pop

/ˈpɑːp//pɒp/

معنی: انفجار، مشروبات گاز دار، زدن، ترکاندن، ترکیدن، با صدا ترکیدن، پراندن، بی مقدمه اوردن، بی مقدمه فشار اوردن، برهن گذاردن، بسرعت عملی انجام دادن
معانی دیگر: مخفف:، مردم پسند، عوام پسند، محبوب مردم، (صدای شلیک گلوله و غیره) تق، بامب، ترق، ترق تروق، پاپ، (به ویژه هفت تیر و تفنگ) تیراندازی، صدای تیر، هفت تیر، تفنگ، تپانچه، نوشیدنی گاز دار (که هنگام باز کردن بطری صدای پاپ می کند مانند لیموناد و پپسی کولا) (soda pop هم می گویند)، (خودمانی - با:a) دفعه، بار، تکه، قطعه، نفر، بامبی صدا کردن، پاپ کردن، ترق تروق کردن، صدای ترق کردن، (با صدای ترق یا تاپ) ترکیدن، تیراندازی کردن، آتش کردن (تپانچه و غیره)، (تند) ضربه زدن، دنگی زدن، طقی زدن، (ناگهان و به سرعت) آمدن، رفتن، جنبیدن، حرکت کردن، قرار دادن، (چشم) بیرون زدن (از تعجب و غیره)، ورقلمبیدن، (ذرت را با صدای ترق تروق) بو دادن، (خودمانی - با: for) پرداخت کردن، (پول) دادن، (خودمانی - قرص و کپسول و کشمش و غیره) خوردن، بالا انداختن، فرو دادن، (بیس بال - معمولا با: up یا out) توپ هوایی زدن، گویی که با قوس زدن فرود می آید (pop fly هم می گویند)، (خودمانی - خطاب به مردان مسن) بابا (pops هم می گویند)، (عامیانه)، پدر، پاپا، مردمی، عوامانه، (به ویژه نقاشی و تندیس گری) به تقلید از هنر رسانه ها و آگهی های بازرگانی: پاپ، (موسیقی) پاپ، ضربت ناگهانی زدن، حمله کردن، مشروبات گاز دار
pop(pa)
پاپا، بابا

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "population."
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: pops, popping, popped
عبارات: pop off
(1) تعریف: to make a short, light, explosive sound.
مشابه: crack, snap

(2) تعریف: to explode or burst open with such a sound.
مشابه: burst, explode

(3) تعریف: to move, appear, come, or go quickly or unexpectedly.
مشابه: call, run, spring, stop

- The neighbors popped in for a visit.
[ترجمه گوگل] همسایه ها برای بازدید آمدند
[ترجمه ترگمان] همسایه ها اومدن دیدنش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: to bulge or open wide in surprise, as the eyes or mouth.
مشابه: bulge, open

(5) تعریف: to shoot, usu. with a handgun.
مترادف: discharge, fire, shoot
مشابه: loose, open up

(6) تعریف: in baseball, to hit a short, high fly ball.
فعل گذرا ( transitive verb )
عبارات: pop the question
(1) تعریف: to explode or burst (something) with a short, explosive sound.
مشابه: burst, crack, detonate, explode, snap, spring

(2) تعریف: to quickly put.
مترادف: slip
مشابه: insert, push, stick, thrust

- He popped a piece of gum in his mouth.
[ترجمه گوگل] یک تکه آدامس در دهانش فرو کرد
[ترجمه ترگمان] یه تیکه آدامس تو دهنش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to shoot (a firearm).
مترادف: shoot
مشابه: discharge

(4) تعریف: to shoot at or strike (a target).
مشابه: slap, smack

(5) تعریف: in baseball, to hit (the ball) very high up in the air.

(6) تعریف: (slang) to ingest (a pill, drug, drink, or the like).
مشابه: down, swallow
اسم ( noun )
(1) تعریف: a sharp, light, explosive sound.
مترادف: report
مشابه: bang, blast, boom, click, crack, discharge, explosion, shot

(2) تعریف: a carbonated, nonalcoholic drink; soda pop.
مترادف: soda, soda pop, soft drink
مشابه: cola, fizz, tonic

(3) تعریف: a shot from a firearm.
مترادف: report, shot
مشابه: bang, discharge

(4) تعریف: see pop fly.
قید ( adverb )
• : تعریف: with a popping sound.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: (informal) of, relating to, or performing popular music.

- a pop record
[ترجمه گوگل] یک رکورد پاپ
[ترجمه ترگمان] یک رکورد پاپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a pop pianist
[ترجمه گوگل] یک پیانیست پاپ
[ترجمه ترگمان] یک پیانیست مخصوص پاپ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of or relating to pop art.
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) father.
مترادف: dad, daddy, father, pa, papa
مشابه: parent, paterfamilias, patriarch

جمله های نمونه

1. pop art forms
فرم های هنری مردم پسند

2. pop culture
فرهنگ عوام

3. pop tunes
ترانه های مردم پسند

4. pop across (or down or out)
غفلتا آمدن یا رفتن

5. pop away (or off) at something
به چیزی تیراندازی کردن،(به چیزی) تق تق تیر زدن

6. pop in
(به کسی) سرزدن،ملاقات کوتاه کردن (از کسی)

7. pop off
(خودمانی) مردن

8. pop out (of something)
ناگهان درآمدن،بیرون پریدن

9. pop the question
(عامیانه) پیشنهاد ازدواج کردن،خواستگاری کردن

10. pop up
(عامیانه) غفلتا ظاهر شدن،(سر و کله) پیدا شدن

11. a pop artist
هنرمند پاپ

12. a pop concert
کنسرت نیمه کلاسیک،کنسرت آهنگ های مردم پسند

13. i'll pop for lunch
پول ناهار را من می دهم.

14. to pop into the room
غفلتا وارد اتاق شدن

15. to pop one's head into the window
سر خود را ناگهان از پنجره تو کردن

16. to take a pop at somebody
به کسی تیراندازی کردن

17. we paid $5 a pop to get in
برای ورود نفری پنج دلار دادیم.

18. he is about to take another pop at matrimony
او دارد یکبار دیگر دست به ازدواج می زند.

19. when i opened the bottle it went pop
تا بطری را باز کردم صدای پاپ کرد.

20. he went into the woods with his rifle hoping to pop a rabbit or two
به امید زدن یکی دو خرگوش با تفنگش به بیشه رفت.

21. the lad was playing with the pistol but his father took the pop away from him
پسرک با تپانچه بازی می کرد ولی پدرش آن را از او گرفت.

22. You really have an ear for pop music.
[ترجمه گوگل]شما واقعا گوش به موسیقی پاپ دارید
[ترجمه ترگمان]شما واقعا یک گوش برای موسیقی پاپ دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. It is rude just to pop off after a dinner at a friend's home.
[ترجمه گوگل]بیرون زدن بعد از شام در خانه دوست، بی ادبی است
[ترجمه ترگمان]بی ادبیه که بعد از شام بریم خونه یه دوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. If you're ever passing pop in and see me.
[ترجمه سارا] اگه یه موقع از کنارم رد بشی و یکدفعه ومنو ببینی.
|
[ترجمه گوگل]اگر در حال عبور هستید، وارد شوید و من را ببینید
[ترجمه ترگمان]اگه یه وقت منو ببینی و منو ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The older generation doesn't like pop music.
[ترجمه گوگل]نسل قدیمی موسیقی پاپ را دوست ندارد
[ترجمه ترگمان]نسل قدیمی تر موسیقی پاپ را دوست ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. The balloon will pop if you put a pin in it.
[ترجمه گوگل]اگر یک سنجاق در آن قرار دهید بادکنک می ترکد
[ترجمه ترگمان]اگر یک سنجاق را در آن بگذارید، این بادکنک برجسته تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Some of the younger pop bands try to imitate their musical heroes from the past.
[ترجمه گوگل]برخی از گروه‌های پاپ جوان‌تر سعی می‌کنند از قهرمانان موسیقی گذشته خود تقلید کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از گروه های کوچک تر پاپ تلاش می کنند تا قهرمانان موزیکال خود را از گذشته تقلید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The usual hoopla surrounded the arrival of the pop star.
[ترجمه گوگل]هیاهوی معمولی ورود ستاره پاپ را احاطه کرد
[ترجمه ترگمان]hoopla معمولی، ورود ستاره پاپ را محاصره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Many a famous pop star has been ruined by drugs.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ستاره های مشهور پاپ توسط مواد مخدر نابود شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ستاره های پاپ معروف به وسیله مواد مخدر از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انفجار (اسم)
burst, blast, explosion, gust, bust, detonation, eruption, outburst, pop, blow-out, blow-up, plosion

مشروبات گازدار (اسم)
pop

زدن (فعل)
cut off, cut, attain, get, strike, stroke, hit, play, touch, bop, lop, sound, haze, amputate, beat, slap, put on, tie, fly, clobber, slat, belt, whack, drub, mallet, chap, throb, imprint, knock, pummel, bruise, pulsate, spray, bunt, pop, frap, smite, nail, clout, poke, ding, shoot, pound, inject, lam, thwack, snip

ترکاندن (فعل)
blast, blow up, chap, pop

ترکیدن (فعل)
crack, rupture, burst, blow, explode, pop off, pop, rive, blow out, dehisce, reave

با صدا ترکیدن (فعل)
pop, detonate

پراندن (فعل)
fire, fly, launch, jump, jet, pop, sling, whisk, fling, squirt

بی مقدمه اوردن (فعل)
pop

بی مقدمه فشار اوردن (فعل)
pop

به رهن گذاردن (فعل)
pop

به سرعت عملی انجام دادن (فعل)
pop

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Post Office Protocol
موضوع: کامپیوتر
پاپ که در واقع یک موافقت نامه بین المللی دریافت و ارسال نامه های الکترونیکی می باشد.این توافق نامه توسط ISP ها پشتیبانی و مورد استفاده قرار می گیرد. سیستم های پست الکترونیکی که بر مبنای این پروتکل طرح ریزی و طراحی می شوند بصورت مستقیم می توانند پذیرای نرم افزارهای مانند Outlook باشند و کاربران نیز می توانند از طریق این نرم افزارها وارد صندوق پستی خود شوند نامه ها را بخوانند و به آنها جواب دهند.

مزیت داشتن ایمیل POP3 این است که شما می توانید ایمیل های خود را از طریق نرم افزارهای مدیریت میل دریافت نمایید. میل های خود را در سیستم خود آرشیو نمایید و ایمیل های خود را بصورت آفلاین مطالعه نمایید. سرعت دریافت و ارسال ایمیل با این روش بسیار بیشتر از حالتی است که بصورت وب میل و مرورگر صورت می گیرد. همچنین شما می توانید نامه های خود را با کمک ویرایشگر قوی که در نرم افزارهای مدیریت میل وجود دارد تایپ نموده، تصویر یا هرگونه فایل بر روی سیستم خود را ضمیمه نامه کرده و تنها برای ارسال نامه به اینترنت متصل شوید که مسلما در وقت و هزینه شما در اینترنت صرفه جویی خواهد شد.

تخصصی

[کامپیوتر] برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته ؛ کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه - پراندن - حذف بالاترین عنصر از یک پشته .نگاه کنید به stack . - نگاه کنید به stack .
[بهداشت] قرصهای پروژسترونی - progestrone oral pill

انگلیسی به انگلیسی

• point of access to the internet that has a unique internet address (the size of an internet service provider is measured according to the numbers of access points it has)
protocol for receiving electronic mail from a central pop server (computers)
of popular culture, designed for the general population; trendy, fashionable; unexpected, surprise
sound of an explosion; carbonated drink; dad, father (informal)
make a shattering sound; explode with a loud bang (like a balloon); enter; shoot; beat, hit, strike
pop is modern music that usually has a strong rhythm and uses electronic equipment.
you can refer to fizzy drinks such as lemonade as pop; an informal use.
pop is used to represent a short sharp sound such as the sound made by bursting a balloon or by pulling a cork out of a bottle.
if something pops, it makes a short sharp sound.
if your eyes pop, you look very surprised or excited; an informal use.
if you pop something somewhere, you put it there; an informal use.
if you pop somewhere, you go there; an informal use.
pop is used to address or talk about your father; used in informal american english.
if you pop in somewhere, you go in for a short time, informally.
if someone or something pops up, they appear in a place or situation unexpectedly.

پیشنهاد کاربران

"Pop": In slang, often used to describe someone who has been arrested or taken into custody by law enforcement.
اصطلاح عامیانه
اغلب برای توصیف کسی که توسط نیروی انتظامی دستگیر یا به بازداشتگاه برده شده است، استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

به طور استعاری می تواند به معنای گرفتار شدن یا بازداشت شدن کسی به طور ناگهانی و غیرمنتظره باشد.
مثال؛
“The suspect was popped by the police during a routine traffic stop. ”
In a crime novel, the author might write, “The detective finally popped the notorious criminal after months of investigation. ”
A news headline might read, “Gang members popped in major drug bust. ”

pop ( hit ) . Shut up or I’ll pop you one
زدن ، کتک زدن
( برنامه نویسی ) گیرُخْتَن: برداشتن یکی از عضوهای یه شی مجموعه ای
( برنامه نویسی ) گیرِنْتُخْتَن:برداشتن آخرین عضو یه شی مجموعه ای
منابع• https://fa.wiktionary.org/wiki/pop
This slang term refers to the act of giving birth to a baby. It is often used informally to describe the process of delivering a child.
اصطلاح عامیانه
به دنیا آوردن نوزاد. اغلب به طور غیر رسمی برای توصیف روند زایمان کودک استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
She popped out a healthy baby boy yesterday.
In a conversation about pregnancy, someone might ask, “When is she due to pop?”
A new parent might share their experience by saying, “I can’t believe I just popped a little human out!”

In the context of murder, “pop” is a slang term used to refer to shooting someone. It implies a quick and sudden act of violence.
در زمینه قتل، "pop" یک اصطلاح عامیانه
تیراندازی کردن به کسی
این حاکی از یک عمل خشونت آمیز سریع و ناگهانی است.
...
[مشاهده متن کامل]

**************************************************************************************************
مثال؛
For instance, a gang member might say, “I’m going to pop him if he doesn’t pay up. ”
In a crime drama, a character might say, “He was popped in broad daylight, right in front of everyone. ”
A detective investigating a murder might use this term to describe the cause of death, saying, “The victim was popped multiple times in the chest. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-murder/
پاپ، افزایش یافتن
مثال: She heard a loud pop coming from the kitchen.
او یک صدای بلند پاپ از آشپزخانه شنید.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
در معنا های متفاوت می اید:
⚫پاپ ( ژانر موسیقی ) pop music
🔴مشروبات گازدار
⚫تیر اندازی کردن ( هفت تیر )
🔴دارو های مواد مخدر pop pill
⚫جدا شدن pop off
🔴صدای بازکردن درب نوشیدنی های گازدار
⚫چشم از حدقه بیرون زدن بخاژره تعجبpop out
🔴انفجار
⚫سر زدن به کسی pop in, pop by
پاپ، آهنگ پاپ
The pop singer released a new album.
خواننده پاپ یک آلبوم جدید منتشر کرد.
Popping pills برای مصرف داروهای مخدر هم استفاده میشه
دوستان غیراز تمام معانی که گفتین یه معنی خیلی عامیانه هم میده، البته عذرخواهی میکنم به معنی تلمبه زدن هم هست یا همون تقه زدن
منفجر شدن
blow
pop the question
درخواست ازدواج
صدا دراوردن، ترکوندن، یهویی یه صدایی به وجود اوردن، یه سبک موسیقی، مخفف popular به معنی پرطرفدار
مثال: i listen to pop music ( من به موسیقی پاپ گوش میدم )
مثال: i'm very pop in this city ( من توی این شهر خیلی معروفم )
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: why she pop her lips ( چرا اون، با لب هاش صدا در میاره؟ )
مثال: i wanna pop this ( میخوام بترکونمش )

pop into
فرو بردن
I popped the the food into my mouth
چیزی که من فهمیدم این لغت معنی زیاد داره
اولی میشه چیزی که بین عوام طرفدار داره مثل موسیقی پاپ فی الواقع هم خانواده با popular عه.
در جایگاه فعل هم معنی سرزده وارد شدن یا یهویی وارد شدن
The act of taking pills - usually in reference to illegal drugs. = Popping pills
pop a pill =The act of consuming a drug in pill form
pop a pill,
pop a xanax
Reference:
URBAN Dictionary
pop smoke
خواننده آمریکایی در سبک رپ
. You can pop them on your wall
میتونی به دیوار بزنیشون.
pop pills
to take pills regularly, especially ones containing an illegal drug
نوشیدنی شیرین گازدار ( غیر رسمی - انگلیسی بریتیش )
باز کرد یا بالا دادن کاپوت ماشینم معنی میده
Pop the hood کاپوتو باز کن ( کاپوتو بده بالا )
Pop = جا انداختن ( دست، کتف ، پا و. . . )
به چند معنیه : یکیش سبک موسیقی پاپ
یکی دیگش به معنی ترکوندن
یکی دیگش به معنی شلیک تیر
و. . .
توجه جلب کردن
ترکاندن [از شدت خوبی]
به معنی کیپ شدن و گرفتن گوش بر اثر تغییر فشار هوا هم هست. مثلا در هواپیما:
Your ears start to pop in the plane.
مثال کتاب MacMillan
پدر
rice pop یعنی برنجک
سوزن رفتن در بدن.
( Pop ( verb
بیرون آمدن سریع و ناگهانی

it is a brief of popular and a style of music
توی ایران خودمون یه موقعی بستنی های معروف و خوشمزه ای داشت
آغا بالاسر
گرفتن گوش
EX: Bring a packet of sweets in case your ears start to pop in the plane.
( عامیانه ) بالا آوردن، قی کردن، استفراغ کردن
بیرون زدن چیزی pop out/off
برای یه مدت کوتاه جایی بودنو برگشتن، که حالا خودمون میگیم یه سر برم فلانجا و بیام pop in/out/by
گرفتن گوش براثر تغییر فشار

gotta pop by work
کلی کار سرم ریخته
!Off you pop
فرار کنید!
سبک موسیقی
As verb, means to hit or touch something
As noun, carbonated beverages, explosion or burst
نوشیدنی گازدار
قرص یا چیزی را در دهان انداختن pop to muth
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤١)

بپرس