possessed of

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: having.

- He is possessed of great wit.
[ترجمه گوگل] او دارای شوخ طبعی است
[ترجمه ترگمان] او از هوش و شعور زیادی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Possess of
در اختیار کسی گذاشت. Possess of
He possessed of the information i needed
او اطلاعاتی را که لازم داشتم در اختیارم گذاشت
He was possessed by jealousy
حسادت وجودش رو گرفته بود ، بر او مستولی شده بود
برخوردار از

بپرس