populous

/ˈpɑːpjələs//ˈpɒpjʊləs/

معنی: پر، بی شمار، زیاد، پرجمعیت، کثیرالجمعیت
معانی دیگر: پرهنگه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: populously (adv.), populousness (n.)
• : تعریف: having a large or dense population.
متضاد: desolate, lonely
مشابه: crowded, inhabited, jam-packed, peopled, serried

- Tokyo is one of the world's most populous cities.
[ترجمه گوگل] توکیو یکی از پرجمعیت ترین شهرهای جهان است
[ترجمه ترگمان] توکیو یکی از پرجمعیت ترین شهرهای جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. china is a populous country
چین کشور پرجمعیتی است.

2. China is the world's most populous country.
[ترجمه گوگل]چین پرجمعیت ترین کشور جهان است
[ترجمه ترگمان]چین پرجمعیت ترین کشور جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. London is the most populous area of Britain.
[ترجمه گوگل]لندن پرجمعیت ترین منطقه بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]لندن پرجمعیت ترین ناحیه بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hong Kong is one of the most populous areas in the world.
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ یکی از پرجمعیت ترین مناطق جهان است
[ترجمه ترگمان]هنگ کنگ یکی از پر جمعیت ترین مناطق جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Indonesia is the fifth most populous country in the world.
[ترجمه گوگل]اندونزی پنجمین کشور پرجمعیت جهان است
[ترجمه ترگمان]اندونزی پنجمین کشور پرجمعیت جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nigeria is the most populous African country and an economic powerhouse for the continent.
[ترجمه گوگل]نیجریه پرجمعیت ترین کشور آفریقایی و یک نیروگاه اقتصادی برای این قاره است
[ترجمه ترگمان]نیجریه پرجمعیت ترین کشور آفریقایی و یک نیروگاه اقتصادی برای قاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China is the most populous country in the world.
[ترجمه گوگل]چین پرجمعیت ترین کشور جهان است
[ترجمه ترگمان]چین پرجمعیت ترین کشور جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And among the nine most populous states, only Florida remains in Democratic hands.
[ترجمه گوگل]و در میان 9 ایالت پرجمعیت، تنها فلوریدا در دست دموکرات ها باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]و در میان نه ایالت پرجمعیت، تنها فلوریدا در دستان دموکرات باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hell is a city much like London A populous and smoky city. Percy Bysshe Shelley
[ترجمه گوگل]جهنم شهری است بسیار شبیه لندن شهری پرجمعیت و دود آلود پرسی بیش شلی
[ترجمه ترگمان]دوزخ یک شهر پر جمعیت و شهر پر دود لندن است پرسی Bysshe شلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most populous state, California, has nearly fifty representatives while the smallest states have only one.
[ترجمه گوگل]پرجمعیت ترین ایالت، کالیفرنیا، نزدیک به پنجاه نماینده دارد در حالی که کوچک ترین ایالت ها تنها یک نماینده دارند
[ترجمه ترگمان]پرجمعیت ترین ایالت کالیفرنیا، تقریبا ۵۰ نماینده دارد، در حالی که کوچک ترین ایالات تنها یک نماینده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bucharest, the capital and the most populous constituency, was assigned 39 Assembly seats and 14 Senate seats.
[ترجمه گوگل]بخارست، پایتخت و پرجمعیت ترین حوزه انتخابیه، 39 کرسی مجلس و 14 کرسی سنا را به خود اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]بخارست، پایتخت و پرجمعیت ترین حوزه انتخاباتی به ۳۹ کرسی مجلس و ۱۴ کرسی سنا اختصاص داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In California, our most populous state, this has been the key fact of recent political history.
[ترجمه گوگل]در کالیفرنیا، پرجمعیت ترین ایالت ما، این واقعیت کلیدی تاریخ سیاسی اخیر بوده است
[ترجمه ترگمان]در کالیفرنیا، پرجمعیت ترین ایالت ما، این واقعیت کلیدی در تاریخ سیاسی اخیر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The forest was populous with them.
[ترجمه گوگل]جنگل با آنها پرجمعیت بود
[ترجمه ترگمان]جنگل پر از آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nigeria is the most powerful and populous nation in black Africa.
[ترجمه گوگل]نیجریه قدرتمندترین و پرجمعیت ترین کشور آفریقای سیاه است
[ترجمه ترگمان]نیجریه قدرتمندترین و پرجمعیت ترین کشور آفریقای سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hill country had once been far more populous.
[ترجمه گوگل]منطقه تپه ای زمانی بسیار پرجمعیت تر بود
[ترجمه ترگمان]این کشور زمانی پر از جمعیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر (صفت)
full, rounded, ample, loaded, laden, fraught, rife, flown, top-full, populous

بی شمار (صفت)
numerous, astronomic, astronomical, countless, myriad, innumerable, multitudinous, uncounted, populous, incomputable, umpteenth, umpteen, measureless, unnumbered

زیاد (صفت)
wide, great, numerous, liberal, manifold, high, thick, vast, rife, heavy, generous, intense, extortionate, copious, fulsome, populous, immane, immoderate, superabundant, supererogatory

پرجمعیت (صفت)
numerous, populous

کثیرالجمعیت (صفت)
populous

تخصصی

[عمران و معماری] پر جمعیت

انگلیسی به انگلیسی

• full of people, densely populated
a populous country or area has a lot of people living in it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

پر سکنه
populous: پر جمعیت
🔴 having a large number of people
◀️ With a population of over 39 million, California is the most populous state in the US
پرجمعیت، شهر یا کشور و . . . . . که دارای جمعیت زیاد و بیشماری است
adjective
[more populous; most populous] formal : having a large population
a populous seaport
the most populous state in the U. S.
پر جمعیت
دارای سکنه
پر جمعیت

بپرس