یکی کردن سرمایه ها
🔸 معادل فارسی:
منابع را روی هم گذاشتن / منابع را تجمیع کردن / منابع را به اشتراک گذاشتن
🔸 تعریف:
ترکیب کردن منابع ( مثل پول، زمان، مهارت یا تجهیزات ) از سوی چند نفر یا چند سازمان، به منظور دستیابی به یک هدف مشترک یا انجام کاری که به تنهایی دشوار یا غیرممکن است.
... [مشاهده متن کامل]
🔸 مثال ها:
• If we pool our resources, we can start the business sooner.
اگر منابع مان را روی هم بگذاریم، می توانیم زودتر کسب وکار را شروع کنیم.
• Several charities pooled resources to help the disaster victims.
چند خیریه منابع شان را تجمیع کردند تا به قربانیان حادثه کمک کنند.
🔸 مترادف ها:
combine resources – join forces – collaborate – contribute jointly
منابع را روی هم گذاشتن / منابع را تجمیع کردن / منابع را به اشتراک گذاشتن
🔸 تعریف:
ترکیب کردن منابع ( مثل پول، زمان، مهارت یا تجهیزات ) از سوی چند نفر یا چند سازمان، به منظور دستیابی به یک هدف مشترک یا انجام کاری که به تنهایی دشوار یا غیرممکن است.
... [مشاهده متن کامل]
🔸 مثال ها:
اگر منابع مان را روی هم بگذاریم، می توانیم زودتر کسب وکار را شروع کنیم.
چند خیریه منابع شان را تجمیع کردند تا به قربانیان حادثه کمک کنند.
🔸 مترادف ها:
تجمیع منابع