1. He knows that his critics are waiting to pounce on any slip that he makes.
[ترجمه گوگل]او میداند که منتقدانش منتظر هر لغزشی هستند
[ترجمه ترگمان]او می داند که منتقدان او در انتظار رسیدن به هر لغزش کوچکی هستند که او می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We hid himself behind the bushes, ready to pounce on the intruder.
[ترجمه گوگل]ما خود را پشت بوته ها پنهان کردیم و آماده حمله به مهاجم بودیم
[ترجمه ترگمان]خود را در پشت بوته ها پنهان کردیم و آماده حمله به مزاحم او شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The cat sat in the tree ready to pounce on the ducks below.
[ترجمه گوگل]گربه روی درخت نشسته بود و آماده بود تا روی اردک های زیر بپرد
[ترجمه ترگمان]گربه روی درختی نشسته بود و آماده حمله به اردک ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We saw the tiger about to pounce .
[ترجمه گوگل]ما ببر را دیدیم که در حال پریدن است
[ترجمه ترگمان]ما اون ببر رو دیدیم که داره حمله می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We hid behind the bushes, ready to pounce on the intruder.
[ترجمه گوگل]ما پشت بوته ها پنهان شدیم و آماده حمله به مهاجم بودیم
[ترجمه ترگمان]ما پشت بوته ها قایم شدیم و آماده حمله به مزاحم شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She is ready to pounce at the phone when it rings because she is worried about her husband's where about.
[ترجمه گوگل]او آماده است وقتی تلفن زنگ می زند به سمت تلفن هجوم آورد زیرا نگران وضعیت شوهرش است
[ترجمه ترگمان]او برای حمله به تلفن آماده است، چون نگران شوهرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Teachers are quick to pounce on students' grammatical errors.
[ترجمه گوگل]معلمان سریعاً اشتباهات گرامری دانش آموزان را بررسی می کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان به سرعت دچار خطاهای دستوری دانش آموزان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The police were waiting to pounce when he arrived at the airport.
[ترجمه گوگل]وقتی او به فرودگاه رسید پلیس منتظر بود که هجوم بیاورد
[ترجمه ترگمان]پلیس در انتظار حمله به فرودگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The lion crouched ready to pounce.
10. The Democrats were ready to pounce on any Republican failings or mistakes.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها آماده بودند تا به هر شکست یا اشتباه جمهوری خواهان حمله کنند
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها آماده حمله به هر گونه شکست و یا اشتباه ات حزب جمهوری خواه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If you make a single mistake, he will pounce on you and say you're a fool.
[ترجمه گوگل]اگر یک اشتباه مرتکب شوید، او به شما حمله می کند و می گوید شما یک احمق هستید
[ترجمه ترگمان]اگر یک اشتباه بکنی، او به تو حمله خواهد کرد و می گوید که تو یک احمقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Alan Knott is denied the chance to pounce.
[ترجمه گوگل]آلن نات از فرصت جهش محروم است
[ترجمه ترگمان]آلن knott این فرصت را ندارد که به آن حمله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Opponents pounce on you like a lion that skipped breakfast.
[ترجمه گوگل]مخالفان مانند شیری که صبحانه را حذف کرده به سمت شما هجوم می آورند
[ترجمه ترگمان]مخالفان مانند شیری که صبحانه را نادیده می گرفتند به شما حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A tabby cat was poised to pounce at any second.
[ترجمه گوگل]یک گربه تابی آماده بود که در هر ثانیه بپرد
[ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی در هر لحظه آماده حمله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To pounce on their opponents, moreover, seemed the best defence.
[ترجمه گوگل]هجوم بر روی حریفان، علاوه بر این، بهترین دفاع به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، به نظر می رسید که برای حمله به رقبای آن ها بهترین دفاع بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید