pouched

/paʊtʃt//paʊtʃt/

کیسه دار، دارای فرورفتگی(های) کیسه مانند

جمله های نمونه

1. he pouched the money
پول ها را در کیسه ریخت.

2. The boss pouched all the money.
[ترجمه گوگل]رئیس تمام پول ها را جمع کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس با همه پول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ill health had pouched the loose flesh under his eyes.
[ترجمه گوگل]ناخوشی گوشت شل را زیر چشمانش گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]سلامت، گوشت loose را زیر چشم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She wears a dress pouched over a belt.
[ترجمه گوگل]او لباسی را می پوشد که روی کمربند بسته شده است
[ترجمه ترگمان]لباس pouched بر کمر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mail was sorted and pouched by 6 a. m.
[ترجمه گوگل]نامه ها تا ساعت 6 صبح مرتب شده و کیسه شدند متر
[ترجمه ترگمان]این نامه توسط ۶ a sorted و pouched شده است متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She pouched her lips at her father's words.
[ترجمه گوگل]لب هایش را به حرف پدرش کشید
[ترجمه ترگمان]او لب هایش را با کلمات پدرش کنار می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mail was sorted and pouched by midnight.
[ترجمه گوگل]نامه ها تا نیمه شب مرتب و بسته شدند
[ترجمه ترگمان]نامه را با pouched تا نیمه شب تنظیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Studies suggest that the Gambian pouched rat can do better.
[ترجمه گوگل]مطالعات نشان می دهد که موش کیسه ای گامبیایی می تواند بهتر عمل کند
[ترجمه ترگمان]مطالعات نشان می دهد که موش Gambian می تواند بهتر عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kofi the Gambian pouched rat is the latest weapon in the battle against landmines in Africa, the Daily Mail reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش دیلی میل، کوفی موش کیسه ای گامبیایی جدیدترین سلاح در نبرد با مین های زمینی در آفریقا است
[ترجمه ترگمان]دیلی میل گزارش داد که کوفی the موش Gambian آخرین سلاح در مبارزه با مین های زمینی در آفریقا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Gambian pouched rat apparently can smell the difference between tuberculosis bacilli and the myriad other germs that inhabit human phlegm.
[ترجمه گوگل]ظاهراً موش کیسه‌ای گامبیایی می‌تواند تفاوت بین باسیل‌های سل و میکروب‌های بی‌شمار دیگری را که در خلط انسان زندگی می‌کنند، استشمام کند
[ترجمه ترگمان]موش Gambian به ظاهر می تواند تفاوت بین بیماری سل و هزاران میکروب دیگر را که در خلط انسان به سر می برند، بو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He pouched the pack of cigarettes.
[ترجمه گوگل]پاکت سیگار را کنار زد
[ترجمه ترگمان]کیسه سیگار را با دهان باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She pouched the cloth.
[ترجمه گوگل]پارچه را بست
[ترجمه ترگمان]با دست رومیزی را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His face pouched and seamed.
[ترجمه گوگل]صورتش درهم و دراز شده بود
[ترجمه ترگمان]چهره اش pouched و چروکیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The monkey pouched its cheek.
[ترجمه گوگل]میمون گونه خود را در کیسه انداخت
[ترجمه ترگمان]میمون گونه خود را با دهان باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The postman pouched the letters.
[ترجمه گوگل]پستچی نامه ها را در کیسه انداخت
[ترجمه ترگمان]پستچی نامه را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a pouch, containing sacs, pocketed

پیشنهاد کاربران

بپرس