popped

جمله های نمونه

1. he popped me on the head with his walking stick
با عصا دنگی زد تو سرم.

2. she popped her revolver twice
دوبار هفت تیر خود را آتش کرد.

3. she popped out to buy a newspaper
پرید رفت روزنامه بخرد.

4. she popped the cake into the oven
با سرعت کیک را در فر گذاشت.

5. her eyes popped with amazement
از شدت تعجب چشمانش بیرون زد.

6. the cork popped out of the bottle
چوب پنبه با صدای پاپ از بطری بیرون پرید.

7. the lid popped open
در (قوطی) تلقی باز شد.

8. when their father popped off, their fight over the inheritance began
پدرشان که نفس آخر را کشید جنگ آنها سر ارثیه شروع شد.

9. ramin squeezed the baloon until it popped
رامین بادکنک را آنقدر فشار داد تا ترکید.

10. as soon as i opened the hatch a mouse popped out
تا دریچه را باز کردم یک موش بیرون پرید.

11. The egg cracked open and out popped a tiny head.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ باز شد و یک سر کوچک بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]تخم طلایی باز شد و بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My eyes popped at the sight of the rich variety of food on show.
[ترجمه گوگل]چشمانم با دیدن تنوع غذایی فراوان در نمایشگاه بهم زد
[ترجمه ترگمان]چشمانم از دیدن انواع گوناگون غذا در برنامه ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He popped the balloon with a pin.
[ترجمه گوگل]با سنجاق بادکنک را پاره کرد
[ترجمه ترگمان] اون بالون رو با یه سنجاق پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ball popped out of Smith's hands and onto the ground.
[ترجمه گوگل]توپ از دستان اسمیت خارج شد و روی زمین افتاد
[ترجمه ترگمان]توپ از دستان اسمیت بیرون آمد و روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A balloon popped, sounding like a gunshot.
[ترجمه گوگل]بادکنکی ترکید که صدایی شبیه شلیک گلوله داشت
[ترجمه ترگمان] یه بالون، مثل تیر به نظر میومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Wendy popped in for a quick bite to eat on Monday night.
[ترجمه گوگل]وندی برای یک لقمه سریع در دوشنبه شب آمد
[ترجمه ترگمان]وندی \"یه گاز سریع زده بود که\" شب دوشنبه غذا بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• burst, exploded (i.e. a balloon)

پیشنهاد کاربران

گذاشتن
زدن
ترکیدن
ظاهر شدن
Example:it popped in to my head
به سرم زد
قوطی

بپرس