pratfall

/ˈprætˌfɒl//ˈprætˌfɒl/

معنی: وراج، امر توهین امیز، روی کفل افتادن
معانی دیگر: (به ویژه در نمایش های خنده آور) با کون زمین خوردن، با کپل افتادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a fall in which one lands on the buttocks, often done intentionally for humorous effect.

جمله های نمونه

1. Pratfalls and other physical gags are typical of Carey's shtick.
[ترجمه گوگل]پرت فال ها و دیگر هق هق های فیزیکی نمونه ای از شتیک کری است
[ترجمه ترگمان]pratfalls و دیگر gags فیزیکی معمول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most of us get over the pratfalls of childhood.
[ترجمه Bahar] بیشتر ما از شکست های دوران کودکی عبور میکنیم ( بی اهمیت شدن شکست های دوران کودکی )
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما بر مشکلات دوران کودکی غلبه می کنیم
[ترجمه ترگمان]بیشتر ما در دوران کودکی از دوران کودکی به سر می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And I have a spinal problem from taking pratfalls for 50 years.
[ترجمه گوگل]و من یک مشکل ستون فقرات دارم که به خاطر 50 سال خوردن پرتفالز است
[ترجمه ترگمان]و من دچار مشکل spinal از taking به مدت ۵۰ سال شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To his credit, Marshall has not taken any pratfalls, even though his balance at times has been shaky.
[ترجمه گوگل]به اعتبار او، مارشال هیچ اشتباهی انجام نداده است، حتی اگر تعادلش گاهی متزلزل بوده است
[ترجمه ترگمان]به نظر او، مارشال حتی یک قدم هم روی زمین نگذاشته است، با این که در مواقع تعادل تعادل خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every pratfall loss brings them closer to history.
[ترجمه گوگل]هر باختی آنها را به تاریخ نزدیکتر می کند
[ترجمه ترگمان]هر شکست pratfall آن ها را به تاریخ نزدیک تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And this is called the Pratfall Effect, that our liking for the competent person grows when they make a mistake, when they do something embarrassing, when they have a failure experience. Okay?
[ترجمه گوگل]و این اثر پرات فال نامیده می‌شود، که علاقه ما به افراد شایسته زمانی افزایش می‌یابد که آنها مرتکب اشتباه می‌شوند، وقتی کاری شرم‌آور انجام می‌دهند، وقتی تجربه شکست دارند باشه؟
[ترجمه ترگمان]و این اثر Pratfall نامیده می شود، که علاقه ما به شخص ذی صلاح در زمانی رشد می کند که یک اشتباه می کنند، زمانی که آن ها یک تجربه شکست را تجربه می کنند با شه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That is the Pratfall Effect.
[ترجمه گوگل]این اثر Pratfall است
[ترجمه ترگمان]این اثر Pratfall است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They're waiting for the poor little rich girl to take a pratfall.
[ترجمه گوگل]آن ها منتظرند تا دختر پولدار کوچک فقیر دست به کار شود
[ترجمه ترگمان]آن ها منتظر این دختر بیچاره و ثروتمند هستند که به آن ها حمله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You could have knocked us over with a feather when we saw her doing Lucystyle pratfalls and found ourselves laughing.
[ترجمه گوگل]وقتی ما او را در حال انجام پراتفال های لوسی استایل دیدیم و خودمان را در حال خندیدن دیدیم، می توانستی ما را با یک پر از زمین بکوبی
[ترجمه ترگمان]تو می تونستی با یه پر ضربه به ما بزنی وقتی دیدیم که داره روی زمین سقوط می کنه و ما رو به خنده انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even if she had the most plausible answers, there still would be folks wishing Clinton would continue to take political pratfalls.
[ترجمه گوگل]حتی اگر او معقول‌ترین پاسخ‌ها را داشت، باز هم افرادی وجود داشتند که آرزو می‌کردند کلینتون به اشتباهات سیاسی ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]حتی اگر او مناسب ترین پاسخ را داشته باشد، هنوز کسانی وجود دارند که آرزو می کنند کلینتون به گرفتن pratfalls سیاسی ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can see this with public figures. Public figures who are viewed as competent but who pratfall, sometimes they are even more popular after the mistake. Okay?
[ترجمه گوگل]شما می توانید این را با شخصیت های عمومی ببینید چهره‌های عمومی که به عنوان افراد شایسته در نظر گرفته می‌شوند، اما شکست می‌خورند، گاهی اوقات پس از اشتباه محبوب‌تر می‌شوند باشه؟
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این را با چهره های عمومی ببینید چهره های مردمی که به عنوان صالح شناخته می شوند اما معمولا بعد از این اشتباه محبوبیت بیشتری پیدا می کنند با شه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes public figures are liked even more after their pratfall.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شخصیت‌های عمومی پس از مرگشان بیشتر مورد پسند قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات چهره های عمومی حتی بعد از pratfall نیز مورد توجه قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وراج (اسم)
blabber, caterer, blabbermouth, pratfall, pop off, prater

امر توهین امیز (اسم)
pratfall

روی کفل افتادن (فعل)
pratfall

انگلیسی به انگلیسی

• fall on the buttocks, fall on one's backside (slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس