1. to postdate a check
چک را به تاریخ بعد نوشتن
2. Most manuscripts postdate the stories which have circulated by word of mouth for centuries.
[ترجمه گوگل]بیشتر نسخههای خطی داستانهایی را که قرنها دهان به دهان میگشتند، بهدنبال دارند
[ترجمه ترگمان]بیشتر نسخه های خطی داستان هایی را منتشر می کنند که قرن ها از دهان دهان خارج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some of the mosaics postdate this period.
[ترجمه گوگل]برخی از موزاییک ها مربوط به این دوره هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از the در این دوره از mosaics استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There is no doubt that the Qing Dynasty postdates the Ming Dynasty.
[ترجمه گوگل]شکی نیست که سلسله چینگ به دوره سلسله مینگ بازمی گردد
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که دودمان چینگ دودمان مینگ را باطل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Luckily, she let me postdate the cheque until the end of the month when I get paid.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، او به من اجازه داد که تاریخ چک را تا پایان ماه که حقوقم را دریافت کنم، پس از تاریخ ارسال کنم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، او اجازه داد تا چک را تا پایان ماه چک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The mosaic postdates this period, although the style is quite similar.
[ترجمه گوگل]موزاییک مربوط به این دوره است، اگرچه سبک کاملاً مشابه است
[ترجمه ترگمان]موزاییک این دوره را بررسی می کند، اگرچه سبک بسیار شبیه هم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We had, in effect, written a post-dated cheque.
[ترجمه گوگل]ما در واقع یک چک پس از تاریخ نوشته بودیم
[ترجمه ترگمان]در واقع ما یک چک پس از تاریخ نوشته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A promissory note is like a post-dated cheque.
[ترجمه گوگل]سفته مانند چک پس از تاریخ است
[ترجمه ترگمان]قبض بدهی مثل یک چک با تاریخ پست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He send us a postdate cheque.
[ترجمه گوگل]او برای ما یک چک پس از تاریخ ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]او چکی برای ما چکی برای ما فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Methods Clinical data of 240 delayed, postdate and normal pregnancies were reviewed and analyzed.
[ترجمه گوگل]روشها دادههای بالینی 240 حاملگی تاخیری، پس از تاریخ و حاملگی طبیعی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش های داده های بالینی ۲۴۰ به تاخیر افتاده، postdate و بارداری های معمولی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Upanishads are also broadly philosophical treatises which postdate the Vedas and deal with the nature of the "soul" and universe.
[ترجمه گوگل]اوپانیشادها همچنین رسالههای فلسفی گستردهای هستند که قدمت وداها را به عقب برمیگردانند و به ماهیت «روح» و جهان میپردازند
[ترجمه ترگمان]The همچنین به طور گسترده treatises فلسفی هستند که Vedas را تحت تاثیر قرار می دهند و با ماهیت \"روح\" و جهان سروکار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Soon, I think, only events and buildings that postdate the 1990s will be seen as belonging to the "new" side of the local-topics section.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم به زودی تنها رویدادها و ساختمانهایی که به دهه 1990 برمیگردند، متعلق به بخش «جدید» بخش موضوعات محلی هستند
[ترجمه ترگمان]به زودی، من فکر می کنم، تنها وقایع و ساختمان هایی که در دهه ۱۹۹۰ منتشر شدند به عنوان متعلق به بخش \"جدید\" بخش موضوعات محلی دیده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She let me postdate the cheque until the end of the month.
[ترجمه گوگل]او به من اجازه داد تا تاریخ چک را تا پایان ماه ارسال کنم
[ترجمه ترگمان]او اجازه داد تا پایان ماه چک را چک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective To study the effect of delayed and postdate pregnancies on parturients and newborns.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تاثیر بارداری های تاخیری و پس از موعد بر زایمان و نوزادان
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر تاخیر و بارداری اجباری در parturients و نوزادان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Methods: To diagnose 16 Achalasia by oesophagus barium X, endoscope is down the air sac expand to treat, curative effect is divided into near, post date appraisal.
[ترجمه گوگل]روشها: برای تشخیص آشالازی 16 توسط باریم X مری، آندوسکوپ به سمت پایین کیسه هوا باز میشود تا درمان شود، اثر درمانی به ارزیابی نزدیک و پس از تاریخ تقسیم میشود
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای تشخیص ۱۶ Achalasia توسط مری باریم ایکس، endoscope در حال پایین رفتن کیسه هوا برای درمان است، اثر درمانی به نزدیک، ارزیابی بعد از تاریخ تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. To show the last ten posts sorted alphabetically in ascending order, the following will display their post date, title and excerpt.
[ترجمه گوگل]برای نمایش ده پست آخر که بر اساس حروف الفبا به ترتیب صعودی مرتب شده اند، موارد زیر تاریخ، عنوان و گزیده پست آنها را نمایش می دهند
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن ده پست آخر به ترتیب الفبایی در ترتیب صعودی، صفحه بعد، تاریخ پست، عنوان و excerpt را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Once you'd open a new thread, please add the post date in front of the subjects.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک موضوع جدید باز کردید، لطفا تاریخ ارسال را در جلوی موضوعات اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک رشته جدید باز می کنید، لطفا تاریخ پست را در مقابل سوژه ها اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Schedule internal deadlines at least a week in advance of the scheduled post date.
[ترجمه گوگل]مهلت های داخلی را حداقل یک هفته قبل از تاریخ برنامه ریزی شده پست برنامه ریزی کنید
[ترجمه ترگمان]حداقل یک هفته را در طول یک هفته قبل از تاریخ برنامه ریزی شده زمان بندی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. If the destination topic was created after this one, it's post date will be updated to second earlier than this one.
[ترجمه گوگل]اگر موضوع مقصد بعد از این یکی ایجاد شده باشد، تاریخ ارسال آن به ثانیه زودتر از این یکی به روز می شود
[ترجمه ترگمان]اگر موضوع مقصد بعد از این یکی ایجاد شود، تاریخ پست قبل از این به روز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید