• : تعریف: of, relating to, or engaged in advanced work or study after graduation from a college, university, or the like.
اسم ( noun )
• : تعریف: someone who pursues advanced research or study after graduation.
جمله های نمونه
1. I didn't put down that I had postgraduate degree.
[ترجمه سعید راد] ( در فرم ) ننوشتم که تحصیلات تکمیلی دارم.
|
[ترجمه گوگل]نگذاشتم که فوق لیسانس دارم [ترجمه ترگمان]من چیزی نگفتم که درجه یک داشته باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The self-catering flats are usually reserved for postgraduate students.
[ترجمه گوگل]آپارتمان های خود پذیرایی معمولا برای دانشجویان کارشناسی ارشد رزرو شده است [ترجمه ترگمان]آپارتمان های خود - تهیه غذا معمولا برای دانشجویان کارشناسی ارشد رزرو می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Dr Hoffman did his postgraduate work at Leicester University.
[ترجمه گوگل]دکتر هافمن کار تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه لستر انجام داد [ترجمه ترگمان]دکتر هافمن کار کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه لس تر انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He did his postgraduate work in Sociology.
[ترجمه گوگل]او کار کارشناسی ارشد خود را در رشته جامعه شناسی انجام داد [ترجمه ترگمان]او در رشته جامعه شناسی کار خود را انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's doing a postgraduate course in women's studies.
[ترجمه گوگل]او در حال گذراندن دوره فوق لیسانس در زمینه مطالعات زنان است [ترجمه ترگمان]او در مطالعات زنان دوره کارشناسی ارشد خود را انجام می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The University has a well-established tradition of welcoming postgraduate students from overseas.
[ترجمه گوگل]دانشگاه سنت خوبی برای استقبال از دانشجویان تحصیلات تکمیلی از خارج از کشور دارد [ترجمه ترگمان]دانشگاه سنت well برای خوش آمدگویی به دانشجویان کارشناسی ارشد در خارج از کشور دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Far too many postgraduate students never finish their projects once begun.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد هرگز پروژه های خود را پس از شروع به پایان نمی رسانند [ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان مقطع تحصیلات هرگز شروع به اتمام پروژه های خود نمی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Currently there are approximately 230 postgraduate students registered in the Faculty.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر حدود 230 دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد در دانشکده ثبت نام کرده اند [ترجمه ترگمان]در حال حاضر حدود ۲۳۰ دانشجوی کارشناسی ارشد در این دانشکده ثبت نام کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Although organised on a departmental basis, postgraduate study within the Faculty is not confined to disciplinary boundaries.
[ترجمه گوگل]اگرچه بر اساس دپارتمان سازماندهی شده است، تحصیلات تکمیلی در دانشکده محدود به مرزهای انضباطی نیست [ترجمه ترگمان]اگرچه سازمان دهی بر پایه یک دپارتمان، تحصیلات تکمیلی در داخل دانشکده به مرزه ای انضباطی محدود نمی شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For those who go on to read postgraduate studies, there is the further problem of publishing any research findings.
[ترجمه گوگل]برای کسانی که به مطالعه تحصیلات تکمیلی ادامه می دهند، مشکل بعدی انتشار یافته های پژوهشی وجود دارد [ترجمه ترگمان]برای کسانی که مطالعات کارشناسی ارشد خواندن را ادامه می دهند، مشکل بعدی انتشار یافته های تحقیق وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Undergraduate and postgraduate students will also find papers worth reading.
[ترجمه گوگل]دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد نیز مقالاتی را خواهند یافت که ارزش خواندن دارند [ترجمه ترگمان]دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا نیز مدارکی را پیدا خواهند کرد که ارزش خواندن داشته باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The most successful postgraduate course in terms of both applicants and admissions was the MPhil in Publishing Studies.
[ترجمه گوگل]موفق ترین دوره تحصیلات تکمیلی هم از نظر متقاضی و هم از نظر پذیرش، کارشناسی ارشد در مطالعات انتشارات بود [ترجمه ترگمان]مهم ترین دوره تحصیلات تکمیلی از نظر هر دو متقاضی و پذیرش، the مطالعات مربوط به نشر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The series encourages contributions from postgraduate students as well as established researchers.
[ترجمه گوگل]این مجموعه مشارکت دانشجویان تحصیلات تکمیلی و همچنین محققان شناخته شده را تشویق می کند [ترجمه ترگمان]این مجموعه مقالات دانشجویان کارشناسی ارشد و همچنین محققان را تشویق می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Professional development and postgraduate training in primary health care could be a useful adjunct in improving quality.
[ترجمه گوگل]توسعه حرفه ای و آموزش تحصیلات تکمیلی در مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند مکمل مفیدی در بهبود کیفیت باشد [ترجمه ترگمان]توسعه حرفه ای و آموزش عالی در بخش مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند یک بخش مفید در بهبود کیفیت باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• student who has completed a bachelor's degree; research done after a bachelor's degree following the bachelor's degree a postgraduate is a student with a first degree who is studying or doing research at a more advanced level. postgraduate work or research is done by a student who has a first degree and is studying or doing research at a higher level.
پیشنهاد کاربران
تحصیلات عالی ( ارشد و دکترا )
یعنی درس بخونی اما تو مملکتت بیکار باشی
postgraduate= post graduate post = پس / بعد graduate= فارق التحصیل شدن ( گرفتن لیسانس ) postgraduate = تحصیلات تکمیلی ( فوق لیسانس و دکترا )
بعد از دوره لیسانس
Undergraduate دانشجوی لیسانس n, adj Graduate فارغ التحصیل لیسانس n, adj, v Postgraduate دانشجوی فوق لیسانس n, adj PhD student دانشجوی دکترا