1. It was a power play but it worked.
[ترجمه گوگل]این یک بازی قدرت بود اما کار کرد
[ترجمه ترگمان]این یه بازی قدرت بود اما جواب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She didn't need that kind of rich man's power play and didn't appreciate it one bit.
[ترجمه گوگل]او به آن نوع بازی قدرت مرد ثروتمند نیازی نداشت و ذره ای قدر آن را نمی دانست
[ترجمه ترگمان]او به این نوع بازی قدرت مردانه نیاز نداشت و از آن خوشش نمی امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He has really helped out our power play.
[ترجمه گوگل]او واقعاً به بازی قدرت ما کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]او واقعا به نمایش قدرت ما کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Toronto took the lead on the power play with less than two minutes remaining in the second period.
[ترجمه گوگل]تورنتو در بازی قدرتی در حالی که کمتر از دو دقیقه به وقت دوم باقی مانده بود، پیش افتاد
[ترجمه ترگمان]تورنتو با کم تر از دو دقیقه باقی مانده در دوره دوم بازی را بر عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Avalanche had a five-minute power play but the Bruins did a fine job killing it off, allowing just three shots.
[ترجمه گوگل]آوالانچ پنج دقیقه بازی قدرتی داشت، اما بروینز کار خوبی انجام داد و آن را از بین برد و فقط سه شوت داد
[ترجمه ترگمان]بهمن یک بازی پنج دقیقه ای داشت، اما the کار خوبی برای کشتن آن انجام دادند و اجازه دادند که تنها سه تیر شلیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A romantic comedy, or power play, is enacted above.
[ترجمه گوگل]یک کمدی عاشقانه، یا بازی قدرت، در بالا اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]یک کمدی رمانتیک، یا نمایش قدرت، در بالا اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Some assumed that was a power play on your part.
[ترجمه گوگل]برخی تصور می کردند که این یک بازی قدرت از جانب شما بود
[ترجمه ترگمان]برخی فرض کردند که این یک بازی قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Bruins pulled even on their power play despite a small window to work with.
[ترجمه گوگل]بروین ها حتی با وجود پنجره کوچکی که برای کار با آن وجود داشت، از قدرت بازی خود استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]The حتی با وجود پنجره ای کوچک که با آن ها کار می کرد بخاطر قدرت خود بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She laughed at this sexual power play and walked away.
[ترجمه گوگل]او به این بازی قدرت جنسی خندید و رفت
[ترجمه ترگمان]او به این بازی قدرت جنسی خندید و از آنجا دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The team was unable to capitalize on the power play.
[ترجمه گوگل]این تیم نتوانست از بازی قدرت استفاده کند
[ترجمه ترگمان]این تیم نتوانست بر روی این نمایش قدرت سرمایه گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Civil society is the result of power play between state and society.
[ترجمه گوگل]جامعه مدنی نتیجه بازی قدرت بین دولت و جامعه است
[ترجمه ترگمان]جامعه مدنی نتیجه بازی قدرت بین دولت و جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The power play that led to Lin's death in 1971 remains largely a mystery.
[ترجمه گوگل]بازی قدرتی که منجر به مرگ لین در سال 1971 شد تا حد زیادی یک راز باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]بازی قدرتی که منجر به مرگ لین در سال ۱۹۷۱ شد، تا حد زیادی یک راز باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Resistance to market opening is basically a power play by leaders of industry.
[ترجمه گوگل]مقاومت در برابر باز شدن بازار اساساً یک بازی قدرت توسط رهبران صنعت است
[ترجمه ترگمان]مقاومت در برابر گشایش بازار اساسا یک نمایش قدرت از سوی رهبران صنعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They used a power play to return the kickoff.
[ترجمه گوگل]آنها از یک پاور پلی برای بازگشت بازی استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک نمایش قدرت برای برگرداندن شروع به کار استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Look! Yao dunks and scores again! What a power play this is!
[ترجمه گوگل]نگاه کن یائو دانک می زند و دوباره گل می زند! این چه قدرت بازی است!
[ترجمه ترگمان]نگاه کنید! \" یائو فی \" و دوباره امتیاز گرفت چه بازی قدرتی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید