1. She made potato salad and deviled eggs and tea and I brought green beans and a pound cake.
[ترجمه گوگل]او سالاد سیب زمینی و تخم مرغ و چای درست کرد و من لوبیا سبز و کیک پوندی آوردم
[ترجمه ترگمان]سالاد سیب زمینی و تخم مرغ و چای درست کرد و من لوبیا سبز و یک کیک pound آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سالاد سیب زمینی و تخم مرغ و چای درست کرد و من لوبیا سبز و یک کیک pound آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And heaping side orders, including coleslaw and potato salad, cost 70 cents.
[ترجمه گوگل]و انبوه سفارشات جانبی، از جمله سالاد کلم و سالاد سیب زمینی، 70 سنت هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]و پر کردن سفارشات جانبی، از جمله سالاد سیب زمینی و سالاد سیب زمینی، ۷۰ سنت هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و پر کردن سفارشات جانبی، از جمله سالاد سیب زمینی و سالاد سیب زمینی، ۷۰ سنت هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Try the tangy, tart coleslaw or the potato salad.
[ترجمه گوگل]سالاد کلم تند، تارت یا سالاد سیب زمینی را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]مزه تند، تارت میوه و یا سالاد سیب زمینی را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مزه تند، تارت میوه و یا سالاد سیب زمینی را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She finally decided on the ham, potato salad and deviled eggs.
[ترجمه گوگل]او در نهایت تصمیم گرفت ژامبون، سالاد سیب زمینی و تخم مرغ شیطانی را مصرف کند
[ترجمه ترگمان]سرانجام به خوردن گوشت، سالاد سیب زمینی و تخم مرغ ران تصمیم گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام به خوردن گوشت، سالاد سیب زمینی و تخم مرغ ران تصمیم گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is mixed with potato salad and is a heavy, almost inedible concoction.
[ترجمه گوگل]با سالاد سیب زمینی مخلوط می شود و یک معجون سنگین و تقریبا غیرقابل خوردن است
[ترجمه ترگمان]آن با سالاد سیب زمینی مخلوط شده است و یک معجون سنگین و غیرقابل خوردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن با سالاد سیب زمینی مخلوط شده است و یک معجون سنگین و غیرقابل خوردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There were bowls of coleslaw and potato salad laced with green peas, buttered garlic rolls and hard-boiled eggs.
[ترجمه گوگل]کاسههایی از سالاد کلم و سیبزمینی با نخود سبز، رولهای سیر چرب شده و تخممرغهای پخته شده بود
[ترجمه ترگمان]تعدادی سالاد کلم و سالاد سیب زمینی همراه با نخود سبز و مربای تمشک و تخم مرغ آب پز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعدادی سالاد کلم و سالاد سیب زمینی همراه با نخود سبز و مربای تمشک و تخم مرغ آب پز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Note: Leftovers make a great potato salad.
[ترجمه گوگل]توجه: باقیماندهها یک سالاد سیبزمینی عالی را درست میکنند
[ترجمه ترگمان]نکته: leftovers سالاد سیب زمینی بزرگی درست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته: leftovers سالاد سیب زمینی بزرگی درست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The offending food turned out to be spoiled potato salad.
[ترجمه yasamin] سالاد سزار، الویه هر نوع سالادی که با سیبزمینی درست شده باشد|
[ترجمه گوگل]معلوم شد که غذای توهین آمیز سالاد سیب زمینی خراب است[ترجمه ترگمان]غذای offending تبدیل به سالاد سیب زمینی فاسد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Potato salad and baked beans are standard fare at most delis.
[ترجمه گوگل]سالاد سیب زمینی و لوبیا پخته در اکثر اغذیه فروشی ها کرایه استاندارد هستند
[ترجمه ترگمان]سالاد سیب زمینی و لوبیای پخته در اکثر delis غذای استاندارد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سالاد سیب زمینی و لوبیای پخته در اکثر delis غذای استاندارد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They held the punch bowl at parties, the potato salad, chips and dips.
[ترجمه گوگل]آنها کاسه پانچ را در مهمانی ها، سالاد سیب زمینی، چیپس و دیپ نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها کاسه پانچ را در مهمانی ها، سالاد سیب زمینی، چیپس و dips نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها کاسه پانچ را در مهمانی ها، سالاد سیب زمینی، چیپس و dips نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But as he attacked his potato salad Herr Nordern felt exultation.
[ترجمه گوگل]اما وقتی به سالاد سیب زمینی اش حمله کرد، آقای نوردرن احساس خوشحالی کرد
[ترجمه ترگمان]اما همان طور که به سالاد سیب زمینی خود حمله می کرد، Herr وجد و سرور به او دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما همان طور که به سالاد سیب زمینی خود حمله می کرد، Herr وجد و سرور به او دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The fried chicken, the potato salad, the grape halves inthe Jell-O mold—all of it felt familiar.
[ترجمه گوگل]مرغ سرخشده، سالاد سیبزمینی، نصفهای انگور در قالب Jell-O - همه چیز آشنا به نظر میرسید
[ترجمه ترگمان]مرغ سوخاری، سالاد سیب زمینی، نیمه انگور همه چیز به نظر آشنا می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرغ سوخاری، سالاد سیب زمینی، نیمه انگور همه چیز به نظر آشنا می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And I'll have a hot dog, with a potato salad.
[ترجمه گوگل]و من یک هات داگ با سالاد سیب زمینی می خورم
[ترجمه ترگمان]و من یه هات داگ درست می کنم با یه سالاد سیب زمینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و من یه هات داگ درست می کنم با یه سالاد سیب زمینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The fried chicken, the potato salad, the grape halves in mold - all of it felt familiar.
[ترجمه گوگل]مرغ سرخ شده، سالاد سیب زمینی، نصف انگور در قالب - همه آنها آشنا به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]مرغ سوخاری، سالاد سیب زمینی، نیمه پاره، همه چیز به نظر آشنا می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرغ سوخاری، سالاد سیب زمینی، نیمه پاره، همه چیز به نظر آشنا می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید