poseur

/poʊˈzɜːrr//pəʊˈzɜː/

معنی: ژستو، وانمود کن، قیافه گیر
معانی دیگر: آدم ژستی، اهل قیافه گرفتن، اهل ادا و اطوار، poser وانمود کن، پرسش دشوار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who adopts an affected attitude or manner in order to impress others.

- She's always at these art events acting as if she were knowledgeable and influential in the art world, but she is merely a poseur.
[ترجمه گوگل] او همیشه در این رویدادهای هنری به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی در دنیای هنر آگاه و تأثیرگذار است، اما او صرفاً یک نمایش‌دهنده است
[ترجمه ترگمان] او همیشه در این وقایع هنری رفتار می کند طوری رفتار می کند که انگار او در دنیای هنر دارای دانش و نفوذ است، اما او صرفا یک poseur است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I am sometimes accused of being an inveterate poseur.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات به من متهم می‌شوند که یک پوزور متکبر هستم
[ترجمه ترگمان]من گاهی متهم می شوم که مرتکب گناه شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You look like a real poseur in your fancy sports car with your expensive clothes!
[ترجمه گوگل]شما با لباس های گران قیمت خود در ماشین اسپرت فانتزی خود مانند یک پوزور واقعی به نظر می رسید!
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد تو اون ماشین اسپرت خیلی شیک با لباس های گرون your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Absolutely no poseurs. Thank you very much for your time.
[ترجمه گوگل]مطلقاً بدون پوزور برای وقتی که گذاشتی خیلی ممنون
[ترجمه ترگمان] به هیچ وجه آدمای متظاهر وجود نداره از وقتی که گذاشتین ممنونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Restaurant owners don't have friends a clueless poseur the moment you walk in the door.
[ترجمه گوگل]صاحبان رستوران در لحظه ای که از در وارد می شوید، دوستانی ندارند که بی خبر باشند
[ترجمه ترگمان]صاحبان رستوران زمانی که در خانه قدم می زنید، دوستان خود را ندانید که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I can tell he a poseur.
[ترجمه گوگل]می توانم به او بگویم که یک پوزور است
[ترجمه ترگمان] من می تونم به اون آدم الکی بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This marks you as a clueless poseur the moment you walk in the door.
[ترجمه گوگل]این شما را در لحظه ای که از در وارد می شوید به عنوان یک پوزور بی سرنخ نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این جای تو رو به عنوان یه آدم بی خبر تو دم در می ریزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She a poseur girl.
[ترجمه گوگل]او یک دختر پوزور است
[ترجمه ترگمان] اون دختر poseur
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is a poseur.
[ترجمه گوگل]او یک پوزور است
[ترجمه ترگمان]الکی به نظر میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some people admired him greatly while others considered him a poseur.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم او را بسیار تحسین می کردند در حالی که برخی دیگر او را یک پوزور می دانستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم او را تحسین می کردند در حالی که دیگران او را در نظر گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had been railed against by them as a prig and a poseur.
[ترجمه گوگل]او توسط آنها به عنوان یک دزد و یک تظاهر کننده مورد انتقاد قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]او آن ها را به عنوان یک آدم prig و الکی مورد سرزنش قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thank goodness for the debunkers like Hymes who ferret out the frauds and expose the poseurs.
[ترجمه گوگل]خدا را شکر می‌کنم برای افشاگرانی مانند هایمز که کلاه‌برداری‌ها را آشکار می‌کنند و افراد متخلف را افشا می‌کنند
[ترجمه ترگمان]خدا رو شکر که مثل Hymes که این متقلب رو کشف می کنه و آدم های متظاهر رو برملا می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fact that more countries are adopting antidumping laws to increase this ex - poseur.
[ترجمه گوگل]این واقعیت است که کشورهای بیشتری قوانین ضد دامپینگ را برای افزایش این خطر اتخاذ می کنند
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که کشورهای بیشتری در حال تصویب قوانین antidumping برای افزایش این - هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ژستو (اسم)
popinjay, poser, poseur

وانمود کن (اسم)
poser, poseur

قیافه گیر (اسم)
poser, poseur

انگلیسی به انگلیسی

• one who tries to impress others; impostor, pretender
a poseur is the same as a poser; a literary word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A person who pretends to be something they are not, often for show 🌟
🔍 مترادف: Impostor, pretender
✅ مثال: The poseur claimed to be an art expert, but his lack of knowledge soon became apparent.
Poseur /pəʊˈzɜːr/ ( n ) – meaning: a person who attempts to impress others by assuming a fake manner or pose.
شخصی که سعی می کند با به کارگیری رفتار یا ژست ساختگی دیگران را تحت تأثیر قرار دهد؛ متظاهر؛ خودنما؛ ظاهر ساز؛ وانمود گر؛ متکلف؛ پوشیده دلق؛ خودآرا.
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
Although she talked about social justice, her lack of real action made her seem more like a poseur than a genuine activist.
اگرچه او در مورد عدالت اجتماعی صحبت می کرد، اما فقدان عمل واقعی او باعث شده بود که او بیشتر شبیه یک متکلف به نظر برسد تا یک فعال واقعی.
Example 2: 👇
At the art gallery, the poseur stood in front of paintings, making pretentious comments he clearly didn’t understand.
در گالری هنری، فرد خودنما جلوی نقاشی ها ایستاده بود و اظهارنظرهای تکلف آمیزی می کرد که خودش هم به وضوح متوجه کلامش نمی شد.
Example 3: 👇
I am sometimes accused of being an inveterate poseur.
گاهی اوقات متهم می شوم که یک متظاهر متکبر هستم.
Example 4: 👇
You look like a real poseur in your fancy sports car with your expensive clothes!
شما با لباس های گران قیمت و در ماشین شکاریِ رؤیاییِ خود مانند یک ظاهر ساز واقعی به نظر می رسید!
Example 5: 👇
Some people admired him greatly while others considered him a poseur.
برخی از مردم او را بسیار تحسین می کردند در حالی که برخی دیگر او را یک متظاهر می دانستند.

منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/poseur

بپرس