزمایش پیش تولید و انتقال برنامه به سرورهای تولید به معنای پایان آزمایش نیست
[ترجمه ترگمان]تکمیل تست preproduction و انتقال کاربرد به سرورهای تولید نشانه پایان آزمایش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Always consider using a dedicated preproduction environment to test changes before going live with them.
[ترجمه گوگل]همیشه استفاده از یک محیط پیش تولید اختصاصی را برای آزمایش تغییرات قبل از اجرای زنده با آنها در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]همیشه از یک محیط preproduction اختصاصی برای آزمایش تغییرات قبل از زندگی با آن ها در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He said, Seriously, I've been in preproduction between The Hobbit' and Madness' for two and a half years.
[ترجمه گوگل]او گفت، جدی، من دو سال و نیم در پیش تولید بین هابیت و جنون بودم
[ترجمه ترگمان]او گفت: جدا، من در preproduction بین هابیت و دیوانگی دو سال و نیم در preproduction بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We found out that shipping sample and preproduction sample are thinner that original sample.
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که نمونه حمل و نقل و نمونه پیش تولید نازکتر از نمونه اصلی است
[ترجمه ترگمان]ما دریافتیم که نمونه shipping و نمونه preproduction نازک تر از نمونه اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Profiling is an extremely valuable preproduction process that can confirm or contraindicate that your Java code is scalable, efficient, fast, and generally wonderful.
[ترجمه گوگل]نمایه سازی یک فرآیند پیش تولید بسیار ارزشمند است که می تواند تایید یا منع کند که کد جاوا شما مقیاس پذیر، کارآمد، سریع و به طور کلی فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]Profiling یک فرآیند preproduction بسیار با ارزش است که می تواند تایید یا تایید کند که کد جاوا مقیاس پذیر، کارآمد، سریع، و به طور کلی شگفت انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are often subtle differences between preproduction and production environments—for example, hardware, operating system configuration, and firewall settings.
[ترجمه گوگل]اغلب تفاوت های ظریفی بین محیط های پیش تولید و تولید وجود دارد - برای مثال، سخت افزار، پیکربندی سیستم عامل، و تنظیمات دیوار آتش
[ترجمه ترگمان]اغلب تفاوت های ظریف بین محیط های تولید و محیط های تولید وجود دارد - برای مثال سخت افزار، پیکربندی سیستم عامل، و تنظیمات دیواره آتش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The preproduction environment should match the production systems as closely as possible.
[ترجمه گوگل]محیط پیش تولید باید تا حد امکان با سیستم های تولید مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]محیط preproduction باید تا حد امکان با سیستم های تولید مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Preproduction testing is the final step before any new application or hardware solution is allowed any outside access.
[ترجمه گوگل]آزمایش پیش تولید آخرین مرحله قبل از اینکه هر برنامه جدید یا راه حل سخت افزاری اجازه دسترسی خارجی داشته باشد است
[ترجمه ترگمان]آزمایش Preproduction آخرین مرحله قبل از هر کاربرد جدید یا راه حل سخت افزاری است که اجازه دسترسی خارج از آن را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, it helps the development teams and other preproduction users understand service use, flows and relationships, facilitating management throughout the SOA development life cycle.
[ترجمه گوگل]در نهایت، به تیم های توسعه و سایر کاربران پیش تولید کمک می کند تا استفاده، جریان ها و روابط را درک کنند و مدیریت را در طول چرخه عمر توسعه SOA تسهیل می کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، به تیم های توسعه و دیگر کاربران preproduction کمک می کند تا از کاربرد خدمات، جریان و روابط، تسهیل مدیریت در طول چرخه حیات توسعه SOA آگاه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The preproduction of CMD powder reached grade - 1 EMD ZBG 13001 - 6
[ترجمه گوگل]پیش تولید پودر CMD به درجه - 1 EMD ZBG 13001 - 6 رسید
[ترجمه ترگمان]The پودر CMD به کلاس ۱ - ۱ EMD ZBG - ۶ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] تهیه

پیشنهاد کاربران

pre - production ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: پیش‏تولید
تعریف: مرحله‏ای از فرایند تولید که در آن تمامی مقدمات و لوازم و تجهیزات تهیۀ فیلم فراهم می‏شود
پیش تولید

بپرس