دیکشنری
مترجم
بپرس
practise magic
معنی
: سحر کردن
دنبال کنید
مترادف ها
سحر کردن
(فعل)
witch, fascinate, spellbind, enchant, conjure, practise magic, practise surcery
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها