porrect


معنی: منبسط، بسط یافته، پهن شده، جلوگذاردن، دراز کردن، ارائه دادن
معانی دیگر: گسترده، منبسط کردن

مترادف ها

منبسط (صفت)
cheerful, distent, expanded, patulous, porrect

بسط یافته (صفت)
expanded, porrect

پهن شده (صفت)
porrect

جلو گذاردن (فعل)
porrect

دراز کردن (فعل)
streak, extend, porrect, crane, lengthen, elongate, protract, prolong, prolongate

ارائه دادن (فعل)
submit, give, present, exhibit, put, tender, render, hold forth, produce, bring forward, propound, porrect, propone

تخصصی

[زمین شناسی] مستقیم. بطور افقی بطرف جلو متمایل است ( معمولاً شاخکها )

پیشنهاد کاربران

بپرس