1. Student pranksters have done considerable damage to the school buildings.
[ترجمه گوگل]شوخی های دانش آموزی خسارت قابل توجهی به ساختمان مدرسه وارد کرده اند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان مدارس خسارت قابل توجهی به ساختمان های مدارس وارد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Whiston fire station officer Phil Brammeier blasted pranksters who fired a rocket firework through a letterbox in Scott Avenue.
[ترجمه گوگل]فیل برامایر، افسر ایستگاه آتش نشانی ویستون، شوخی هایی را که آتش بازی موشکی را از طریق صندوق نامه در خیابان اسکات شلیک کرده بودند، منفجر کرد
[ترجمه ترگمان]ایستگاه آتش نشانی Whiston، سرهنگ فیل Brammeier، که یک راکت آتش بازی را در خیابان اسکات روشن کرده بود، باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A final provocative statement from a life-long prankster, a prodigal son of Harvard, it seems so fitting.
[ترجمه گوگل]آخرین اظهارات تحریک آمیز از یک شوخی مادام العمر، پسر ولخرج هاروارد، بسیار مناسب به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]یک بیانیه محرک نهایی از یک مرد دور از زندگی، یک پسر prodigal از هاروارد، به نظر می رسد که بسیار مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our resident pranksters John Hind and Stephen Mosco offered a variety of campaign services to find out.
[ترجمه گوگل]جان هیند و استفان موسکو، شوخیهای ساکن ما، خدمات کمپین مختلفی را برای یافتن این موضوع ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]pranksters جان هیند و استفان Mosco از ساکنین ما خدمات تبلیغاتی متنوعی برای کشف آن ارائه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Is it an emergency, or just a midnight prankster?
[ترجمه گوگل]آیا این یک موقعیت اضطراری است یا فقط یک شوخی نیمه شب؟
[ترجمه ترگمان]یه بازی ضروری بود یا فقط یه شوخی نصف شب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He is fond of Machiavelli the rake, the prankster and the scoundrel.
[ترجمه گوگل]او به ماکیاولی چنگک زن، شوخی و رذل علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]این مرد رذل و پست فطرت را خیلی دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A prankster, shall we say?
8. A prankster dropped thousands of colored plastic balls down the Spanish Steps in Rome last week.
[ترجمه گوگل]یک شوخی هفته گذشته هزاران توپ پلاستیکی رنگی را در پله های اسپانیا در رم انداخت
[ترجمه ترگمان]هفته پیش یک مرد prankster هزاران توپ پلاستیکی رنگی را روی پله های اسپانیایی در رم انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Now, the search is unmask the mystery prankster.
[ترجمه گوگل]اکنون، جستوجوی این شوخی مرموز را برملا میکند
[ترجمه ترگمان] حالا، جست و جو، نقاب رمز رو می زنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Investor and prankster Yossi Vardi delivers a careful lecture on the dangers of logging.
[ترجمه گوگل]یوسی واردی، سرمایه گذار و شوخی، سخنرانی دقیقی در مورد خطرات چوب بری ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذار و یوسی Vardi یک سخنرانی دقیق را در مورد خطرات قطع درختان ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You have to be able to take a joke to work with some of the pranksters in our office.
[ترجمه گوگل]شما باید بتوانید برای کار با برخی از شوخی های دفتر ما یک شوخی کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید بتونی با باز کردن چندتا از the توی دفتر ما، شوخی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Whatever the trick, if the innocent victim falls for the joke the prankster yells, April Fool!
[ترجمه گوگل]هر ترفندی که باشد، اگر قربانی بیگناه به شوخی بیفتد، شوخی فریاد می زند، اول آوریل!
[ترجمه ترگمان]هر کلکی که باشد، اگر قربانی بی گناه به خاطر شوخی این شوخی شیطانی بیفتد، احمق آوریل!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The 70 - year - old shares traits of both utilitarian and prankster.
[ترجمه گوگل]این پیرمرد 70 ساله دارای خصوصیات منفعت طلب و شوخی است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های سهام ۷۰ ساله هم جنبه سود گرایانه و هم prankster دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید