postage stamp

/ˈpoʊstɪdʒˈstæmp//ˈpəʊstɪdʒstæmp/

تمبر پست

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, usu. gummed label bearing a money denomination, and often a picture, that is issued and affixed to mail, indicating that payment of postage has been made.
مشابه: stamp

جمله های نمونه

1. Allan licked the postage stamp and stuck it on the envelope.
[ترجمه گوگل]آلن تمبر پستی را لیسید و روی پاکت چسباند
[ترجمه ترگمان]آلن تمبر پستی را لیسید و آن را روی پاکت گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tom only missed the Postage Stamp green once during the tournament, and then he chipped up stone dead.
[ترجمه گوگل]تام فقط یک بار در طول مسابقات تمبر پستی سبز را از دست داد و سپس سنگ را از بین برد
[ترجمه ترگمان]تام فقط یک بار در طول مسآبقه سه صفحه سبز رنگ را از دست داد و بعد از جایش خشک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Be like a postage stamp. Stick to one thing until you get there. Josh Billings
[ترجمه گوگل]مثل تمبر پستی باش تا زمانی که به آنجا برسید به یک چیز بچسبید جاش بیلینگز
[ترجمه ترگمان]مثل تمبر پست باش فقط به یه چیز بچسب تا برسی اونجا \"جاش Billings\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I want to arrange for a commemorative postage stamp to be printed with my portrait on it.
[ترجمه گوگل]می خواهم ترتیبی بدهم که یک تمبر پستی یادبود با پرتره من روی آن چاپ شود
[ترجمه ترگمان]من می خواهم ترتیبی بدهم که یک تمبر پست برای عکس من روی آن چاپ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Like a twice - canceled postage stamp.
[ترجمه گوگل]مثل تمبر پستی دو بار لغو شده
[ترجمه ترگمان]مثل یه تمبر پست دو بار لغو شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A prototype the size of a postage stamp has been developed a calculator.
[ترجمه گوگل]نمونه اولیه به اندازه یک تمبر پستی یک ماشین حساب توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]نمونه ای از اندازه یک تمبر پستی یک ماشین حساب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And your face Will be on a postage stamp.
[ترجمه گوگل]و صورت شما روی تمبر پستی خواهد بود
[ترجمه ترگمان] و صورت تو روی تمبر پستی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A fifty cent postage stamp was put on the heavy letter.
[ترجمه گوگل]روی نامه سنگین یک تمبر پستی پنجاه سانت گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]تمبر پستی ۵۰ سنتی روی نامه سنگینی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I want to arrange for a commemorative postage stamp to be printed.
[ترجمه گوگل]من می خواهم ترتیبی بدهم که یک تمبر پستی یادبود چاپ شود
[ترجمه ترگمان]میخوام ترتیبی بدم که یه تمبر پست براش چاپ بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Please send your completed order form to "Hongkong Post Philatelic Bureau, Freepost No. 53 Hong Kong" (postage stamp is not required for local mail).
[ترجمه گوگل]لطفاً فرم سفارش تکمیل شده خود را به "دفتر فیلاتلیس پست هنگ کنگ، فری پست شماره 53 هنگ کنگ" ارسال کنید (برای پست محلی نیازی به تمبر پستی نیست)
[ترجمه ترگمان]لطفا فرم سفارش تکمیل شده خود را به دفتر Hongkong پست Philatelic، شماره ۵۳ هنگ کنگ بفرستید (تمبر پستی برای پست محلی مورد نیاز نیست)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One rare postage stamp sells at high price . Rare chance . Never miss.
[ترجمه گوگل]یک تمبر پستی کمیاب به قیمت بالا به فروش می رسد شانس نادر هرگز از دست نده
[ترجمه ترگمان] یه تمبر پست ویژه به قیمت بالا فروخته میشه شانس به ندرت هیچوقت از دستش نمیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Give me a 20 - postage stamp, please.
[ترجمه گوگل]لطفا یک تمبر پستی 20 به من بدهید
[ترجمه ترگمان]یه تمبر پست ۲۰ دلاری بده لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These old postage stamp other than me ll properties are more worth money.
[ترجمه گوگل]این تمبر پستی قدیمی غیر از من دارای ارزش پول بیشتری هستند
[ترجمه ترگمان]این تمبر پست قدیمی از من بیشتر از آن است که ارزش پول بیشتری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He also invented the adhesive postage stamp.
[ترجمه گوگل]او همچنین تمبر پستی چسبنده را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین تمبر پستی را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• official stamp applied to a piece of mail to show that postage has been paid
a postage stamp is a small piece of paper that you have to buy and stick on an envelope or parcel before you post it; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

postage stamp ( مهندسی مخابرات - پست )
واژه مصوب: تمبر پُستی
تعریف: تمبر کاغذی چسب‏دار که برای پرداخت هزینۀ خدمات پُستی توسط ادارات پُستی منتشر می‏شود و بر روی مرسولات پُستی چسبانده می‏شود
تمبر پستی

بپرس