possessions


معنی: متصرفات
معانی دیگر: قانون ـ فقه : مایملک

جمله های نمونه

1. british possessions overseas
متصرفات انگلیس در ورا دریا

2. he lost all of his possessions in the war
در جنگ همه ی دارایی خود را از دست داد.

3. one of my most prized possessions
یکی از عزیزترین چیزهایی که دارم

مترادف ها

متصرفات (اسم)
realm, possessions

انگلیسی به انگلیسی

• personal property; wealth

پیشنهاد کاربران

مادیات
Stuff
Goods
محصول
اموال
متصرفات
دارایی
مایملک
دارایی ها
دارایی
اموال
مایملک. دارایی
دارایی و مایملک

بپرس