postnasal


واقع در یا مربوط به عقب بینی، فلش پشت سورا  بینی سوسمار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: situated or occurring behind the nose.

جمله های نمونه

1. Respiratory system Runny or congested nose, constant sore throat, catarrh or post-nasal drip, difficulty in breathing, hyperventilation.
[ترجمه گوگل]سیستم تنفسی آبریزش یا احتقان بینی، گلودرد مداوم، آب مروارید یا قطرات بعد از بینی، مشکل در تنفس، تهویه بیش از حد
[ترجمه ترگمان]دستگاه تنفسی runny یا بینی فشرده، گلو درد مداوم، catarrh یا drip بینی، مشکل تنفس، تنفس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By combining modem medicine, it is analyzed that Postnasal Drip Syndrome, Cough Variant Asthma and Gastroesophageal Reflux Disease are the common causes in chronic cough.
[ترجمه گوگل]با ترکیب داروی مدرن، آنالیز می شود که سندرم چکه پس از بینی، آسم نوع سرفه و بیماری رفلاکس معده از علل شایع سرفه مزمن هستند
[ترجمه ترگمان]با ترکیب داروی مودم، بررسی می شود که سندرم Drip Drip، آسم variant و بیماری های gastroesophageal بیماری های شایع در سرفه مزمن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To investigate the clinical effect of postnasal packing by using disposable balloon urinary catheter.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بالینی بسته بندی پس از بینی با استفاده از کاتتر ادراری بالون یکبار مصرف
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر بالینی بسته بندی postnasal با استفاده از catheter disposable urinary disposable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Cough variant asthma and postnasal drip syndrome are among the most important causes of chronic cough.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری آسم نوع سرفه و سندرم چکه پس از بینی از مهم‌ترین علل سرفه مزمن هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مبتلا به آسم variant و سندرم drip postnasal از مهم ترین دلایل سرفه مزمن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Upper respiratory infection, bronchitis, postnasal drip, and gastroesophageal reflux disease are my leading diagnoses.
[ترجمه گوگل]عفونت دستگاه تنفسی فوقانی، برونشیت، چکه پس از بینی، و بیماری ریفلاکس معده به مری تشخیص های اصلی من هستند
[ترجمه ترگمان]عفونت تنفسی فوقانی، برونشیت، چکه postnasal و بیماری رفلکس gastroesophageal تشخیص اصلی من هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is difficult to concentrate on anything else when you are plagued with sneezing, itchy water eyes, itchy nose and throat, congestion, coughing, and postnasal drip.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دچار عطسه، خارش آب چشم، خارش بینی و گلو، احتقان، سرفه و ترشحات پس از بینی هستید، تمرکز بر روی هر چیز دیگری دشوار است
[ترجمه ترگمان]تمرکز بر روی هر چیز دیگری که با عطسه کردن، خارش پوست سر، بینی و گلو، گرفتگی، سرفه و چکه چکه مشکل است دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To observe the therapeutic effect of integrative medicine therapy(IMT) on postnasal drip syndrome.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی دارو درمانی یکپارچه (IMT) بر سندرم قطره پس از بینی
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده اثر درمانی درمان یکپارچه دارو (IMT)بر روی سندروم drip postnasal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To analyze the therapeutic effects of patients with postnasal drip syndrome(PNDs), and discuss the treatments.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل اثرات درمانی بیماران مبتلا به سندرم چکه پس از بینی (PNDs)، و بحث در مورد درمان‌ها
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل اثرات درمانی بیماران با سندروم drip postnasal (PNDs)، و بررسی درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cough-variant asthma is somewhat difficult to diagnose because the cough may be the only symptom, and cough itself may appear to be bronchitis or cough associated with postnasal drip.
[ترجمه گوگل]تشخیص آسم از نوع سرفه تا حدودی دشوار است زیرا سرفه ممکن است تنها علامت باشد و سرفه خود ممکن است برونشیت یا سرفه همراه با چکه پس از بینی باشد
[ترجمه ترگمان]تشخیص آسم متغیر به قدری دشوار است زیرا سرفه تنها نشانه بیماری است و ممکن است سرفه یا سرفه همراه با drip چکه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every year, nearly 37 million Americans suffer from the sinus pressure, nasal congestion, cough and postnasal drip that accompany sinusitis.
[ترجمه گوگل]هر سال نزدیک به 37 میلیون آمریکایی از فشار سینوسی، احتقان بینی، سرفه و ترشحات پس از بینی که همراه با سینوزیت است، رنج می برند
[ترجمه ترگمان]هر ساله نزدیک به ۳۷ میلیون آمریکایی از فشار سینوس ها، گرفتگی بینی، سرفه و postnasal ناشی از سینوزیت رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The three leading causes of chronic cough in adults are upper airway cough syndrome (UACS, also known as postnasal drip syndrome), asthma, and gastroesophageal reflux disease (GERD).
[ترجمه گوگل]سه علت اصلی سرفه مزمن در بزرگسالان عبارتند از: سندرم سرفه راه هوایی فوقانی (UACS، همچنین به عنوان سندرم قطره پس از بینی شناخته می شود)، آسم، و بیماری ریفلاکس معده به مری (GERD)
[ترجمه ترگمان]سه علت اصلی سرفه مزمن در بزرگسالان، سندروم حاد تنفسی است (UACS، که به عنوان سندروم drip postnasal شناخته می شود)، آسم، و بیماری رفلکس gastroesophageal (GERD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:Carry out analysis on to diagnosing the result that the patient cures for postnasal drip syndrome cases, discuss the disease curing method.
[ترجمه گوگل]هدف: انجام تجزیه و تحلیل برای تشخیص نتیجه ای که بیمار برای موارد سندرم چکه پس از بینی درمان می کند، روش درمان بیماری را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]هدف: انجام تجزیه و تحلیل در رابطه با تشخیص این نتیجه که بیمار درمان بیمار مبتلا به سندروم drip postnasal را درمان می کند و روش درمان بیماری را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eery year, nearly 37 million Americans suffer from the sinus pressure, nasal congestion, cough and postnasal drip that accompany sinusitis.
[ترجمه گوگل]سالانه، نزدیک به 37 میلیون آمریکایی از فشار سینوسی، احتقان بینی، سرفه و ترشحات پس از بینی که همراه با سینوزیت است، رنج می برند
[ترجمه ترگمان]در سال جاری نزدیک به ۳۷ میلیون آمریکایی از فشار سینوس ها، گرفتگی بینی، سرفه و postnasal ناشی از سینوزیت رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Common symptoms of vasomotor rhinitis are often nasal congestion and postnasal drip.
[ترجمه گوگل]علائم شایع رینیت وازوموتور اغلب احتقان بینی و قطرات بعد از بینی است
[ترجمه ترگمان]علائم متداول of rhinitis اغلب باعث گرفتگی بینی و چکه چکه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• located or occurring behind the nose or nasal cavity

پیشنهاد کاربران

پس بینی ( صفت ) : واقع شده یا رخ دهنده در پشت بینی

بپرس