خود نما (صفت)airy, showy, ostentatious, posing, sparking, foppish, blatant, cocky, jaunty, grandstanding, hot-shot, la-di-da, posturing, priggish
ژست گرفتن" Someone is posing next to herfor the photographer. "یکی کنارش واسه عکاس ژست می گیره�جازدن� خود یا چیزی بعنوان خو د یا چیزی دیگرنمایش نشان دادنخودنمایی کردنتظاهر کردنسبب شدنوانمود کردنژست گرفتن+ عکس و لینک