prankster

/ˈpræŋkstər//præŋkstə/

معنی: کسیکه شوخی زننده کند
معانی دیگر: گ - امر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who likes to play pranks on others.
مشابه: rogue

جمله های نمونه

1. Student pranksters have done considerable damage to the school buildings.
[ترجمه گوگل]شوخی های دانش آموزی خسارت قابل توجهی به ساختمان مدرسه وارد کرده اند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان مدارس خسارت قابل توجهی به ساختمان های مدارس وارد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whiston fire station officer Phil Brammeier blasted pranksters who fired a rocket firework through a letterbox in Scott Avenue.
[ترجمه گوگل]فیل برامایر، افسر ایستگاه آتش نشانی ویستون، شوخی هایی را که آتش بازی موشکی را از طریق صندوق نامه در خیابان اسکات شلیک کرده بودند، منفجر کرد
[ترجمه ترگمان]ایستگاه آتش نشانی Whiston، سرهنگ فیل Brammeier، که یک راکت آتش بازی را در خیابان اسکات روشن کرده بود، باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A final provocative statement from a life-long prankster, a prodigal son of Harvard, it seems so fitting.
[ترجمه گوگل]آخرین اظهارات تحریک آمیز از یک شوخی مادام العمر، پسر ولخرج هاروارد، بسیار مناسب به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]یک بیانیه محرک نهایی از یک مرد دور از زندگی، یک پسر prodigal از هاروارد، به نظر می رسد که بسیار مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our resident pranksters John Hind and Stephen Mosco offered a variety of campaign services to find out.
[ترجمه گوگل]جان هیند و استفان موسکو، شوخی‌های ساکن ما، خدمات کمپین مختلفی را برای یافتن این موضوع ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]pranksters جان هیند و استفان Mosco از ساکنین ما خدمات تبلیغاتی متنوعی برای کشف آن ارائه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is it an emergency, or just a midnight prankster?
[ترجمه گوگل]آیا این یک موقعیت اضطراری است یا فقط یک شوخی نیمه شب؟
[ترجمه ترگمان]یه بازی ضروری بود یا فقط یه شوخی نصف شب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is fond of Machiavelli the rake, the prankster and the scoundrel.
[ترجمه گوگل]او به ماکیاولی چنگک زن، شوخی و رذل علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]این مرد رذل و پست فطرت را خیلی دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A prankster, shall we say?
[ترجمه گوگل]یک شوخی، بگوییم؟
[ترجمه ترگمان]یه شوخی بود، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A prankster dropped thousands of colored plastic balls down the Spanish Steps in Rome last week.
[ترجمه گوگل]یک شوخی هفته گذشته هزاران توپ پلاستیکی رنگی را در پله های اسپانیا در رم انداخت
[ترجمه ترگمان]هفته پیش یک مرد prankster هزاران توپ پلاستیکی رنگی را روی پله های اسپانیایی در رم انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now, the search is unmask the mystery prankster.
[ترجمه گوگل]اکنون، جست‌وجوی این شوخی مرموز را برملا می‌کند
[ترجمه ترگمان] حالا، جست و جو، نقاب رمز رو می زنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Investor and prankster Yossi Vardi delivers a careful lecture on the dangers of logging.
[ترجمه گوگل]یوسی واردی، سرمایه گذار و شوخی، سخنرانی دقیقی در مورد خطرات چوب بری ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذار و یوسی Vardi یک سخنرانی دقیق را در مورد خطرات قطع درختان ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You have to be able to take a joke to work with some of the pranksters in our office.
[ترجمه گوگل]شما باید بتوانید برای کار با برخی از شوخی های دفتر ما یک شوخی کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید بتونی با باز کردن چندتا از the توی دفتر ما، شوخی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whatever the trick, if the innocent victim falls for the joke the prankster yells, April Fool!
[ترجمه گوگل]هر ترفندی که باشد، اگر قربانی بیگناه به شوخی بیفتد، شوخی فریاد می زند، اول آوریل!
[ترجمه ترگمان]هر کلکی که باشد، اگر قربانی بی گناه به خاطر شوخی این شوخی شیطانی بیفتد، احمق آوریل!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The 70 - year - old shares traits of both utilitarian and prankster.
[ترجمه گوگل]این پیرمرد 70 ساله دارای خصوصیات منفعت طلب و شوخی است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های سهام ۷۰ ساله هم جنبه سود گرایانه و هم prankster دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کسی که شوخی زننده کند (اسم)
prankster

انگلیسی به انگلیسی

• naughty person, mischievous person, joker, one who plays practical jokes on others
a prankster is someone who plays tricks and practical jokes on people; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

A prankster is someone who enjoys playing practical jokes or pulling pranks on others. They find amusement in creating funny and often harmless situations for their own entertainment or to entertain others.
...
[مشاهده متن کامل]

کسی که از شوخی های عملی یا مسخره کردن با دیگران لذت می برد.
آنها سرگرمی را در ایجاد موقعیت های خنده دار و اغلب بی ضرر برای سرگرمی خود یا دیگران می یابند.
مثال؛
“John is known as the resident prankster in our office. He’s always coming up with creative ways to prank his coworkers. ”
A prankster might set up a fake spider on someone’s desk and watch their reaction for a good laugh.
In a group of friends, the prankster might be the one who constantly pulls pranks during social gatherings.

کسی که شوخی خرکی میکنه
اهل شوخی های ناجور
دغل ، کسی که شوخی های مسخره می کنه
دغل
طناز
مسخره باز ( معمولا با شوخی های عملی )
شوخ

بپرس