potence


توانایى، زور، نیروتندى، اثربسیار

جمله های نمونه

1. Here, only potence and influence, no affection. Men contend for hegemony. I've borne the deep hatred for many years.
[ترجمه گوگل]اینجا فقط قدرت و نفوذ است، بدون محبت مردان برای هژمونی رقابت می کنند من سالها نفرت عمیق را تحمل کرده ام
[ترجمه ترگمان]اینجا، فقط نفوذ و نفوذ، اثری از محبت نیست مردان برای hegemony تلاش می کنند سالیان سال این کینه عمیق را تحمل کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What kind of potence does a healthy man or team need?
[ترجمه گوگل]یک مرد یا تیم سالم به چه نوع قدرتی نیاز دارد؟
[ترجمه ترگمان]چه نوع of برای یک فرد سالم و یا تیم نیاز دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Someone after money, someone after potence, but all of them after happiness.
[ترجمه گوگل]کسی به دنبال پول، کسی به دنبال قدرت، اما همه آنها پس از خوشبختی
[ترجمه ترگمان]یکی پس از پول، یکی پس از دیگری، اما همه آن ها پس از خوشبختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The drug has lost its potence by being exposed to moisture.
[ترجمه گوگل]این دارو با قرار گرفتن در معرض رطوبت قدرت خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]این دارو اثر خود را از دست دادن در معرض رطوبت از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is Permian lake facies mudstone which has big potence to produce hydrocarbon in the front structural belt of Bogeda mountain in the north of Taibei depression.
[ترجمه گوگل]در کمربند ساختاری جلویی کوه بوگدا در شمال فرورفتگی تایبی، گل سنگ رخساره دریاچه پرمین وجود دارد که قدرت زیادی برای تولید هیدروکربن دارد
[ترجمه ترگمان]There facies دریاچه permian وجود دارد که potence بزرگی برای تولید هیدروکربن در کمربند سازه ای جلویی کوه Bogeda در شمال افسردگی Taibei وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Incentive is important content of human resources management and is effective method of opening out human potence.
[ترجمه گوگل]انگیزه محتوای مهم مدیریت منابع انسانی است و روشی موثر برای باز کردن نیروی انسانی است
[ترجمه ترگمان]این مشوق ها، محتوای مهمی از مدیریت منابع انسانی است و روشی موثر برای گشودن potence انسانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Incentive is a effective method of opening out human potence, but different people have different reflection of different incentive methods.
[ترجمه گوگل]انگیزه یک روش موثر برای باز کردن نیروی انسانی است، اما افراد مختلف بازتاب متفاوتی از روش‌های تشویقی مختلف دارند
[ترجمه ترگمان]این مشوق ها یک روش موثر برای باز کردن potence انسانی است، اما افراد مختلف بازتاب متفاوتی از روش های تشویقی مختلف دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The significant test of heterosis (H), rate of heterosis (RH) and potence ratio of heterosis (PH) proved to be identical on statistics.
[ترجمه گوگل]آزمون معنی دار هتروزیس (H)، میزان هتروزیس (RH) و نسبت قدرت هتروزیس (PH) ثابت شد که در آمار یکسان هستند
[ترجمه ترگمان]آزمون معنی دار of (H)، نرخ of (RH)و نسبت potence of (PH)ثابت شد که مشابه آمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This view of freedom was different from the common views like political freedom, metaphysical freedom and regarding freedom as potence .
[ترجمه گوگل]این دیدگاه از آزادی با دیدگاه های رایجی مانند آزادی سیاسی، آزادی متافیزیکی و قدرت تلقی کردن آزادی متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه آزادی از دیدگاه های مشترک مانند آزادی سیاسی، آزادی متافیزیکی و آزادی بیان متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is significant for industrial firms to lower cost, increase efficiency and reinforce potence of competition and thus the applying possibilities appear unlimited.
[ترجمه گوگل]برای شرکت های صنعتی کاهش هزینه، افزایش کارایی و تقویت قدرت رقابت بسیار مهم است و بنابراین امکانات اعمال نامحدود به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این برای شرکت های صنعتی مهم است که هزینه کمتری را کاهش دهند، بهره وری را افزایش داده و potence رقابت را تقویت کنند و در نتیجه امکان اعمال احتمالات نامحدود به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. During the course of it, reader market has not influence the writer, but it has shown its potence, at the same time, it encourages the writer.
[ترجمه گوگل]بازار کتابخوان در طول مدت خود تأثیری بر نویسنده نداشته است، اما قدرت خود را نشان داده و در عین حال، نویسنده را تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]در طول مدت آن، بازار خواننده تاثیری بر نویسنده نداشته است، اما در عین حال potence خود را نشان داده است و نویسنده را تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The independence of judges is the core of the three. Justice should keep relative independence against administration, potence, party and consensus.
[ترجمه گوگل]استقلال داوران هسته اصلی این سه است عدالت باید استقلال نسبی را در برابر اداره، قدرت، حزب و اجماع حفظ کند
[ترجمه ترگمان]استقلال قضات هسته سه نفر است عدالت باید استقلال نسبی را علیه دولت، potence، حزب و وفاق حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our company possess of some management personnel with high-education experience, advanced production facilities and abundant technique potence.
[ترجمه گوگل]شرکت ما دارای تعدادی پرسنل مدیریتی با تجربه تحصیلات بالا، امکانات تولید پیشرفته و قدرت تکنیک فراوان است
[ترجمه ترگمان]شرکت ما دارای برخی پرسنل مدیریتی با تجربه آموزش عالی، امکانات تولیدی پیشرفته و تکنیک فراوان potence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Current supervise mode and law rules seem to be to lack the potence on the online banking. This have already couldn't adapted the impersonality require of the surged and developed online banking.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که حالت نظارت فعلی و قوانین قانونی فاقد قدرت در بانکداری آنلاین است این در حال حاضر نمی تواند غیرشخصی بودن مورد نیاز بانکداری آنلاین افزایش یافته و توسعه یافته را تطبیق دهد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نظارت کنونی بر قانون و مقررات قانون، عدم تمایل به بانکداری آنلاین باشد این امر در حال حاضر نتوانسته را سازگار کند که نیاز به بانکداری آنلاین را بکار گرفته و توسعه داده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• potency; power; strength; force; potentiality, capacity to be

پیشنهاد کاربران

بپرس