postindustrial


(وابسته به اجتماع پیشرفته ای که پایه ی اقتصادی آن به جای صنایع سنگین بر خدمات و تکنولوژی و کامپیوتر استوار است) پس صنعتی،فراصنعتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or designating a society in which the importance of heavy industry is declining, relative to that of technology and service industries.

جمله های نمونه

1. Service industries such as tourism have become more important in the post-industrial age.
[ترجمه گوگل]صنایع خدماتی مانند گردشگری در عصر فراصنعتی اهمیت بیشتری یافته اند
[ترجمه ترگمان]صنایع خدماتی از جمله گردشگری در دوران پس از صنعتی شدن اهمیت بیشتری پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By and large, the academic community seems content simply to accommodate to the instrumental needs of post-industrial society.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، به نظر می‌رسد که جامعه دانشگاهی صرفاً از انطباق با نیازهای ابزاری جامعه فراصنعتی راضی است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، جامعه دانشگاهی به سادگی قانع شده است که نیازهای ابزاری جامعه پس از صنعتی را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The unlikely answer, in the post-industrial age, is going down the pit.
[ترجمه گوگل]پاسخ بعید، در عصر فراصنعتی، پایین رفتن از چاله است
[ترجمه ترگمان]پاسخ غیر محتمل این است که در دوران پس از صنعتی شدن از گودال پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clearly post-industrial writers locate the dynamic of this new economic phase within the latest post-industrial sequence; it is an internal characteristic.
[ترجمه گوگل]واضح است که نویسندگان پسا صنعتی پویایی این مرحله جدید اقتصادی را در آخرین توالی پسا صنعتی قرار می دهند این یک ویژگی درونی است
[ترجمه ترگمان]واضح است که نویسندگان پس از صنعتی پویایی این مرحله اقتصادی جدید را در آخرین توالی پس از صنعتی تعیین می کنند؛ این یک مشخصه داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can not, in a post-industrial nation, make more than fitful sense of an early Victorian doctrine of class-war.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید در یک کشور فراصنعتی، بیش از یک دکترین اولیه ویکتوریایی از جنگ طبقاتی احساس درستی داشته باشید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید، در یک کشور پس از صنعتی، بیش از یک حس fitful از اصول اولیه دوره ویکتوریایی جنگ طبقاتی داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The attempt by residents to develop in their own eyes a post-industrial ethic was not realizable without consequences and contradictions.
[ترجمه گوگل]تلاش ساکنان برای ایجاد اخلاق فراصنعتی بدون پیامدها و تضادها قابل تحقق نبود
[ترجمه ترگمان]تلاش ساکنان برای توسعه در نظر خود یک اخلاق پس از صنعتی بدون عواقب و تناقض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So you tell me: Is there a post-industrial economy or not?
[ترجمه گوگل]پس شما به من بگویید: آیا اقتصاد فراصنعتی وجود دارد یا خیر؟
[ترجمه ترگمان]پس شما به من می گویید: آیا یک اقتصاد بعد از صنعتی وجود دارد یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Founded to give political expression to a working class based on industry, what is their role in a post-industrial world?
[ترجمه گوگل]که برای بیان سیاسی به طبقه کارگر مبتنی بر صنعت تأسیس شده است، نقش آنها در دنیای فراصنعتی چیست؟
[ترجمه ترگمان]تاسیس یک طبقه کارگر بر پایه صنعت، نقش آن ها در دنیای پس از صنعت چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The central fault line in modern post-industrial society is that between the winners and the losers in the global marketplace.
[ترجمه گوگل]خط گسل اصلی در جامعه مدرن فراصنعتی، بین برنده و بازنده در بازار جهانی است
[ترجمه ترگمان]خط گسل مرکزی در جامعه مدرن بعد - صنعتی بین برندگان و بازندگان در بازار جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is how I helped produce an article on the new post-industrial economy.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب من به تولید مقاله ای در مورد اقتصاد جدید پسا صنعتی کمک کردم
[ترجمه ترگمان]این روشی است که من به تولید یک مقاله در مورد اقتصاد صنعتی جدید کمک کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clearly, the post-industrial world is changing attitudes as well as places.
[ترجمه گوگل]واضح است که جهان فراصنعتی در حال تغییر نگرش ها و همچنین مکان ها است
[ترجمه ترگمان]واضح است که دنیای پس از صنعتی، نگرش ها و مکان ها را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two further general observations can be made about the view of economic change that is held by Bell and other post-industrial writers.
[ترجمه گوگل]دو مشاهدات کلی دیگر را می توان در مورد دیدگاهی که بل و دیگر نویسندگان فراصنعتی به آن نگاه می کنند، درباره تغییرات اقتصادی انجام داد
[ترجمه ترگمان]دو مشاهدات عمومی دیگر را می توان در مورد دیدگاه تغییر اقتصادی که توسط بل و دیگر نویسندگان پس از صنعتی برگزار شد، انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In our postindustrial economy, spontaneous cooperation is a regular occurrence.
[ترجمه گوگل]در اقتصاد فراصنعتی ما، همکاری خودجوش یک اتفاق عادی است
[ترجمه ترگمان]در اقتصاد postindustrial، هم کاری خود به خودی خود یک اتفاق منظم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For many of these postindustrial wanderers, the primal quality of pentecostal worship seemed to fill the bill.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از این سرگردانان پساصنعتی، به نظر می رسید که کیفیت اولیه عبادت پنطیکاستی، هزینه را پر می کند
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از این آوارگان postindustrial، به نظر می رسید که کیفیت اولیه پرستش pentecostal، لایحه را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Vital, postindustrial paradigms are hidden in every jungly ant hill.
[ترجمه گوگل]پارادایم های حیاتی و فراصنعتی در هر تپه مورچه جنگلی پنهان شده اند
[ترجمه ترگمان]الگوهای حیاتی و حیاتی در همه تپه مورچه jungly پنهان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• post-industrial is used to describe the present state of many western societies, referring especially to the changes in types of industry, methods of manufacture, and people's lifestyles.

پیشنهاد کاربران

بپرس