⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )
•
⚫ واژه ی برنهاده: بالقوهسازی
•
⚫ نگارش به خط لاتین: Belğovvesāzy
•
⚫ آمیخته از: بالقوه ( potential ) و �سازی� ( isation )
... [مشاهده متن کامل]
•
⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی
•
⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
•
⚫ واژه ی برنهاده: بالقوهسازی
•
⚫ نگارش به خط لاتین: Belğovvesāzy
•
⚫ آمیخته از: بالقوه ( potential ) و �سازی� ( isation )
... [مشاهده متن کامل]
•
⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی
•
⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
به طور مشخص در فلسفه، روانشناسی، زبان شناسی، علوم سیاسی و به طور کلی در علوم انسانی
potentialisation به معنای بالقوه سازی، بالقوه کردن
در برابر actualisation به معنای فعلیت یافتن، بالفعل کردن، بالفعل سازی، تحقق کامل بخشیدن ( یافتن )
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
According to Luhmann, meaning is merely the unity of actualisation and potentialisation.
ترجمه: از نظر لومان معنا چیزی جز وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی نیست.
یا، از نظر لومان معنا تنها وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی است.
potentialisation به معنای بالقوه سازی، بالقوه کردن
در برابر actualisation به معنای فعلیت یافتن، بالفعل کردن، بالفعل سازی، تحقق کامل بخشیدن ( یافتن )
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
ترجمه: از نظر لومان معنا چیزی جز وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی نیست.
یا، از نظر لومان معنا تنها وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی است.
potentialisation بالقوه سازی، بالقوه کردن
دربرابر actualisation به معنای فعلیت یافتن، بالفعل کردن، بالفعل سازی، تحقق کامل بخشیدن ( یافتن )
دربرابر actualisation به معنای فعلیت یافتن، بالفعل کردن، بالفعل سازی، تحقق کامل بخشیدن ( یافتن )