🔸 معادل فارسی:
مردن / رفتن به دیار باقی / قاطی خاک شدن
در زبان محاوره ای:
پرید، کفشاشو درآورد، رفت، مرد، قاطی کرد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( بریتانیایی – طنزآمیز ) :**
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاحی غیررسمی برای �مردن�، با لحن شوخ طبعانه یا غیرجدی، رایج در انگلیسی بریتانیایی
مثال: *Old Joe finally popped his clogs last night. *
جو پیر بالاخره دیشب پرید.
2. ** ( استعاری – فرهنگی ) :**
اشاره غیرمستقیم به پایان زندگی، بدون استفاده از واژه های سنگین یا غم انگیز
مثال: *If I pop my clogs tomorrow, I want a party, not a funeral. *
اگه فردا پاپ کنم، می خوام مهمونی باشه نه مراسم عزاداری.
3. ** ( طنز تلخ – داستانی ) :**
در متون طنز یا دیالوگ های خیابانی، برای سبک کردن بار مرگ یا ایجاد فاصله احساسی استفاده می شه
مثال: *He popped his clogs mid - sentence—classic. *
وسط جمله پرید—کلاسیک بود!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
kick the bucket – buy the farm – bite the dust – croak – pass away – snuff it
مردن / رفتن به دیار باقی / قاطی خاک شدن
در زبان محاوره ای:
پرید، کفشاشو درآورد، رفت، مرد، قاطی کرد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( بریتانیایی – طنزآمیز ) :**
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاحی غیررسمی برای �مردن�، با لحن شوخ طبعانه یا غیرجدی، رایج در انگلیسی بریتانیایی
مثال: *Old Joe finally popped his clogs last night. *
جو پیر بالاخره دیشب پرید.
2. ** ( استعاری – فرهنگی ) :**
اشاره غیرمستقیم به پایان زندگی، بدون استفاده از واژه های سنگین یا غم انگیز
مثال: *If I pop my clogs tomorrow, I want a party, not a funeral. *
اگه فردا پاپ کنم، می خوام مهمونی باشه نه مراسم عزاداری.
3. ** ( طنز تلخ – داستانی ) :**
در متون طنز یا دیالوگ های خیابانی، برای سبک کردن بار مرگ یا ایجاد فاصله احساسی استفاده می شه
مثال: *He popped his clogs mid - sentence—classic. *
وسط جمله پرید—کلاسیک بود!
________________________________________
🔸 مترادف ها: