powwow

/ˈpaʊˌwɑːw//ˈpaʊwaʊ/

معنی: جادو گر، کاهن، کنفرانس پر تشریفات، مجلس انس پر سر وصدا، نشست وگفتگو کردن
معانی دیگر: (سرخپوست) حکیم باشی، شفادهنده، گردهمایی سرخ پوستان (همراه با پایکوبی و تناول خوراک)، (امریکا - عامیانه) گردهمایی، (به ویژه سرخپوستان) گردهم آمدن و پایکوبی کردن، جشن گرفتن، درمیان سر  پوستان امریکای شمالی کاهن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a North American Indian ceremony, usu. with ritual dancing, feasting, and chanting, performed to aid warriors in battle, cure disease, or aid the hunt.

(2) تعریف: a gathering or conference of or with North American Indians.

(3) تعریف: (informal) any meeting or conference.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: powwows, powwowing, powwowed
• : تعریف: to have a powwow.

جمله های نمونه

1. Every year my father would call a family powwow to discuss where we were going on vacation.
[ترجمه گوگل]پدرم هر سال با یک خانواده تماس می گرفت تا در مورد اینکه ما کجا به تعطیلات می رویم صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]هر سال پدرم به یک خانواده فحش می داد و از آن ها خبر می داد که ما در تعطیلات می رویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Destiny launch is shaping up to be a pretty big pow-wow.
[ترجمه گوگل]راه اندازی Destiny در حال شکل گیری است تا یک پاو واو بسیار بزرگ باشد
[ترجمه ترگمان]پرتاب \"سرنوشت\" به \"pow\" بسیار بزرگ شکل خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lillian did not go for the powwow treatment; her rash subsided without help from either science or witchcraft.
[ترجمه گوگل]لیلیان برای درمان powwow نرفت بثورات او بدون کمک علم یا جادو فروکش کرد
[ترجمه ترگمان]لیلیان به خاطر رفتار و رفتار powwow نرفت، جوش و جوش او بدون کمک از علم و جادو خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The author went to a powwow on the Fort Peck Indian Reservation outside Wolf Point, Mont.
[ترجمه گوگل]نویسنده به یک پاووا در منطقه رزرواسیون سرخپوستان فورت پک خارج از ولف پوینت، مونت رفت
[ترجمه ترگمان]نویسنده به جارو جنجال از تپه فورت پک هندی خارج از تپه وولف، مون سن، رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This Powwow is a casual meet - up of fellow professionals, colleagues and friends.
[ترجمه گوگل]این Powwow یک ملاقات گاه به گاه است - با همکارهای حرفه ای، همکاران و دوستان
[ترجمه ترگمان]این powwow یک ملاقات عادی از افراد حرفه ای، همکاران و دوستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the Annual Northern Ute Powwow, dancers around an American flag carried by the honor guard.
[ترجمه گوگل]در مراسم سالانه نورترن اوت پاواو، رقصندگان دور پرچم آمریکا که توسط گارد افتخار حمل می‌شود
[ترجمه ترگمان]در the Annual شمالی، رقاصان اطراف یک پرچم آمریکایی که توسط گارد احترام حمل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every September, there is a powwow in the park.
[ترجمه گوگل]هر ماه سپتامبر، یک پاووا در پارک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هر سپتامبر، یک جارو جنجال در پارک برپا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My brother's getting divorced so I'm going home for a family powwow this weekend.
[ترجمه گوگل]برادرم در حال طلاق گرفتن است، بنابراین من این آخر هفته برای یک پوو واو خانوادگی به خانه می روم
[ترجمه ترگمان]برادرم داره طلاق میگیره واسه همین من دارم میرم خونه و ترتیب یه ملاقات خانوادگی رو این آخر هفته می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I love singing country and western songs at karaoke, but I also love a good powwow and fry bread.
[ترجمه گوگل]من عاشق خواندن آهنگ های کانتری و وسترن در کارائوکه هستم، اما همچنین عاشق یک نان خوب و سرخ کردنی هستم
[ترجمه ترگمان]من عاشق آواز خوانی یک کشور و ترانه های غربی در karaoke هستم، اما من هم عاشق جارو جنجال خوب و نان برشته هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Native American dancers invited Rotarians and family to join the powwow circle.
[ترجمه گوگل]رقصندگان بومی آمریکا از روتاری ها و خانواده دعوت کردند تا به حلقه پاووا بپیوندند
[ترجمه ترگمان]رقاصان بومی آمریکایی اعضای روتاری و اعضای خانواده را دعوت به پیوستن به حلقه powwow کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Elbow Bower the mower winnowed winnowed the minnows away fro the powwow.
[ترجمه گوگل]در Elbow Bower، ماشین چمن زنی، میناها را از پاووو دور می کند
[ترجمه ترگمان]در سال Elbow، the، minnows رو از هم جدا می کنه و minnows و powwow رو از هم جدا می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You are welcome to bring friends to attend the Powwow.
[ترجمه گوگل]شما می توانید دوستان خود را برای شرکت در Powwow بیاورید
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم دوستانی بیاورید که در the شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جادو گر (اسم)
spellbinder, hex, conjuror, voodooist, conjurer, sorcerer, magician, theurgist, magus, powwow, wizard, medicine man

کاهن (اسم)
druid, powwow

کنفرانس پر تشریفات (اسم)
powwow

مجلس انس پر سروصدا (اسم)
powwow

نشست و گفتگو کردن (فعل)
powwow

انگلیسی به انگلیسی

• discussion, conference, meeting; native american festival or ceremony that involves feasting and dancing
conduct a discussion, hold a conference, hold a meeting; hold a powwow

پیشنهاد کاربران

In the context of a presentation, a powwow refers to a gathering or meeting where ideas are discussed and plans are made. It is often used to describe a collaborative or brainstorming session.
گردهمایی یا جلسه ای که در آن ایده ها مورد بحث قرار می گیرد و برنامه ریزی می شود. اغلب برای توصیف یک جلسه مشارکتی یا طوفان فکری استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Meeting, gathering, assembly.
مثال؛
The team held a powwow to discuss the new project.
Let's have a quick powwow to brainstorm ideas for the event.
They organized a community powwow to address local issues.

A powwow is a Native American gathering or conference that involves singing, dancing, and socializing. It is a cultural event where people come together to celebrate and discuss important matters.
پاووا یک گردهمایی یا کنفرانس بومیان آمریکاست که شامل آواز خواندن، رقصیدن و معاشرت می شود. این یک رویداد فرهنگی است که در آن مردم گرد هم می آیند تا جشن بگیرند و در مورد موضوعات مهم بحث کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال ها؛
The tribe is organizing a powwow to discuss land rights. ”
A powwow might feature traditional dances and songs.
Native American communities often hold powwows to preserve their cultural heritage.

powwow
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-event/
برابر فارسی جلسه و کنفرانس، واژه ی نشست است. در فارسی روزمره هم بسیار پربسامد است. لطفاً از همین واژه استفاده کنید تا فارسی هم بیشتر پاس داشته شود. ممنونم.
جلسه یا گفتگوی غیررسمی

بپرس