poster

/ˈpoʊstə//ˈpəʊstə/

معنی: اعلان، اگهی، اعلان نصب کردن
معانی دیگر: پوستر، دیوار کوب، لادفرتور، عکس دیواری، لادنگاره، (در اصل) کسی که سریع یا با اسب چاپاری سفر می کرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large temporary sign made of sturdy paper or cardboard posted in a public place for advertising or displaying information, or a similar sign or artistic print used for decoration in a home or other non-public place.
مشابه: placard

- There were posters up all over town advertising the upcoming fall festival.
[ترجمه احسان] در سراسر شهر پوستر هایی درباره ی جشنواره سقوط آینده بود.
|
[ترجمه گوگل] پوسترهایی در سراسر شهر نصب شده بود که جشنواره پاییز آینده را تبلیغ می کرد
[ترجمه ترگمان] در سراسر شهر پوسترهایی برای تبلیغات در جشنواره پاییز آینده وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Her son's room in the dormitory was covered with movie posters.
[ترجمه احسان] پسر آن خانم در اتاق خود پوستر فیلم زده بود
|
[ترجمه Park Jimin] اتاق پسر او در خوابگاه پر از پوسترهای فیلم ها بود .
|
[ترجمه گوگل] اتاق پسرش در خوابگاه با پوسترهای فیلم پوشانده شده بود
[ترجمه ترگمان] اتاق پسرش در خوابگاه با پوسترهای فیلم پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to letter a poster
پوستری را دارای حروف (الفبا) کردن

2. they had ripped half of the poster off the wall
نیمی از پوستر را از دیوار جر داده بودند.

3. The poster showed a caricature of Hitler with a devil's horns and tail.
[ترجمه هیتلر] این پوستر عکس هیتلر بزرگ را نشان می دهد.
|
[ترجمه گوگل]این پوستر کاریکاتور هیتلر را با شاخ و دم شیطان نشان می داد
[ترجمه ترگمان]پوستر تصویری از هیتلر را با شاخ و دم شیطان نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I put the poster back into its tube.
[ترجمه گوگل]پوستر را دوباره داخل لوله اش گذاشتم
[ترجمه ترگمان]من پوستر رو گذاشتم تو لوله اون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The students put up a poster on the bulletin board.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان پوستری را روی تابلوی اعلانات نصب کردند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان یک پوستر روی تابلوی اعلانات نصب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Zidane has become the poster child for a whole generation of French-born youths of North African extraction.
[ترجمه گوگل]زیدان تبدیل به فرزند پوستر یک نسل کامل از جوانان فرانسوی الاصل شمال آفریقا شده است
[ترجمه ترگمان]زیدان به عنوان نمونه کامل یک نسل از جوانان متولد فرانسه در شمال آفریقا، به تصویر کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each poster is signed by the artist.
[ترجمه پریدخت] هر پوستر توسط یک هنرمند امضاء شده بود.
|
[ترجمه نیل] هر پوستر توسط هنرمند امضا شده است
|
[ترجمه گوگل]هر پوستر توسط هنرمند امضا شده است
[ترجمه ترگمان]هر پوستر توسط هنرمند امضا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The poster only stayed up a few hours, before it was stolen.
[ترجمه گوگل]پوستر فقط چند ساعت قبل از دزدیده شدن بیدار ماند
[ترجمه ترگمان]پوستر فقط چند ساعت مونده بود قبل از اینکه دزدیده شده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We noticed a poster advertising a circus.
[ترجمه گوگل]ما متوجه پوستری شدیم که یک سیرک را تبلیغ می کرد
[ترجمه ترگمان]ما متوجه شدیم که یه پوستر که یه سیرک رو تبلیغ می کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They asked me to design a poster for the campaign.
[ترجمه گوگل]آنها از من خواستند که پوستری برای کمپین طراحی کنم
[ترجمه ترگمان]آن ها از من خواستند تا پوستر تبلیغاتی را طراحی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The election poster was clearly visible from the street.
[ترجمه گوگل]پوستر انتخاباتی به وضوح از خیابان نمایان بود
[ترجمه ترگمان]پوستر انتخاباتی به وضوح از خیابان قابل رویت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He claims the poster ads have 'contaminated Berlin's streets'.
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که تبلیغات پوستر «خیابان های برلین را آلوده کرده است»
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که تبلیغات تبلیغاتی خیابان های برلین را آلوده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The poster had been pinned onto a large wooden board.
[ترجمه گوگل]پوستر روی یک تخته چوبی بزرگ چسبانده شده بود
[ترجمه ترگمان]اعلامیه روی یک تخته چوبی بزرگ نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Detectives have launched a massive poster campaign to help in the search for the two killers.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان یک کمپین پوستر گسترده را برای کمک به جستجوی دو قاتل راه اندازی کرده اند
[ترجمه ترگمان]کارآگاهان تبلیغات گسترده ای را برای کمک به جستجو برای این دو قاتل آغاز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They put up a poster advertising the concert.
[ترجمه گوگل]آنها یک پوستر تبلیغاتی کنسرت نصب کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک پوستر تبلیغاتی را به نمایش گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اعلان (اسم)
assertion, announcement, declaration, proclamation, notice, advertisement, advertising, sign, poster, signboard, placard

اگهی (اسم)
assertion, announcement, proclamation, notice, advertisement, advertising, ticket, annunciation, poster, caveat, indiction

اعلان نصب کردن (فعل)
poster

انگلیسی به انگلیسی

• announcement, notice; banner; large picture; one who posts announcements
a poster is a large notice, advertisement, or picture that you stick on a wall or noticeboard.

پیشنهاد کاربران

poster 2 ( n ) e. g. They put up a poster advertising the concert
poster
poster 1 ( n ) ( poʊstər ) =a large notice, often with a picture on it, that is put in a public place to advertise sth, e. g. election posters. a poster campaign.
poster
انگلیسی: پوستر ( Poster )
فرانسوی: آفیش ( Offiche )
آلمانی: پلاکات ( Plakat )
بوکلت ( booklet )
دیوارکوب
اعلان
آگهی
A large printed picture or notice/یک عکس چاپ شده بزرگ یا یک اطلاعیه ( reach 3 )
آگهی
poster ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: اعلان
تعریف: آگهی مکتوب و مصور، با ابعاد حدوداً 70×50 سانتی متر، که قابل چاپ و تکثیر و نصب است|||متـ . پوستر
large temporary sign made of sturdy paper or cardboard posted in a public place for advertising or displaying information
پوستر 😙
poster
( . Poster ( n
:In Oxford
large notice, often with a picture on it, that is put in a public place to advertise something
اگهی، اطلاعیه ، اعلان
definition: 5
dictionary: a similar sign or artistic print used for
decoration in a home or other non - public place.
my example: Mr. Ahmadi's work is to make the poster

A large printed picture or a notice
📜 پوستر ، عکس اطلاعیه 📜

Make poster
به معنی آگهی درست کردن ، اعلان نصب کردن
عکس بزرگ
A large printed picture or a notice

پوستر و یا یک عکس بزرگ به هم راه اطلاعیه
a large printed picture or a notice
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس