potted

/ˈpɑːtəd//ˈpɒtɪd/

درگلدان، گلدانی، (انگلیس) خلاصه شده و سطحی، پخته شده یا نگهداری شده در دیگ یا قوطی و غیره، کنسرو شده، (خودمانی) مست، پاتیل، مست لایعقل، در کوزه ریخته، کوزه کرده، ذدزظرف ریخته، قرمه شده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: placed or kept in a pot.

- a potted plant
[ترجمه گوگل] یک گیاه گلدانی
[ترجمه ترگمان] گیاه گلدانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: preserved in a pot.

- potted meat
[ترجمه گوگل] گوشت گلدانی
[ترجمه ترگمان] گوشت کنسرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (slang) drunk.

جمله های نمونه

1. a potted biography
زیست نامه ی مختصر و سطحی

2. a potted flower
گل توی گلدان

3. a potted plant
گیاه گلدانی

4. The potted plants take up too much space.
[ترجمه گوگل]گیاهان گلدانی فضای زیادی را اشغال می کنند
[ترجمه ترگمان]گیاه گلدانی بیش از حد فضا را اشغال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The book gives potted biographies of all the major painters.
[ترجمه گوگل]این کتاب بیوگرافی تمام نقاشان اصلی را در گلدان ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل potted زندگی تمام نقاشان بزرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The film is a potted history of the band.
[ترجمه گوگل]این فیلم تاریخچه گلدانی گروه است
[ترجمه ترگمان]این فیلم تاریخچه potted گروه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He potted at rabbits with his new gun.
[ترجمه گوگل]او با تفنگ جدیدش به خرگوش ها گلدان می زد
[ترجمه ترگمان]او با تفنگ جدیدش به خرگوش می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Katina puts out her best potted plant on a stand on the pavement in the summer.
[ترجمه گوگل]کاتینا بهترین گیاه گلدانی خود را در تابستان روی پایه ای روی سنگفرش قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]Katina بهترین potted را روی سنگفرش خیابان در تابستان می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She potted all the prizes.
[ترجمه گوگل]او همه جوایز را گلدان کرد
[ترجمه ترگمان] اون همه جایزه ها رو داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was potted up too recently, so reject it.
[ترجمه گوگل]اخیراً در گلدان قرار داده شده است، پس آن را رد کنید
[ترجمه ترگمان]این گیاه به تازگی کنسرو شده بود، بنابراین آن را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Salt beef makes another excellent potted meat.
[ترجمه گوگل]گوشت گاو نمکی یک گوشت گلدانی عالی دیگر را درست می کند
[ترجمه ترگمان]گوشت نمک یک گوشت آب پز خوب دیگر درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dining car had oak woodwork, potted palms and sumptuous meals.
[ترجمه گوگل]ماشین ناهار خوری دارای کارهای چوبی بلوط، نخل گلدانی و غذاهای مجلل بود
[ترجمه ترگمان]ماشین ناهار خوری چوب بلوط، کف چوب بلوط و غذاهای مجلل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They potted dozens of rabbits.
[ترجمه گوگل]آنها ده ها خرگوش را گلدان کردند
[ترجمه ترگمان] اونا یه عالمه خرگوش شکار میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Time-released water capsules for your potted plants when you were away?
[ترجمه گوگل]کپسول های آب آزاد شده برای گیاهان گلدانی شما زمانی که نبودید؟
[ترجمه ترگمان]زمانی که شما دور بودید، کپسول های آب آزاد شده برای گیاه گلدانی تان را آزاد کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• put or grown in a pot; preserved in a pot or container; shortened, summarized (british slang); drunk, intoxicated (slang)
potted meat or fish has been cooked and put into a small sealed container.
a potted biography or history contains the main facts in a simplified form.
see also pot.

پیشنهاد کاربران

بپرس