potently


با توانایی، مقتدرانه، بطور کلی یا موثر

جمله های نمونه

1. His arguments were strong, and potently deployed.
[ترجمه گوگل]استدلال های او قوی و قوی بود
[ترجمه ترگمان]استدلالات او قوی بود و potently مستقر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Moreover, piperlongumine potently inhibits the growth of spontaneously formed malignant breast tumours and their associated metastases in mice.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، piperlongumine به شدت رشد تومورهای بدخیم پستان و متاستازهای مرتبط با آنها را در موش مهار می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، piperlongumine potently از رشد خود به خودی خود به شکل غده های بدخیم (تومورهای سرطانی سینه)و متاستاز (metastases)در موش ها جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Human serum potently induces hyphal development of the polymorphic fungal pathogen Candida albicans, a phenotype that contributes critically to infections.
[ترجمه گوگل]سرم انسانی به شدت باعث ایجاد هیف پاتوژن قارچی چندشکل کاندیدا آلبیکنس می شود، فنوتیپی که نقش مهمی در ایجاد عفونت دارد
[ترجمه ترگمان]potently سرم انسان رشد hyphal of قارچی را القا می کند کاندیدا albicans، یک فنوتیپ که به شدت به عفونت کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. DWN potently inhibited both decrease of SOD and PGE2 and increase of MDA in damaged gastric mucosa induced by ethanol in a dose-dependent manner.
[ترجمه گوگل]DWN به شدت هر دو کاهش SOD و PGE2 و افزایش MDA در مخاط آسیب دیده معده ناشی از اتانول را به صورت وابسته به دوز مهار کرد
[ترجمه ترگمان]DWN potently هر دو کاهش of و PGE۲ را مهار کرده و increase را در صدمه به مخاط شکمی آسیب دیده ناشی از اتانول به روش وابسته به دوز، مهار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. November 198 is the date most potently associated with the end of the unjust oppression of half of Europe.
[ترجمه گوگل]نوامبر 198 تاریخی است که به شدت با پایان ستم ناعادلانه نیمی از اروپا همراه است
[ترجمه ترگمان](۱۹۸ نوامبر)تاریخ most مربوط به پایان سلطه ناعادلانه نیمی از اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion:RAPA potently blocked allograft rejections in mi ce and suppressed cellular and humoral immune response, but had no significant effect on phagocytoses of macrophage.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: RAPA به‌شدت رد آلوگرافت را در موش‌ها مسدود کرد و پاسخ ایمنی سلولی و هومورال را سرکوب کرد، اما تأثیر معنی‌داری بر فاگوسیتوز ماکروفاژها نداشت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: RAPA potently allograft rejections rejections را در mi ce مسدود کرده و واکنش ایمنی سلولی و humoral را سرکوب کرده، اما تاثیر قابل توجهی بر phagocytoses of نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Initial studies demonstrated that endostatin potently inhibited proliferation of vascular endothelial cells and subsequent tumor growth and metastasis.
[ترجمه گوگل]مطالعات اولیه نشان داد که اندوستاتین به شدت از تکثیر سلول های اندوتلیال عروقی و متعاقب آن رشد و متاستاز تومور جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]مطالعات اولیه نشان داد که endostatin potently تکثیر سلول های اندوتلیال عروق و رشد تومور پس از آن را مهار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In some ways it is an unfinished, unrealised film, yet it lingers potently in the mind.
[ترجمه گوگل]از برخی جهات این یک فیلم ناتمام و تحقق نیافته است، اما به شدت در ذهن باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]به نوعی، این یک فیلم ناتمام و unrealised است، با این حال در ذهن باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suitably for a competition now sponsored by Vaux Breweries, we drank more potently to its continued success.
[ترجمه گوگل]مناسب برای مسابقه‌ای که اکنون توسط Vaux Breweries حمایت می‌شود، ما برای موفقیت مداوم آن نوشیدنی قوی‌تری مصرف کردیم
[ترجمه ترگمان]برای رقابتی که در حال حاضر توسط Vaux breweries حمایت مالی شده است، ما بیشتر به موفقیت مداوم آن نوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is confirmed that, inhibiting the activity of Angiotensin I-Converting Enzyme can lower the blood pressure in hypertensive patients potently.
[ترجمه گوگل]تایید شده است که مهار فعالیت آنزیم مبدل آنژیوتانسین I می تواند فشار خون را در بیماران مبتلا به فشار خون به شدت کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]تثبیت آنزیم می تواند فشار خون در بیماران فشار خون فشار خون فشار خون فشار خون بالا را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clytemnestra's ghost crying in the night for vengeance remained most potently in the audience's mind.
[ترجمه گوگل]شبح کلیتمنسترا که در شب برای انتقام گریه می کرد، به شدت در ذهن مخاطب باقی ماند
[ترجمه ترگمان]روح Clytemnestra در شبی که برای انتقام بیش از همیشه در ذهن مردم مانده بود گریه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They received a daily oral dose of Recentin, an experimental drug that potently inhibits the three primary cellular receptors for VEGF.
[ترجمه گوگل]آنها یک دوز خوراکی روزانه از Recentin دریافت کردند، یک داروی تجربی که به شدت سه گیرنده سلولی اولیه VEGF را مهار می کند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک دوز شفاهی روزانه Recentin را دریافت کردند که یک داروی آزمایشی است که potently از سه گیرنده سلولی اولیه برای VEGF جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. CBLB502 is a polypeptide drug derived from a portion of Salmonella flagellin that binds to and potently activates TLR
[ترجمه گوگل]CBLB502 یک داروی پلی پپتیدی است که از بخشی از سالمونلا فلاژلین به دست می‌آید که به TLR متصل می‌شود و آن را به شدت فعال می‌کند
[ترجمه ترگمان]CBLB۵۰۲ یک داروی پلی پپتید است که از بخشی از flagellin Salmonella بدست می آید که به activates و potently کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A recombinant HGP44 inhibited HIV-1 replication at a 50% effective concentration of approximately 5 micromolar, the researchers note, somewhat less potently than did P. gingivalis extracts.
[ترجمه گوگل]محققان خاطرنشان کردند که HGP44 نوترکیب تکثیر HIV-1 را با غلظت موثر 50 درصد تقریباً 5 میکرومولار مهار می‌کند که تا حدودی کمتر از عصاره‌های P gingivalis بود
[ترجمه ترگمان]محققان به این نکته اشاره کردند که یک HGP۴۴ نوترکیب مهار HIV - ۱ را در غلظت ۵۰ % موثر در حدود ۵ میکرومولار مهار کرد، که کمی کم تر از P [ ۳ ] بود آن عصاره را استخراج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• intensely, forcefully, powerfully, strongly; in a virile manner, with masculine power

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : potentiate
✅️ اسم ( noun ) : potency / potential / potentate / potentiality
✅️ صفت ( adjective ) : potent / potential
✅️ قید ( adverb ) : potentially / potently

بپرس