populism

/ˈpɑːpjəˌlɪzəm//ˈpɒpjʊlɪzəm/

پشتیبانی از حزب مردم در امریکا

جمله های نمونه

1. populism (or populism) n.
مردم باوری،توده گرایی

2. Their ideas are simple populism - tax cuts and higher wages.
[ترجمه گوگل]ایده های آنها پوپولیسم ساده است - کاهش مالیات و دستمزدهای بالاتر
[ترجمه ترگمان]ایده های آن ها ساده و ساده است - کاهش مالیات و دستمزدهای بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was the speech's one concession to rightwing populism.
[ترجمه گوگل]این یکی از امتیازات این سخنرانی به پوپولیسم دست راستی بود
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی یک امتیاز برای جناح راست جناح راست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A meretricious populism and pretentious sectarianism have between them squeezed out everything else.
[ترجمه گوگل]یک پوپولیسم ساده لوحانه و فرقه گرایی مدعی بین آنها همه چیزهای دیگر را از بین برده است
[ترجمه ترگمان]یک ابتذال meretricious و فرقه گرایی pretentious بین آن ها همه چیز دیگر را فشرده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Populism, however, is rarely the worse for sceptical assessment: particularly when it is equated with justice.
[ترجمه گوگل]با این حال، پوپولیسم به ندرت برای ارزیابی بدبینانه بدتر است: به ویژه هنگامی که آن را با عدالت یکی می دانند
[ترجمه ترگمان]با این حال، populism به ندرت برای ارزیابی شکاک بدتر است: به ویژه هنگامی که آن برابر با عدالت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Walesa's critics had accused him of dangerous populism which threatened political and economic stability.
[ترجمه گوگل]منتقدان والسا او را به پوپولیسم خطرناک متهم کرده بودند که ثبات سیاسی و اقتصادی را تهدید می کرد
[ترجمه ترگمان]منتقدان walesa او را به populism خطرناکی متهم کرده بودند که ثبات سیاسی و اقتصادی را تهدید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In fact though, as Lenin said, populism had not a grain of socialism in it.
[ترجمه گوگل]در واقع، همانطور که لنین گفت، پوپولیسم ذره ای از سوسیالیسم در خود نداشت
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، همان طور که لنین گفت، populism در آن ذره ای سوسیالیسم نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such populism has painted politicians, notably in Germany, into a rhetorical corner.
[ترجمه گوگل]چنین پوپولیسمی، سیاستمداران، به ویژه در آلمان، را به گوشه ای لفاظی کشانده است
[ترجمه ترگمان]چنین populism سیاستمداران، خصوصا در آلمان، را به کنج لفاظی سوق داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Discontent and populism may now form a vicious circle, both causing economic failure and worsening it.
[ترجمه گوگل]نارضایتی و پوپولیسم اکنون ممکن است یک دور باطل را تشکیل دهد که هم باعث شکست اقتصادی و هم بدتر شدن آن شود
[ترجمه ترگمان]ناخشنودی و شکست ممکن است یک چرخه معیوب را شکل دهند که هر دو باعث شکست اقتصادی و بدتر شدن آن می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Based on village commune, Russian populism affirmed that industrial capitalism ought to be transcended by Russian agricultural socialism.
[ترجمه گوگل]بر اساس کمون روستایی، پوپولیسم روسی تأیید کرد که سرمایه داری صنعتی باید توسط سوسیالیسم کشاورزی روسیه فراتر رود
[ترجمه ترگمان]commune روسی تاکید کرد که نظام سرمایه داری صنعتی باید توسط سوسیالیسم کشاورزی روسیه برتری یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The spectre of populism proved a mirage.
[ترجمه گوگل]شبح پوپولیسم یک سراب را ثابت کرد
[ترجمه ترگمان]شبح of سراب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And do not forget populism and protectionism.
[ترجمه گوگل]و پوپولیسم و ​​حمایت گرایی را فراموش نکنید
[ترجمه ترگمان]و populism و تولیدات داخلی را فراموش نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The fires of populism are burning ever more brightly.
[ترجمه گوگل]آتش پوپولیسم بیش از پیش می سوزد
[ترجمه ترگمان]آتش of در حال سوختن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The history of populism, going back to William Jennings Bryan, is generally a history of defeat.
[ترجمه گوگل]تاریخ پوپولیسم، که به ویلیام جنینگز برایان برمی گردد، عموماً تاریخ شکست است
[ترجمه ترگمان]تاریخ of، که به ویلیام Jennings برایان بازمی گردد، معمولا تاریخ شکست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• movement to advance the interests of the common people
populism refers to political activities or ideas that are based on the interests, opinions, and prejudices of ordinary people; a formal word.

پیشنهاد کاربران

پوپولیسم = عوام گرایی
مثال:
If you make a trip to one of the provinces and hear some people saying this is populism or some kind of demagoguery, don’t pay any attention to such remarks.
اگر شما سفری به یکی از استانها داشتید و شنیدید برخی مردم می گویند این �پوپولیسم و عوام گرایی� یا نوعی عوام فریبی است. توجهی به این صحبتها نداشته باشید.
...
[مشاهده متن کامل]

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: عوامگرایی

⚫ نگارش به خط لاتین: Avāmgerāiy

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

Populism is a political ideology that seeks to appeal to the interests and concerns of ordinary people, often by presenting them as being in opposition to the established elites or the status quo. Populists often use rhetoric that portrays the elite or those in power as corrupt or out of touch, while portraying themselves as representing the interests of the common people. Populism can manifest in both left - wing and right - wing politics, and its appeal often lies in the simplification and oversimplification of complex issues to make them more easily understood and thus more emotionally resonant. Critics of populism argue that it can promote division, promote populist leaders who lack experience or expertise, and can lead to policies that are simplistic and ultimately harmful for all stakeholders.
...
[مشاهده متن کامل]

پوپولیسم یک ایدئولوژی سیاسی است که به دنبال جلب توجه به علایق و نگرانی های مردم عادی است، اغلب با معرفی آنها به عنوان مخالف با نخبگان مستقر یا وضعیت موجود. پوپولیست ها اغلب از لفاظی هایی استفاده می کنند که نخبگان یا صاحبان قدرت را فاسد یا خارج از ارتباط نشان می دهد، در حالی که خود را نماینده منافع مردم عادی نشان می دهد. پوپولیسم می تواند هم در سیاست جناح چپ و هم در سیاست جناح راست آشکار شود و جذابیت آن اغلب در ساده سازی و ساده سازی بیش از حد مسائل پیچیده است تا آنها را مردم راحت تر درک کنند و بنابراین از نظر احساسی طنین انداز تر شود. منتقدان پوپولیسم استدلال می کنند که این ایدئولوژی می تواند باعث ایجاد تفرقه شود، رهبران پوپولیستی را که فاقد تجربه یا تخصص هستند، ارتقا دهد، و می تواند منجر به سیاست هایی شود که برای همه ذینفعان ساده گرا و در نهایت مضر است.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/populism• https://en.wikipedia.org/wiki/Populism• https://bing.com/search?q=populism
عوام گرایی ( آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه ) .
populism ( آینده پژوهی )
واژه مصوب: عوام گرایی
تعریف: حرکت یا فلسفه ای که درصدد جلب توده هاست و رگه هایی از عوام فریبی دارد
مردم پسندی
عوام گرایی
[سیاست]
مردم فریبی ، مردم گرایی
عوام فریبی ، عوام گرایی

بپرس