powdered milk

جمله های نمونه

1. The powdered milk/egg can be reconstituted by adding water.
[ترجمه گوگل]شیرخشک/تخم مرغ را می توان با اضافه کردن آب بازسازي کرد
[ترجمه ترگمان]پودر شیر یا تخم مرغ را میتوان با اضافه کردن آب حل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are only two tins of powdered milk left.
[ترجمه گوگل]فقط دو قوطی شیرخشک باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]فقط دو قوطی شیر پودر باقی مانده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Shall I put some powdered milk in your coffee?
[ترجمه گوگل]کمی شیرخشک در قهوه ات بریزم؟
[ترجمه ترگمان]میخوای یه مقدار شیر پودر تو قهوه بریزم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The powdered milk was not as good as breast milk, and was downright dangerous when it was mixed with unclean water.
[ترجمه گوگل]شیرخشک به خوبی شیر مادر نبود و وقتی با آب ناپاک مخلوط می شد کاملاً خطرناک بود
[ترجمه ترگمان]شیر خشک به اندازه شیر مادر خوب نبود، و هنگامی که با آب آلوده مخلوط می شد، کاملا خطرناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fresh milk beats powdered milk any time.
[ترجمه گوگل]شیر تازه در هر زمانی شیرخشک را شکست می دهد
[ترجمه ترگمان]شیر تازه هر بار شیر خشک را می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Powdered milk is a good standby in an emergency.
[ترجمه گوگل]شیرخشک در مواقع اضطراری آماده باش خوبی است
[ترجمه ترگمان]شیر Powdered در حالت فوق العاده در حالت آماده باش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the meantime Lowell had made do with powdered milk for both him and the animal.
[ترجمه گوگل]در همین حال، لاول هم برای او و هم برای حیوان به شیرخشک بسنده کرده بود
[ترجمه ترگمان]در عین حال Lowell هم برای او و حیوان به شیر پودر زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ration books and dry powdered milk?
[ترجمه گوگل]جیره بندی و شیرخشک خشک؟
[ترجمه ترگمان]کتاب های ration و شیر خشک؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I like the tea with its powdered milk.
[ترجمه گوگل]من چای را با شیرخشکش دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من چای را با شیر پودر زده دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They drank powdered milk instead of fresh.
[ترجمه گوگل]به جای شیر خشک، شیر خشک می‌نوشیدند
[ترجمه ترگمان]به جای تازه شیر پودر زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the powdered milk includes the sodium ion, needs to replenish the quantity boiling water dilution.
[ترجمه گوگل]در شیر خشک شامل یون سدیم، نیاز به پر کردن مقدار رقت آب جوش
[ترجمه ترگمان]در شیر پودر، یون سدیم نیاز به پر کردن مقدار رقت آب جوش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was fed on powdered milk.
[ترجمه گوگل]از شیرخشک تغذیه می کرد
[ترجمه ترگمان]او به شیر پودر زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Also used in biscuits, powdered milk, cold drinks, ice cream powder.
[ترجمه گوگل]همچنین در بیسکویت، شیرخشک، نوشیدنی های سرد، پودر بستنی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین بیسکوییت، شیر پودر، نوشیدنی خنک، پودر بستنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Also used in biscuits, powdered milk, cold drinks, cream powder.
[ترجمه گوگل]همچنین در بیسکویت، شیرخشک، نوشیدنی های سرد، کرم پودر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین بیسکوییت، شیر پودر، نوشیدنی خنک و پودر کرم استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dried milk, milk that has been made into powder and can be returned to its liquid state by adding water

پیشنهاد کاربران

بپرس