pragmatic side

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
جنبه ی عمل گرایانه / وجه واقع گرایانه / رویکرد عملی
در زبان محاوره ای:
اون طرف قضیه که منطقی و کاربردیه، بخش عمل گرای قضیه، نگاه واقع بینانه
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( تحلیلی – شخصیتی یا رفتاری ) :**
توصیف بخشی از شخصیت یا تصمیم گیری که بر اساس واقعیت ها، نتایج عملی، و منافع ملموس شکل می گیره
مثال: I admire her pragmatic side—she always finds realistic solutions.
من جنبه ی عمل گرایانه شو تحسین می کنم—همیشه راه حل های واقع بینانه پیدا می کنه.
2. ** ( فلسفی – کاربردی ) :**
اشاره به رویکردی که به جای تئوری یا ایده آل گرایی، بر تجربه، نتیجه، و کاربرد تمرکز داره
مثال: The pragmatic side of ethics focuses on consequences, not ideals.
جنبه ی عمل گرایانه ی اخلاق روی پیامدها تمرکز داره، نه آرمان ها.
3. ** ( اجتماعی – تصمیم گیری ) :**
در بحث ها یا مذاکرات، اشاره به بخشی از دیدگاه که دنبال راه حل های قابل اجرا و توافق های عملی ست
مثال: Let’s look at the pragmatic side of this policy.
بیایید جنبه ی عمل گرایانه ی این سیاست رو بررسی کنیم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
practical aspect – realistic view – utilitarian side – grounded approach

بُعد عملی