portentously


چنانکه نشانه بدی باشد، بطور شگفت اور

جمله های نمونه

1. then she said portentously . . .
سپس با لحن تفرعن آمیزی گفت . . .

2. She frowned portentously to add weight to her suggestion.
[ترجمه گوگل]او با سرکشی اخم کرد تا به پیشنهادش وزن اضافه کند
[ترجمه ترگمان]با چهره درهم کشید و به پیشنهاد او افزود:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. 'No good will come of this,' she announced portentously.
[ترجمه گوگل]او به طرز سرسام آوری اعلام کرد: "هیچ خوبی از این اتفاق نخواهد افتاد "
[ترجمه ترگمان]به جای خود جواب داد: هیچ فایده ای برای این کار نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Halberstam paragraph usually filled a page, unfolding portentously towards some great quotation that glimmered in the final line.
[ترجمه گوگل]پاراگراف هالبرستام معمولاً یک صفحه را پر می‌کرد، و به طرز شگفت‌انگیزی به سمت نقل قول بزرگی که در خط پایانی می‌درخشید، آشکار می‌شد
[ترجمه ترگمان]بند Halberstam معمولا یک صفحه را پر می کرد و به نحوی portentously به سوی چند نقل قول بزرگ که در خط آخر می درخشید به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lamps had a portentously elastic swing with them.
[ترجمه گوگل]لامپ ها دارای یک نوسان الاستیک عجیب با خود بودند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که فانوس ها به جای آن که بتوانند با آن ها برخورد کنند، به سرعت تاب می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "The dif-ference is," he said portentously, "you are Anglo-Saxons, we are Latins. "
[ترجمه گوگل]او با سرسختی گفت: «تفاوت این است که شما آنگلوساکسون هستید، ما لاتین هستیم »
[ترجمه ترگمان]وی با لحنی خشمگین گفت: \" The ها این است که شما Anglo، ما Latins هستیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Yes, Mr. Marx, " said the Director portentously. "I did ask you to come to me here.
[ترجمه گوگل]کارگردان با حیله گفت: بله، آقای مارکس "از تو خواستم که اینجا پیش من بیایی
[ترجمه ترگمان]\"مدیر با لحنی جدی گفت:\" \" بله، اقای مارکس، من از تو خواستم که به اینجا بیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First they declare portentously that the European club is in deep "crisis" and unable to function.
[ترجمه گوگل]ابتدا آنها به طرز سرسام آوری اعلام کردند که باشگاه اروپایی در "بحران" عمیقی است و قادر به فعالیت نیست
[ترجمه ترگمان]ابتدا اعلام کردند که باشگاه اروپایی در \"بحران عمیق\" قرار دارد و نمی تواند تابع آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Portentously, the engines began to roll.
[ترجمه گوگل]به طرز عجیبی، موتورها شروع به چرخیدن کردند
[ترجمه ترگمان]موتورها خاموش شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Louis surveyed me with his shrewd gray eyes and shook his head portentously.
[ترجمه گوگل]لویی با چشمان خاکستری زیرکش مرا بررسی کرد و سرش را به طرز عجیبی تکان داد
[ترجمه ترگمان]لویی با چشمان تیزبین خود نظری به من کرد و سرش را به علامت نفی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in the manner of boding evil; ideally, in an exemplary manner; arrogantly, pompously

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : portend
✅️ اسم ( noun ) : portent / portentousness
✅️ صفت ( adjective ) : portentous
✅️ قید ( adverb ) : portentously

بپرس