post time


(اسبدوانی) وقت آغاز مسابقه (که قبلا اعلام شده)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the time at which a horse race is scheduled to start.

(2) تعریف: the time immediately before a race during which no more betting on the race is permitted.

جمله های نمونه

1. Items must be posted at post office counters in advance of latest recommended posting times for next working day delivery.
[ترجمه گوگل]اقلام باید قبل از آخرین زمان های ارسال توصیه شده برای تحویل در روز کاری آینده در باجه های اداره پست پست شوند
[ترجمه ترگمان]موارد باید در باجه پست نصب شوند تا آخرین ارسال پیشنهادی برای تحویل روز بعد ارسال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He let me get the beautiful present post time.
[ترجمه گوگل]او به من اجازه داد تا زمان پست فعلی زیبا را دریافت کنم
[ترجمه ترگمان] اون بهم اجازه داد زمان پست رو ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The last post time is 7 pm, you will catch it if you go by bike now.
[ترجمه گوگل]آخرین ساعت پست ساعت 19 است، اگر الان با دوچرخه بروید آن را می گیرید
[ترجمه ترگمان]آخرین بار ساعت ۷ بعد از ظهر است، اگر حالا با دوچرخه بروید آن را می گیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Experimental results show that the proposed approach achieves high accuracy in extracting some metadata of web forums such as post title, post author, post time and post content.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می‌دهد که رویکرد پیشنهادی به دقت بالایی در استخراج برخی فراداده‌های تالارهای گفتگوی وب مانند عنوان پست، نویسنده پست، زمان ارسال و محتوای پست دست می‌یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که رویکرد پیشنهادی در استخراج برخی از متاداده های وب مانند عنوان پست، نویسنده پست، زمان پست و محتوای پست به دقت بالایی دست می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Forum structured data extraction is the meta-data extraction from web forums such as post title, post author, post time and post content. It is the foundation of processing forum data.
[ترجمه گوگل]استخراج داده های ساختاریافته انجمن، استخراج متا داده ها از تالارهای گفتگوی وب مانند عنوان پست، نویسنده پست، زمان ارسال و محتوای پست است این پایه و اساس پردازش داده های انجمن است
[ترجمه ترگمان]استخراج داده های ساختار یافته فروم، استخراج داده های متا از فروم های وب مانند عنوان پست، نویسنده پست، زمان پست و محتوای پست است این پایه و اساس پردازش داده ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's not late to you to catch the final post time before 7 o'clock at night.
[ترجمه گوگل]دیر نشده تا قبل از ساعت 7 شب آخرین زمان پست را بگیرید
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به آخرین بار قبل از ساعت ۷ در شب دیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hotel can consume the online habit of the group according to oneself, master right hair post time, in order to deliver least small gain, will obtain the biggest sale effect.
[ترجمه گوگل]هتل می تواند عادت آنلاین گروه را مطابق با خود مصرف کند، زمان پست موی مناسب را مسلط کند، به منظور ارائه کمترین سود، بیشترین اثر فروش را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این هتل می تواند عادت آنلاین گروه را با توجه به خود، زمان پست مو، و به منظور ارائه کم ترین میزان فروش، به دست آورد و بزرگ ترین اثر فروش را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس