1. a posterior view of the skull
نمای پشتی جمجمه
2. when she put her big posterior on the chair, the chair broke
وقتی که ماتحت بزرگ خود را روی صندلی گذاشت صندلی شکست.
3. If you would kindly move your posterior just a fraction to the right, I might get by.
[ترجمه گوگل]اگر لطف کنید قسمت پشتی خود را فقط کسری به سمت راست ببرید، ممکن است از پس آن بر بیایم
[ترجمه ترگمان]اگر لطف کنید posterior را فقط یک ذره به سمت راست حرکت دهید، شاید بتوانم با آن کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Axons from this same area project into the posterior pituitary.
[ترجمه گوگل]آکسون ها از همین ناحیه به سمت هیپوفیز خلفی پیش می روند
[ترجمه ترگمان]از یک پروژه منطقه ای به هیپوفیز عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her abused posterior faced him, and he began to soothe it by gently applying a liquid cream.
[ترجمه گوگل]پشتی که مورد آزار قرار گرفته بود با او روبرو شد و او با زدن آرام کرم مایع شروع به تسکین آن کرد
[ترجمه ترگمان]پشتش را به او کرد و با ملایمت با استفاده از خامه مایع آن را آرام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The theorem states that the posterior probability is proportional to the prior probability multiplied by the likelihood.
[ترجمه گوگل]این قضیه بیان می کند که احتمال پسین متناسب با احتمال قبلی ضرب در احتمال است
[ترجمه ترگمان]قضیه نشان می دهد که احتمال خلفی متناسب با احتمال قبلی است که به احتمال زیاد ضرب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both anterior and posterior attention systems have many subcortical partners in doing their job, especially in the thalamus.
[ترجمه گوگل]هر دو سیستم توجه قدامی و خلفی شرکای زیر قشری زیادی در انجام کار خود دارند، به خصوص در تالاموس
[ترجمه ترگمان]هر دو سیستم توجه پیشین و جلویی بسیاری از شرکای subcortical را در انجام کار خود به ویژه در تالاموس دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Invivo, however, it is likely that only posterior mesenchyme is exposed.
[ترجمه گوگل]با این حال، Invivo، این احتمال وجود دارد که فقط مزانشیم خلفی در معرض قرار گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، Invivo، محتمل است که تنها mesenchyme خلفی در معرض قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The substance will then diffuse from the posterior segment into the anterior one, giving concentrations as shown in Figure 14c.
[ترجمه گوگل]سپس این ماده از بخش خلفی به قسمت قدامی منتشر می شود و غلظت هایی را که در شکل 14c نشان داده شده است، نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]سپس ماده از بخش عقبی به بخش جلویی ساطع خواهد شد و غلظت آن در شکل ۱۴ c نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the posterior part of the body there appears to be a distinct mid-line streak and diagonal marks running out from it.
[ترجمه گوگل]در قسمت خلفی بدن به نظر می رسد یک خط وسط مشخص و علائم مورب از آن خارج می شود
[ترجمه ترگمان]در قسمت خلفی بدن به نظر می رسد که یک خط میانی متمایز و علامت های مورب که از آن بیرون می زند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Posterior fossa neoplasms or multiple sclerosis may rarely cause vertigo or hearing loss.
[ترجمه گوگل]نئوپلاسم های حفره خلفی یا مولتیپل اسکلروزیس به ندرت ممکن است باعث سرگیجه یا کاهش شنوایی شوند
[ترجمه ترگمان]fossa Posterior یا sclerosis چندگانه ممکن است به ندرت موجب سرگیجه یا فقدان شنوایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The anterior and posterior relative bulge of the disk that is adjacent to inferior edge of the olisthy vertebra are considered the main clue and basis of CT diagnosis of lumber spondylolisthesis.
[ترجمه گوگل]برآمدگی نسبی قدامی و خلفی دیسک که در مجاورت لبه تحتانی مهره اولیستی قرار دارد، سرنخ اصلی و مبنای تشخیص CT اسپوندیلولیستزیس الوار در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]برآمدگی نسبی جلویی و جلویی دیسک که مجاور لبه پایین ستون فقرات قرار دارد، به عنوان سرنخ اصلی و پایه تشخیص CT of محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Greg sank into the leather warmed by his voluptuous posterior.
[ترجمه گوگل]گرگ در چرمی فرو رفت که با پشتی شهوانی او گرم شده بود
[ترجمه ترگمان]گرگ روی چرم نرم و voluptuous فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The two patients in whom the lesion was not reached had ulcers located in the inferior and posterior wall of duodenal bulb.
[ترجمه گوگل]دو بیمار که ضایعه به آنها نرسیده بود زخم هایی در دیواره تحتانی و خلفی پیاز دوازدهه داشتند
[ترجمه ترگمان]دو بیمار که ضایعه در آن ها به دست نیامده بود، زخم هایی در دیواره پایینی و عقبی of داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They are united into a longitudinal chain by a pair of connectives which issue from the posterior border of the suboesophageal ganglion.
[ترجمه گوگل]آنها توسط یک جفت اتصال دهنده که از مرز خلفی گانگلیون زیر مری خارج می شوند به یک زنجیره طولی متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط یک جفت of که از مرز پشتی غده عصبی suboesophageal گرفته می شود، به یک زنجیره طولی متحد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید