powerboat

/ˈpaʊəboʊt//ˈpaʊəbəʊt/

قایق موتوری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a boat equipped with a usu. inboard motor for propulsion; motorboat.

جمله های نمونه

1. Tim Powell is a former champion powerboat racer.
[ترجمه گوگل]تیم پاول قهرمان سابق قایق های موتوری است
[ترجمه ترگمان]تیم پاول، بازیکن سابق المپیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In part two: cutting edge . . . the powerboat racers set for the world championships.
[ترجمه گوگل]در بخش دوم: لبه برش مسابقات قایق های موتوری برای مسابقات قهرمانی جهان آماده شدند
[ترجمه ترگمان]در بخش دو: لبه برش، مسابقه اسب دوانی powerboat برای مسابقات قهرمانی جهان تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Steve Kerton from Gloucestershire leads the powerboat championship race by just one point.
[ترجمه گوگل]استیو کرتون از گلاسترشایر تنها با یک امتیاز در مسابقات قهرمانی قایق های موتوری پیشتاز است
[ترجمه ترگمان](استیو Kerton)از Gloucestershire، تنها یک نقطه، مسابقه قهرمانی powerboat را رهبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A powerboat was to pick us up that afternoon. We would leave by the porch roof.
[ترجمه گوگل]یک قایق موتوری قرار بود ما را ببرد کنار پشت بام ایوان می رفتیم
[ترجمه ترگمان]ان روز بعد از ظهر یکی از powerboat بود که ما را سوار کرد ما از پشت بوم ایوان میریم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The powerboat picked us up and headed to higher ground.
[ترجمه گوگل]قایق موتوری ما را بلند کرد و به سمت ارتفاعات حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]The ما را انتخاب کردند و به سمت زمین مرتفع تر رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Powerboat racing began about the end of last century, and became truly international in 1922 with the organization of the Union for International Motorboating (UIM).
[ترجمه گوگل]مسابقات قایق های موتوری تقریباً در اواخر قرن گذشته آغاز شد و در سال 1922 با سازماندهی اتحادیه بین المللی قایق های موتوری (UIM) واقعاً بین المللی شد
[ترجمه ترگمان]مسابقات Powerboat در اواخر قرن گذشته آغاز شد و در سال ۱۹۲۲ با سازمان اتحادیه بین المللی Motorboating (UIM)بین المللی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Powerboat racing, rowing and sailing or yachting are three kinds of sport events on water.
[ترجمه گوگل]مسابقه قایق های موتوری، قایقرانی و قایقرانی یا قایق سواری سه نوع رویداد ورزشی روی آب هستند
[ترجمه ترگمان]مسابقات قایقرانی، قایقرانی و قایقرانی یا قایقرانی سه نوع از رویداده ای ورزشی روی آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A powerboat reserved for the use of an admiral.
[ترجمه گوگل]قایق موتوری که برای استفاده دریاسالار در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]A برای استفاده از یک دریاسالار محفوظ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And hopes are high that the Mersey could soon be the scene of a world championship powerboat event.
[ترجمه گوگل]و امیدها زیاد است که مرسی به زودی صحنه مسابقات قایق های موتوری قهرمانی جهان باشد
[ترجمه ترگمان]و امیدها بالا است که the به زودی صحنه رویداد قهرمانی جهان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The DeLorean settled on the sand like a beached powerboat.
[ترجمه گوگل]DeLorean مانند یک قایق موتوری ساحلی روی شن ها نشست
[ترجمه ترگمان]The مثل a در شن فرورفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• motorboat, boat that operates by a motorized engine
a powerboat is a very fast, powerful motorboat.

پیشنهاد کاربران

بپرس