1. If she needs salvation, she will posit a savior.
[ترجمه گوگل]اگر به رستگاری نیاز داشته باشد، ناجی را معرفی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]، اگه به رستگاری نیاز داشته باشه اون یه ناجی رو انتخاب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Those who posit a purely biological basis for this phenomenon are ignoring the class or political element.
[ترجمه گوگل]کسانی که مبنایی صرفاً بیولوژیکی برای این پدیده مطرح می کنند، عنصر طبقاتی یا سیاسی را نادیده می گیرند
[ترجمه ترگمان]کسانی که یک اساس کاملا بیولوژیکی برای این پدیده فرض می کنند، طبقه یا عنصر سیاسی را نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We do not even have to posit a genetic advantage in imitation, though that would certainly help.
[ترجمه گوگل]ما حتی مجبور نیستیم یک مزیت ژنتیکی در تقلید قائل شویم، اگرچه این قطعا کمک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]ما حتی نیازی نداریم که یک مزیت ژنتیکی را در تقلید فرض کنیم، اگر چه این می تواند کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It does posit that individuals are inherently unequal in intelligence, in skills, and in status.
[ترجمه گوگل]این فرض می کند که افراد ذاتاً از نظر هوش، مهارت ها و موقعیت نابرابر هستند
[ترجمه ترگمان]فرض می شود که افراد ذاتا نابرابر در هوش، در مهارت ها، و در وضعیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Results The ESBLs posit ive rate of klebsiella pneumoniae was 2 8 %.
[ترجمه گوگل]ResultsThe ESBLs نرخ مثبت کلبسیلا پنومونیه 28٪ بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که نرخ klebsiella of ۲ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Coens posit a universe without order or meaning, and while Mr. Zhang does not necessarily quarrel with this view, he treats it less as a cosmic joke than as a grim folk tale.
[ترجمه گوگل]کوئنها جهانی بدون نظم و معنی را مطرح میکنند، و در حالی که آقای ژانگ لزوماً با این دیدگاه مخالف نیست، او آن را کمتر به عنوان یک شوخی کیهانی در نظر میگیرد تا یک داستان عامیانه تلخ
[ترجمه ترگمان]The، جهان را بدون نظم یا معنا فرض می کند، و در حالی که آقای ژانگ ضرورتا با این دیدگاه مخالف نیست، آن را کم تر به عنوان یک شوخی کیهانی با عنوان یک داستان grim تلقی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Most religions posit the existence of life after death.
[ترجمه گوگل]اکثر ادیان وجود زندگی پس از مرگ را مطرح می کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب ادیان وجود زندگی پس از مرگ را فرض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Merzenich is also a co-founder of Posit Science, a company that makes one of the brain training programs used at Walter Reed and other military and veterans hospitals.
[ترجمه گوگل]Merzenich همچنین یکی از بنیانگذاران Posit Science است، شرکتی که یکی از برنامه های آموزشی مغز مورد استفاده در والتر رید و سایر بیمارستان های نظامی و کهنه سربازان را می سازد
[ترجمه ترگمان]Merzenich یکی از بنیانگذاران علم posit است که یکی از برنامه های آموزشی مغزی است که در والتر رید و دیگر بیمارستان های نظامی و قدیمی بکار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Other historians posit that she died of old age around 550 BC.
[ترجمه گوگل]مورخان دیگر معتقدند که او در حدود سال 550 قبل از میلاد در اثر کهولت سن درگذشت
[ترجمه ترگمان]دیگر مورخان ادعا می کنند که او در حدود ۵۵۰ سال پیش از میلاد مرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Look for a posit as a compute programs with a mediums firm.
[ترجمه گوگل]به دنبال یک موقعیت به عنوان یک برنامه محاسباتی با یک شرکت رسانه باشید
[ترجمه ترگمان]به دنبال یک فرض بعنوان یک برنامه محاسباتی با یک شرکت واسطه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We should posit unemployees, strengen the supporting system construction of laborers, employment and social security.
[ترجمه گوگل]ما باید بیکارها را ایجاد کنیم، سیستم حمایتی ساخت کارگر، اشتغال و تامین اجتماعی را تقویت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید unemployees را فرض کنیم، ساختار پشتیبانی از کارگران، استخدام و امنیت اجتماعی را تایید کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And for any of these suspects to have done it, one had to posit a very unlikely set of circumstances.
[ترجمه گوگل]و برای اینکه هر یک از این مظنونان این کار را انجام داده باشند، باید مجموعه ای از شرایط بسیار بعید را مطرح می کرد
[ترجمه ترگمان]و برای هر کدام از این مظنونین که این کار را انجام داده اند، باید یک سری شرایط بسیار غیر محتمل را فرض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Or even if not wholeheartedly within this tradition, to posit some form of violent action as the only solution.
[ترجمه گوگل]یا حتی اگر از صمیم قلب در این سنت نباشد، نوعی اقدام خشونت آمیز را به عنوان تنها راه حل مطرح کنیم
[ترجمه ترگمان]یا حتی اگر با تمام وجود در این سنت وجود نداشته باشد، گونه ای عمل خشونت آمیز را به عنوان تنها راه حل فرض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Constitution, and the courts that have interpreted it, posit rights to liberty, privacy and equal protection.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی و دادگاه هایی که آن را تفسیر کرده اند، حقوقی را برای آزادی، حریم خصوصی و حمایت برابر قائل شده اند
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی، و دادگاه ها که آن را تفسیر کرده اند، حقوق آزادی، حریم خصوصی و حفاظت برابر را اثبات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید