اعمال و رفتاری که شامل شوخی ها یا کلک های بازیگوشانه یا شیطنت آمیز است.
درگیر شدن در شیطنت های بازیگوشانه یا شوخی های سبک.
مترادف: Mischief, tomfoolery, antics.
مثال؛
His prankster behavior often got him into trouble at school.
... [مشاهده متن کامل]
The group of friends loved indulging in prankster behavior during their camping trips.
Despite his prankster behavior, everyone liked him because he never meant any harm.
درگیر شدن در شیطنت های بازیگوشانه یا شوخی های سبک.
مترادف: Mischief, tomfoolery, antics.
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]