postern

/ˈpɒstən//ˈpɒstən/

معنی: درب عقبی، راه فرار، واقع در عقب
معانی دیگر: در عقب، دروازه ی پشت، در پشت، خلفی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, usu. private entrance or gate, usu. in the back or at the side of a building.
صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to or like a postern.

جمله های نمونه

1. A lay brother let us in through a postern gate where others took care of our horses and baggage.
[ترجمه گوگل]یک برادر غیر روحانی به ما اجازه داد از دروازه ای که دیگران از اسب ها و چمدان های ما مراقبت می کردند وارد شویم
[ترجمه ترگمان]یک برادر خوابیده اجازه داد که از در عقبی در عقبی که دیگران از اسب های ما مراقبت می کردند وارد شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A small postern door in the great gate opened.
[ترجمه گوگل]یک در پوستر کوچک در دروازه بزرگ باز شد
[ترجمه ترگمان]در عقبی بزرگ در باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or his database opens Jiang of Ge postern and so on.
[ترجمه گوگل]یا پایگاه داده او پوستر Jiang of Ge و غیره را باز می کند
[ترجمه ترگمان]یا پایگاه داده او جیانگ of Ge و غیره را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We slipped out of the postern door of the castle.
[ترجمه گوگل]از درِ پشتیِ قلعه بیرون آمدیم
[ترجمه ترگمان]از در عقبی قلعه فرار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The postern by exquisite blackboard newspaper.
[ترجمه گوگل]پوستر روزنامه نفیس تخته سیاه
[ترجمه ترگمان]در طول آن یک روزنامه روی تخته سیاه چیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is a postern virus.
[ترجمه گوگل]این یک ویروس پوستر است
[ترجمه ترگمان]این یه ویروس postern
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I stayed where I was, shouting out orders and near enough to the postern gate if things should go wrong.
[ترجمه گوگل]همان‌جایی که بودم ماندم و دستورات را فریاد می‌زدم و به اندازه کافی به دروازه‌ی پوستر نزدیک می‌شدم که اگر اوضاع خراب شود
[ترجمه ترگمان]من همان جایی که بودم ماندم، دستور داد و دستور دادم که اگر مشکلی پیش بیاید، به دروازه عقبی نزدیک شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I looked over to the side wall where the postern gate stood and went cold with terror.
[ترجمه گوگل]به دیوار کناری که دروازه پوستر ایستاده بود نگاه کردم و از وحشت سرد شدم
[ترجمه ترگمان]به طرف دیوار کناری که در عقبی در عقبی ایستاده بود نگاه کردم و از وحشت سرد شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every few months Hugh de Tracy would mutter about seeing to the building of a proper barbican over the postern.
[ترجمه گوگل]هر چند ماه یکبار هیو دی تریسی در مورد دیدن ساختمان یک باربیکن مناسب بالای پوستر غر می زد
[ترجمه ترگمان]بعد از چند ماه، هیو و تریسی، در حالی که از روی سر در راه افتاده بودند، زیر لب زمزمه می کردند:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We crept down into the hall, through the kitchen and out by a small postern door.
[ترجمه گوگل]ما به داخل هال رفتیم، از آشپزخانه گذشتیم و از یک در پوستر کوچک بیرون آمدیم
[ترجمه ترگمان]به داخل تالار خزیده و از آشپزخانه بیرون رفتیم و از در عقبی در عقبی بیرون رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because process technology can find the flaw of this program a bit higher, perhaps saying is postern .
[ترجمه گوگل]از آنجا که فناوری فرآیند می تواند نقص این برنامه را کمی بالاتر پیدا کند، شاید بتوان گفت postern است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تکنولوژی فرآیند می تواند عیب این برنامه را کمی بالاتر بیابد، شاید گفته شود postern است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Instead of taking the short cut along the Sound we went down the road and entered by the big postern.
[ترجمه گوگل]به جای اینکه از مسیر کوتاه در امتداد Sound استفاده کنیم، از جاده پایین رفتیم و از پوستر بزرگ وارد شدیم
[ترجمه ترگمان]به جای برداشتن تکه کوچکی از تنگه، از جاده پایین رفتیم و با the بزرگ وارد شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Was installed on the network server as a result of this company " postern program ", and this program must go out to drill to undertake in company in-house server.
[ترجمه گوگل]بر روی سرور شبکه به عنوان نتیجه این شرکت "برنامه پوستر" نصب شد و این برنامه باید برای دریل کردن در سرور داخلی شرکت خارج شود
[ترجمه ترگمان]در کارگزار شبکه به عنوان یک نتیجه از برنامه \"postern\" نصب شد، و این برنامه باید برای انجام کار در کارگزار خانگی شرکت انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under king some gas, let technical personnel Zhang Mou make " logistic bomb " reach " postern program ", attack website.
[ترجمه گوگل]تحت پادشاه مقداری گاز، اجازه دهید پرسنل فنی ژانگ مو، "بمب لجستیک" را به "برنامه پوستر"، وب سایت حمله کنند
[ترجمه ترگمان]به موجب برخی گاز، به ژانگ Mou پرسنل فنی اجازه داد تا \"بمب منطقی\" را به \"برنامه postern\" حمله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درب عقبی (اسم)
postern

راه فرار (اسم)
postern

واقع در عقب (صفت)
hinder, postern

انگلیسی به انگلیسی

• rear entry, back entrance; side entrance, side entry
rear, back; private, hidden; inferior

پیشنهاد کاربران

بپرس