praetorian

/priˈtɔːriən//prɪˈtɔːrɪən/

معنی: قاضی، افسر
معانی دیگر: وابسته به ((پراتور)) یا حاکم شهر-2 حاکم شهر -3 مستحفظ امپراطور یا سرفرمانده -4 وابسته به یا همانند مستحفظ های امپراطور، وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a praetor.

(2) تعریف: (often cap.) of, relating to, or denoting a member of the bodyguard of a Roman emperor or commander.
اسم ( noun )
(1) تعریف: (often cap.) a soldier who belonged to the bodyguard of an ancient Roman emperor or commander.

(2) تعریف: a praetor or former praetor.

جمله های نمونه

1. A large praetorian bureaucracy filled with ambitious and often sycophantic people makes work and makes trouble.
[ترجمه گوگل]یک بوروکراسی بزرگ پراتوری پر از افراد جاه طلب و اغلب متفکر، کار می کند و دردسر درست می کند
[ترجمه ترگمان]یک بروکراسی اداری بزرگ با شکوه و often پر از افراد جاه طلب و often کار می کند و باعث دردسر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most of the Californians act as Mrs Pelosi's praetorian guard in the House, not least because she sometimes gives them a lift home on her official jet.
[ترجمه گوگل]بیشتر کالیفرنیایی‌ها به‌عنوان نگهبان پراتوری خانم پلوسی در مجلس عمل می‌کنند، به ویژه به این دلیل که او گاهی اوقات با جت رسمی خود به آنها خانه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اکثر of به عنوان محافظان امنیتی خانم پلوسی در کاخ عمل می کنند، نه حداقل به این دلیل که گاهی اوقات به آن ها کمک می کند تا بر روی جت رسمی خود سوار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A large praetorian bureaucracy, filled with ambitious, possessive. and often sycophantic people, makes work and makes trouble(Arthur M. Schlesinger, Jr.
[ترجمه گوگل]بوروکراسی بزرگ پراتوری، مملو از جاه طلبان و مالکان و اغلب افراد متفکر، کار می‌کنند و دردسر درست می‌کنند (آرتور ام شلزینگر، جونیور
[ترجمه ترگمان]یک بروکراسی اداری بزرگ، پر از جاه طلبی، مالکیت معنوی و اغلب افراد sycophantic کار می کنند و دردسر درست می کنند (آرتور ام Schlesinger، جونیور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition to acting as Praetorian Guard, in recent years it has functioned like a corporation, amassing a conglomerate of thousands of companies that operate in every sector of Iran's economy.
[ترجمه گوگل]علاوه بر ایفای نقش به‌عنوان گارد پراتورین، در سال‌های اخیر مانند یک شرکت عمل می‌کند و مجموعه‌ای متشکل از هزاران شرکت را جمع‌آوری می‌کند که در هر بخش از اقتصاد ایران فعالیت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بعلاوه، به عنوان \"پاسداران امپراطور\"، در سال های اخیر، مانند یک شرکت عمل کرده است و مجموعه ای از هزاران شرکت را که در هر بخش اقتصاد ایران فعالیت می کنند، جمع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As praetorian prefect he is said to have had good judgement whenever he sought to act.
[ترجمه گوگل]گفته می‌شود که او به‌عنوان بخشدار پراتوری، هر زمان که می‌خواست عمل کند، قضاوت خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]به عنوان فرمانده ارشد، هر وقت که می خواست عمل کند قضاوت خوبی به او دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Praetorian Guard covered the Legate in pitch, set him on fire, and cast him into the depths of the Grand Canyon.
[ترجمه گوگل]گارد پراتورین لگیت را در زمین پوشاند، او را آتش زد و به اعماق گراند کانیون انداخت
[ترجمه ترگمان]پاسداران امپراطور نماینده پاپ را در جا سپر کردند، او را آتش زدند و او را به اعماق گراند کانیون انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The praetorian legion are allowed to remain in field until your faction leader dies, if this happens shall the legion be disbanded and re-recruited.
[ترجمه گوگل]لژیون پراتور مجاز است تا زمانی که رهبر جناح شما فوت کند، در میدان باقی بماند، اگر این اتفاق بیفتد، لژیون منحل شده و دوباره به خدمت گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]در صورتی که رهبر جناح شما بمیرد، لژیون جدید اجازه داده می شود تا زمانی که رهبر جناح شما منحل شود و دوباره استخدام شود، در میدان باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr Isington operated like the Claudian emperors, with his own Praetorian Guard.
[ترجمه گوگل]آقای ایزینگتون مانند امپراتورهای کلودین با گارد پراتورین خودش عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]آقای Isington مانند امپراطوران Claudian با پاسداران امپراطور خود عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A man better placed to gain the support of the Visigoths was Avitus, praetorian prefect of Gaul from 43
[ترجمه گوگل]فردی که برای جلب حمایت ویزیگوت‌ها موقعیت بهتری داشت آویتوس، بخشدار پراتوری گول از سال 43 بود
[ترجمه ترگمان]مردی که بهتر آن را به دست آورد تا حمایت of را به دست آورد، Avitus، رئیس prefect گل از ۴۳،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Phil. 1:13 So that my bonds have become manifest as being in Christ among the whole Praetorian guard and to all the rest.
[ترجمه گوگل]فیل 1:13 به طوری که بندهای من به عنوان حضور در مسیح در میان کل نگهبانان پراتورین و سایرین آشکار شده است
[ترجمه ترگمان]فیل ۱: ۱۳ به این ترتیب، اوراق قرضه من به صورت مسیح در میان کل پاسداران امپراطور و همه باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Macrinus at first sought to quickly crush the rebellion, by sending his praetorian prefect Ulpius Julianus with a strong cavalry force against them.
[ترجمه گوگل]ماکرینوس ابتدا با فرستادن بخشدار پراتوری خود اولپیوس جولیانوس با یک نیروی سواره نظام قوی علیه آنها، در پی سرکوب سریع شورش بود
[ترجمه ترگمان]نخست در صدد برآمد که به سرعت شورش را درهم شکست، با فرستادن فرمانده ارشد، Ulpius را با نیرویی قوی بر ضد آن ها به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قاضی (اسم)
judge, arbiter, magistracy, praetor, bencher, praetorian

افسر (اسم)
officer, praetor, praetorian, jemadar

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a judge in ancient rome, pertaining to an ancient roman magistrate
judge in ancient rome, ancient roman magistrate

پیشنهاد کاربران

پراتوریانیسم به معنای دخالت نظامیان در سیاست، و فرمانروایی نظامیان بر مردم است.
( این واژه منسوب به یک شخصیت نظامی به نام "پراتور" است که در روم باستان، علاوه بر امور نظامی، به فعالیت های قضایی و اجرایی نیز می پرداخت. مفهوم پراتوریانیسم، در تضاد با اصل تفکیک قواست. )
...
[مشاهده متن کامل]

اصطلاح "جامعه پراتوری" به جامعه سیاستزده ای گفته می شود که نه تنها نظامیان، بلکه نیروهای اجتماعی دیگر نیز ( مانند روحانیت، دانشگاهیان، اتحادیه ها و دیوانسالاران ) در امور سیاسی آن دخالت می کنند.
( منبع: سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ساموئل هانتینگتون، صفحه 281 تا 285 )

بپرس