1. At the next portage we change seats and Rob drives us as we head towards Savernake and Bruce Tunnel.
[ترجمه گوگل]در پرتاژ بعدی، صندلیها را عوض میکنیم و راب ما را در حالی که به سمت Savernake و Bruce Tunnel میرویم، رانندگی میکند
[ترجمه ترگمان]ما در کوره راه بار صندلی را تغییر می دهیم و راب ما را به سوی Savernake و Tunnel بروس سوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Immediately came a rapid which they decided to portage.
[ترجمه گوگل]بلافاصله یک تندرو آمد که تصمیم گرفتند آن را جابجا کنند
[ترجمه ترگمان]بلافاصله به سرعت به کوره راه مخصوص خود رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Corps were still recovering from portage around the Great Falls of Missouri.
[ترجمه گوگل]سپاه هنوز در حال نقاهت از حمل و نقل اطراف آبشار بزرگ میسوری بود
[ترجمه ترگمان]نیروهای سپاه هنوز در حال بهبودی از باره ای مخصوص حمل بار در اطراف آبشار بزرگ میسوری بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Be careful when portage, lest the damage of the valve cause air leakage.
[ترجمه گوگل]هنگام پرتاژ مراقب باشید، مبادا آسیب شیر باعث نشت هوا شود
[ترجمه ترگمان]در هنگام حمل بار مخصوص حمل بار، از این که آسیب شیر باعث نشت هوا شود مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Portage program can be APPLIED to MR children in China.
[ترجمه گوگل]برنامه Portage را می توان برای کودکان MR در چین اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]برنامه پورتاج می تواند برای MR در چین اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To explore the suitability and effect of Portage Early Education Program in mental retarded children.
[ترجمه گوگل]بررسی مناسب بودن و تأثیر برنامه آموزش اولیه پرتیج در کودکان عقب مانده ذهنی
[ترجمه ترگمان]بررسی مناسب بودن و تاثیر برنامه آموزش اولیه پورتاج در کودکان عقب مانده ذهنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The falls were so dangerous that most people labored to portage around them rather than try to run the waters.
[ترجمه گوگل]این آبشارها به قدری خطرناک بودند که بیشتر مردم به جای تلاش برای عبور از آب، تلاش می کردند تا اطراف آنها را جابجا کنند
[ترجمه ترگمان]سقوط چنان خطرناک بود که بیشتر مردم به جای تلاش برای اجرای آب ها، برای حمل بار به اطراف خود زحمت می کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They would only run the rapid if they couldn't line or portage.
[ترجمه گوگل]آنها فقط در صورتی که قادر به خط کشی یا حمل و نقل نباشند، رپید را اجرا می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط می توانستند سریع حرکت کنند، اگر آن ها نمی توانستند خط یا کوره را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The rapids was bookended by cliffs; there was no way to portage and no way to line.
[ترجمه گوگل]رپیدز توسط صخره ها محصور شده بود نه راهی برای جابجایی و نه راهی برای خط کشی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تند رفتن از صخره های تند بود؛ راهی برای حمل بار وجود نداشت و راهی برای عبور از آنجا وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The canyon relented a little at times, so they could portage, but the river did not.
[ترجمه گوگل]دره گاهی اوقات کمی فروکش می کرد، بنابراین آنها می توانستند حمل کنند، اما رودخانه این کار را نکرد
[ترجمه ترگمان]این دره گاهی کمی آرام می گرفت، بنابراین کوره راه را می شد به کوره راه داد، اما رودخانه این کار را نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Tiffany, now helps paddle and carries her mom in a backpack when they portage.
[ترجمه گوگل]تیفانی، اکنون به پارو زدن کمک می کند و هنگام حمل مادرش را در کوله پشتی حمل می کند
[ترجمه ترگمان]تیفانی، حالا به پارو زدن کمک می کنه و مامانش رو توی کوله پشتی حمل می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Finally, after nearly a month of hard labor, the portage was complete.
[ترجمه گوگل]سرانجام پس از نزدیک به یک ماه کار سخت، حمل و نقل کامل شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام، پس از تقریبا یک ماه کار سخت، کشتی به اتمام رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One - of demoulding several bricks holistically, which realized concentrical portage and stroking, improves production efficiency.
[ترجمه گوگل]یکی از قالبگیری چند آجر بهصورت جامع، که باعث انتقال و نوازش متحدالمرکز میشود، راندمان تولید را بهبود میبخشد
[ترجمه ترگمان]یکی - از چندین نوع از کل نگرانه، که مخصوص حمل بار مخصوص حمل بار و نوازش است، کارایی تولید را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Haven is the pharynx and larynx of the key position that traffic carries, portage.
[ترجمه گوگل]پناهگاه حلق و حنجره موقعیت کلیدی است که ترافیک حمل می کند
[ترجمه ترگمان]حلق و حنجره کلیدی که ترافیک حمل می کند، مخصوص حمل بار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید