positing

پیشنهاد کاربران

برنهادن. بعنوان مثال در فلسفه فیشته
self - positing به معنای خود برنهادن است.
فلسفه آلمانی صفحه ۱۷۲ نشر ققنوس ۱۴۰۰
عزم ( در فلسفۀ لوکاچ ) برای نمونه Teleological Positing یعنی عزمِ غایت شناسانه/غایت شناختی
ثابت کردن، فرض کردن،
وضع گذاری
جانمایی، موقعیت یابی

بپرس