postfix


معنی: پسوند، پسوندی
معانی دیگر: پسوند (بیشتر می گویند: suffix)، در پایان واژه چسباندن

جمله های نمونه

1. The second parameter to a postfix operator has the wrong type.
[ترجمه گوگل]پارامتر دوم برای اپراتور postfix نوع اشتباهی دارد
[ترجمه ترگمان]دومین پارامتر برای عملگر postfix نوع اشتباهی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Postfix CF sample in tar source code integrity, and can be used directly.
[ترجمه گوگل]نمونه Postfix CF در یکپارچگی کد منبع tar، و می تواند به طور مستقیم استفاده شود
[ترجمه ترگمان]CF نمونه CF در یکپارچگی کد منبع قیر است و می تواند به طور مستقیم مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This warning can be avoided by defining a postfix -- operator.
[ترجمه گوگل]این هشدار را می توان با تعریف یک عملگر postfix -- اجتناب کرد
[ترجمه ترگمان]این هشدار می تواند با تعریف عملگر postfix اجتناب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was no postfix decrement operator defined for the given type.
[ترجمه گوگل]هیچ عملگر کاهش پسوندی برای نوع داده شده تعریف نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ عملگر decrement برای نوع مشخص شده وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the Postfix program at host mta 26 net.
[ترجمه گوگل]این برنامه Postfix در میزبان mta 26 net است
[ترجمه ترگمان]این برنامه Postfix است که میزبان تور ۲۶ mta می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The second form is a postfix increment operation.
[ترجمه گوگل]شکل دوم یک عملیات افزایشی پسوند است
[ترجمه ترگمان]شکل دوم یک عملیات افزایش postfix است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This example does not use the Postfix local delivery agent at all.
[ترجمه گوگل]این مثال به هیچ وجه از نمایندگی تحویل محلی Postfix استفاده نمی کند
[ترجمه ترگمان]این مثال از آژانس تحویل محلی Postfix اصلا استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Postfix notation is also known as reverse Polish notation (RPN) and is commonly used because it enables easy evaluation of expressions.
[ترجمه گوگل]نماد Postfix همچنین به عنوان نماد لهستانی معکوس (RPN) شناخته می شود و معمولاً استفاده می شود زیرا ارزیابی آسان عبارات را امکان پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]نماد Postfix نیز به عنوان نماد معکوس لهستانی شناخته می شود و معمولا به این دلیل مورد استفاده قرار می گیرد که ارزیابی آسان حالات را ممکن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The second form is a postfix decrement operation.
[ترجمه گوگل]شکل دوم یک عملیات کاهش پسوند است
[ترجمه ترگمان]شکل دوم یک عملیات decrement است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Convert infix to postfix source code integrity, and can be used directly.
[ترجمه گوگل]یکپارچگی کد منبع infix را به postfix تبدیل کنید و می‌توانید مستقیماً از آن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]infix را به درستی کد منبع postfix تبدیل کنید، و می توانید به طور مستقیم از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is the opposite of the infix to postfix translation algorithm, where operators were stored on the stack.
[ترجمه گوگل]این برخلاف الگوریتم ترجمه infix به postfix است که در آن اپراتورها در پشته ذخیره می شدند
[ترجمه ترگمان]این نقطه مقابل الگوریتم ترجمه ماشینی است که در آن اپراتورها روی دسته ذخیره شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Explain the difference between prefix and postfix increment.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین افزایش پیشوند و پسوند را توضیح دهید
[ترجمه ترگمان]تفاوت میان پیشوند و افزایش postfix را توضیح دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Postfix is part of what makes this possible.
[ترجمه گوگل]Postfix بخشی از چیزی است که این امکان را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]Postfix بخشی از چیزی است که این امر را ممکن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In postfix notation, the operator comes after its operands.
[ترجمه گوگل]در نماد postfix، عملگر بعد از عملوندهای خود قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در نماد postfix، عملگر بعد از operands می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This is the postfix version of the decrement operator.
[ترجمه گوگل]این نسخه postfix عملگر کاهش است
[ترجمه ترگمان]این نسخه postfix عملگر decrement است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پسوند (اسم)
postfix, suffix

پسوندی (اسم)
postfix, suffix

تخصصی

[کامپیوتر] پسوند

انگلیسی به انگلیسی

• suffix, addition placed at the end of a word or article, concluding attachment
attach a suffix to the end of a word or article, attach to the end

پیشنهاد کاربران

بپرس