power supply

جمله های نمونه

1. The surge in the power supply knocked out all the computers.
[ترجمه گوگل]افزایش منبع تغذیه همه رایانه ها را از کار انداخت
[ترجمه ترگمان]افزایش در تامین برق همه کامپیوترهای مورد نیاز را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Connect the machine to the power supply.
[ترجمه گوگل]دستگاه را به منبع تغذیه وصل کنید
[ترجمه ترگمان]دستگاه را به منبع تغذیه متصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The power supply should be back soon - for the meantime we'll have to use candles.
[ترجمه گوگل]منبع تغذیه باید به زودی برگردد - در این مدت باید از شمع استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]نیروی برق باید به زودی برگردد - برای این که باید از شمع استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People are tapping into the power supply illegally.
[ترجمه گوگل]مردم به طور غیرقانونی از منبع برق استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم به طور غیرقانونی به منبع تغذیه ضربه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An electric power company monopolises the power supply in this area.
[ترجمه گوگل]یک شرکت برق در انحصار تامین برق در این منطقه است
[ترجمه ترگمان]یک شرکت نیروی برق تامین برق در این منطقه را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An electric power company monopolizes the power supply in this area.
[ترجمه گوگل]یک شرکت برق در انحصار تامین برق در این منطقه است
[ترجمه ترگمان]یک شرکت نیروی برق، تامین برق این منطقه را به انحصار خود در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The power supply should be connected by a qualified electrician.
[ترجمه گوگل]منبع تغذیه باید توسط یک برقکار ماهر وصل شود
[ترجمه ترگمان]تامین برق باید توسط یک برق کار واجد شرایط متصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The storm disrupted the town's power supply.
[ترجمه گوگل]طوفان برق این شهر را مختل کرد
[ترجمه ترگمان]طوفان باعث اختلال در تامین برق شهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fig Complete circuit diagram for the Switch-Mode Power Supply.
[ترجمه گوگل]شکل نمودار مدار کامل برای منبع تغذیه حالت سوئیچ
[ترجمه ترگمان]دیاگرام مدار کامل برای تامین برق حالت سوئیچ - مد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It said it would cut the power supply to the national grid if its demands were not met.
[ترجمه گوگل]این سازمان اعلام کرد در صورت عدم برآورده شدن خواسته های شبکه سراسری، برق شبکه سراسری را قطع خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او گفت که در صورتی که خواسته های آن برآورده نشود، تامین برق به شبکه ملی را قطع خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The power supply will come easily from the electricity grid.
[ترجمه گوگل]منبع تغذیه به راحتی از شبکه برق تامین می شود
[ترجمه ترگمان]منبع برق به راحتی از شبکه برق وارد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This would effectively reduce the power supply to a simple half wave rectified type.
[ترجمه گوگل]این به طور موثر منبع تغذیه را به نوع ساده نیمه موج اصلاح شده کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]این کار به طور موثر تامین برق را به یک نوع نیمه ساده از تصحیح موج کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Uninterrupted power supply is a vital support for the modern way of life.
[ترجمه گوگل]منبع تغذیه بدون وقفه یک پشتیبانی حیاتی برای شیوه زندگی مدرن است
[ترجمه ترگمان]تامین انرژی uninterrupted یک پشتیبان حیاتی برای شیوه مدرن زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The case is supplied with the power supply already in place and the motherboard with its memory modules fitted.
[ترجمه گوگل]کیس با منبع تغذیه از قبل در محل و مادربرد با ماژول‌های حافظه آن عرضه می‌شود
[ترجمه ترگمان]این مورد با تامین برق از قبل تامین می شود و the با ماژول های حافظه خود نصب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Estates Dept. Power supply work - Computer operations.
[ترجمه گوگل]بخش املاک کار منبع تغذیه - عملیات کامپیوتری
[ترجمه ترگمان]وزارت کار نیروی کار - عملیات های کامپیوتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] منبع تغذیه (برق )
[کامپیوتر] مبدل برق، تامین کننده برق،منبع تغذیه - منبع تغذیه بخشی از کامپیوتر با تجهیزات الکتریکی دیگر ی که برق بخشهای دیگر را تامین می کند. به طور کلی منبع تغذیه شامل مبدلهای الکتریکی و تنظیم کننده های ولتاژ است . نگاه کنید به switching power supply .
[برق و الکترونیک] منبع تغذیه - منبع تغذیه خط نیرو، مولد، باتری، بسته تغذیه یا منبع توان دسگری برای دستگاههای الکترونیکی .
[زمین شناسی] منبع تغذیه (انرژی)
[نساجی] دستگاه تغذیه

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) transformer that pulls the amount of electricity needed and converts the ac current to dc current and regulates the voltage to eliminate voltage or current surges

پیشنهاد کاربران

منبع تغذیه ( دستگاهی که انرژی الکتریکی مورد نیاز یک دستگاه یا مدار الکتریکی را تأمین می کند. این دستگاه معمولاً ولتاژ و جریان متناوب ( AC ) را به ولتاژ و جریان مستقیم ( DC ) تبدیل می کند که برای اکثر دستگاه های الکترونیکی مناسب است. ) - اسم
...
[مشاهده متن کامل]

Example: the computer's power supply converts AC power to DC power
منبع نیرو ( هر چیزی که انرژی تولید می کند یا در دسترس قرار می دهد، مانند باتری، ژنراتور، شبکه برق، و غیره ) - اسم ( معنی عام تر )
Example: Solar pannels are great alternative power supplies.

توان آور
تأمین توان، عرضۀ توان
منبع برق
ورودیه برق
ورودی دستگاه
سیستم تأمین برق

. e. g
:One of definitions for turn
to use a control to switch a piece of equipment or a power or water supply on or off, or to increase or reduce what it is producing
منبع تغذیه
پشتیبان برق ، منبع برق

بپرس