praline

/ˈprɑːliːn//ˈprɑːliːn/

معنی: بادام سوخته، اجیل سوخته
معانی دیگر: آب نبات بادام دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a variety of candies made with nuts that are cooked in a sugar syrup.

جمله های نمونه

1. Through correlation analysis, soluble protein, praline and MDA content were significantly correlated with their cold tolerance in seeding stage.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل همبستگی، محتوای پروتئین محلول، پرالین و MDA به طور معنی داری با تحمل سرما در مرحله کاشت همبستگی داشت
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل همبستگی، پروتیین محلول، praline و MDA به طور معنی داری با تحمل cold در مرحله آغازین همبستگی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results showed that, the quality scores of praline content of the 4 plants increased in various degrees under drought stress condition.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که در شرایط تنش خشکی، نمرات کیفی محتوای پرالین 4 گیاه در درجات مختلف افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که نمرات کیفی محتوی praline ۴ گیاه در درجات مختلف تحت فشار خشکسالی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A temptingly sweet of ice cream praline cake at Coffee X-press Sheraton Xian Hotel, offers an endless array of sweet treats, never feel guilty to indulge you to these savor dessert.
[ترجمه گوگل]شیرینی وسوسه انگیزی از کیک بستنی پرالین در هتل Coffee X-press Sheraton Xian، مجموعه ای بی پایان از خوراکی های شیرین را ارائه می دهد، هرگز احساس گناه نکنید که شما را با این دسرهای خوش طعم لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]یک کیک میوه ای از بستنی با قهوه در هتل شراتون جمیرا -، مجموعه ای بی پایان از محصولات شیرین را ارائه می دهد که هیچ وقت احساس گناه نمی کند تا شما را در این دسر لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Moreover when we carry on "the high praline" at present in the resistant breeding, it may be used in the b preliminary choice stage of breeding material.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنگامی که ما در حال حاضر در پرورش مقاوم "پرالین بالا" را ادامه می دهیم، ممکن است در مرحله انتخاب اولیه ماده پرورشی از آن استفاده شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هنگامی که ما \"the بالا\" را در زمان حاضر در the مقاوم در برابر خود حمل می کنیم، ممکن است در مرحله اولیه انتخاب مواد تولید به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We're doing ham with a praline sauce.
[ترجمه گوگل]در حال درست کردن ژامبون با سس پرالین هستیم
[ترجمه ترگمان] ما داریم با یه سس خردل خوب کار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. TDAG 51 protein is rich in PQ ( praline - glutamine ) motif at the C terminal.
[ترجمه گوگل]پروتئین TDAG 51 غنی از موتیف PQ (پرالین - گلوتامین) در ترمینال C است
[ترجمه ترگمان]TDAG ۵۱ پروتیین در حالت PQ (praline - glutamine)در پایانه C غنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This praline specialty is elaborately made.
[ترجمه گوگل]این غذای پرالین با ظرافت درست شده است
[ترجمه ترگمان] این تخصص منه که درست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The increment of praline content and SOD activity in the seedlings raised in organic soil base was more than that in the seedlings raised in nutritional soil base under moderate drought stress.
[ترجمه گوگل]افزایش محتوای پرالین و فعالیت SOD در گیاهچه های پرورش یافته در پایه خاک آلی بیشتر از گیاهچه های پرورش یافته در پایه خاک تغذیه ای تحت تنش خشکی متوسط ​​بود
[ترجمه ترگمان]افزایش مقدار praline و فعالیت sod در نهال که در پایه خاک ارگانیک پرورش داده شد، بیش از آن بود که در جوانه های base گیاهی زیر فشار خشکسالی متوسط بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Good plan-except the result is a pretty dull confection for anyone but ardent Depp and praline fans.
[ترجمه گوگل]طرح خوب - به جز نتیجه، شیرینی بسیار کسل کننده ای برای هر کسی به جز طرفداران پرشور دپ و پرالین است
[ترجمه ترگمان]برنامه خوب - به جز نتیجه، a بسیار خسته کننده برای هر کسی جز دپ و طرفداران سرسخت Depp است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Meanwhile, the chlorophyll contents of Haloxylon's photosynthetic shoots parasitized by Cistanche deserticola decreased, the praline and MDA contents increased.
[ترجمه گوگل]در همین حال، محتوای کلروفیل شاخه های فتوسنتزی هالوکسیلون پارازیته شده توسط Cistanche deserticola کاهش، محتوای پرالین و MDA افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در همین حال، مقدار کلروفیل shoots photosynthetic haloxylon انگلی شده توسط Cistanche deserticola کاهش یافت، محتوای praline و MDA افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Belgian chocolate may be expensive, but those who have sampled it say that there is no comparison between a standard chocolate bar and a Belgian praline.
[ترجمه گوگل]شکلات بلژیکی ممکن است گران باشد، اما کسانی که از آن نمونه گرفته اند می گویند که هیچ مقایسه ای بین یک تخته شکلات استاندارد و یک پرالین بلژیکی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]شکلات بلژیکی ممکن است گران قیمت باشد، اما آن هایی که آن را نمونه گیری کرده اند می گویند که هیچ مقایسه ای بین یک نوار شکلات استاندارد و یک praline بلژیکی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At seeding stage, chlorophyll content and SOD activity decreased, while soluble protein, soluble sugar, praline, amino acid content and MDA content increased.
[ترجمه گوگل]در مرحله کاشت، میزان کلروفیل و فعالیت SOD کاهش یافت، در حالی که پروتئین محلول، قند محلول، پرالین، محتوای اسید آمینه و محتوای MDA افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در مرحله کاشت، مقدار کلروفیل و فعالیت sod کاهش یافت در حالی که پروتئین در محلول، شکر قابل حل، praline، محتوای اسیده ای آمینه و MDA افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And for dessert, if you're still able to eat, there's a praline, a sweet Mexican candy made from pecans and sugar.
[ترجمه گوگل]و برای دسر، اگر هنوز هم می توانید بخورید، یک پرالین وجود دارد، یک آب نبات مکزیکی شیرین که از اسپند و شکر درست شده است
[ترجمه ترگمان]و برای دسر، اگه هنوز بتونی چیزی بخوری، یه شکلات سوخته، یه شکلات مکزیکی شیرین که از گردو و شکر درست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And the dinner will end by crunchy chocolate cake with caramelized pears and hazelnut praline ice cream.
[ترجمه گوگل]و شام با کیک شکلاتی ترد با گلابی کاراملی و بستنی پرالین فندقی به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]و شام با کیک شکلاتی ترد با pears caramelized و hazelnut praline ice پایان خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بادام سوخته (اسم)
praline

اجیل سوخته (اسم)
praline

انگلیسی به انگلیسی

• confection made from nuts covered with a sweet coating (such as chocolate, caramel, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس