pony

/ˈpoʊni//ˈpəʊni/

معنی: یابو، اسب کوتاه و کوچک، تاتو، ریز، ریزه، تسویه حساب کردن
معانی دیگر: هر چیز کوچکتر از معمول، کوتوله، لیوان کوچک، گیلاس کوچک، (مشروب) به اندازه ی یک گیلاس کوچک، اسب کوچک (ارتفاع کپل از زمین: کمتر از 58 اینچ)، ترجمه ی خشک و تحت اللفظی (به ویژه برای انجام تکلیف مدرسه)، ترجمه ی رونویس شده (تقلبی)، مشق تقلبی، (امریکا- خودمانی ) اسب مسابقه، (انگلیس - خودمانی) مبلغ 25 پوند، پرداختن، خلاصه اخبار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: ponies
(1) تعریف: any of several breeds of horse that are small at maturity.

(2) تعریف: a small liquor glass.

- a pony of brandy
[ترجمه پدرام] اسب کوچک براندی
|
[ترجمه میرک] یک یابو براندی
|
[ترجمه گوگل] یک پونی براندی
[ترجمه ترگمان] یک اسب کوچک براندی،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ponies, ponying, ponied
• : تعریف: (informal) to pay (money) (usu. fol. by up).

جمله های نمونه

1. a pony glass of beer
یک لیوان کوچک آبجو

2. a pony report
گزارش مختصر

3. a saddle pony
تاتوی سواری

4. I suppose I shall have to pony up, whether I like it or not.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم، چه بخواهم و چه نخواهم، مجبور می‌شوم تسویه حساب کنم
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم اگر دوست داشته باشم، باید سوار اسب بشوم، چه خوشم بیاید چه نیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Whoa there, Poppy, " he said to his pony, and pulled up beside the kerb.
[ترجمه گوگل]او به پونی خود گفت: "اوه، پاپی،" و در کنار حاشیه ایستاد
[ترجمه ترگمان]به اسبش گفت: وای پاپی، پاپی، و کنار جدول ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Where do you stable your pony?
[ترجمه مجید] استبل اسب شما کجاست؟
|
[ترجمه پارمیدا] شما اسبتان را کجا بسته اید؟؟
|
[ترجمه عغل کل] سوال اشتباه نوشته شده درستش اینه که نوشتم: ( Where is your pony's stable وعلامت سوال ) اینم ترجمه درستش ( استبل اسب شما کجاست )
|
[ترجمه گوگل]پونی خود را کجا ثابت می کنید؟
[ترجمه ترگمان]اسب چه موضعی دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All investors had to pony up a minimum of $5000.
[ترجمه گوگل]همه سرمایه گذاران باید حداقل 5000 دلار پول می گرفتند
[ترجمه ترگمان]همه سرمایه گذاران باید حداقل ۵۰۰۰ دلار را تحویل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pony swished its tail.
[ترجمه آروین] پونی دمش را تکان داد
|
[ترجمه Amin saleh zadeh] اسب کوچک دمش را چرخاند
|
[ترجمه گوگل]پونی دمش را تاب داد
[ترجمه ترگمان]اسب کوچک دمش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She hitched the pony to the gate.
[ترجمه گوگل]پونی را به دروازه چسباند
[ترجمه ترگمان]اسب را رها کرد و به طرف دروازه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those children regularly pony up for a second helping of my cheesecake.
[ترجمه گوگل]آن بچه ها مرتباً برای یک ثانیه از چیزکیک من تسویه حساب می کنند
[ترجمه ترگمان]اون بچه ها به طور مرتب برای یه لحظه به کیک پنیر من کمک میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pony scrabbled up and waited for the rider, who remounted and carried on.
[ترجمه Zoha] اسب کوچک پا به پا کرد و منتظر سوار سوار شد که دوباره سوار شد و به راه افتاد
|
[ترجمه گوگل]تسویه حساب بلند شد و منتظر سوار شد که سوار شد و ادامه داد
[ترجمه ترگمان]اسب کوچک پا به پا کرد و منتظر سوار سوار شد که دوباره سوار شد و به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Polly spends hours in the stables grooming her pony.
[ترجمه tina] پولی ( اسم ) ساعت ها را در اصطبل صرف تربیت کردن اسبش می کند
|
[ترجمه گوگل]پولی ساعت‌ها را در اصطبل به نظافت اسب خود می‌گذراند
[ترجمه ترگمان]پولی، ساعت ها در اصطبل، اسبش را مرتب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She's set her heart on having a pony.
[ترجمه *] او دلش میخواهد یک اسب کوچک داشته باشد
|
[ترجمه گوگل]او دلش را برای داشتن یک تسویه حساب گذاشته است
[ترجمه ترگمان]دلش می خواهد یک اسب کوچک داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's so cruel to keep a pony chained up like that all the time.
[ترجمه گوگل]خیلی ظالمانه است که یک پونی را همیشه به این شکل زنجیر نگه داریم
[ترجمه ترگمان]خیلی ظالمانه است که یک اسب کوچک را مثل همیشه در زنجیر نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I had a very good 2 hands pony, called Brandy.
[ترجمه گوگل]من یک تسویه حساب 2 دستی خیلی خوب داشتم به نام براندی
[ترجمه ترگمان] من یه اسب کوچک خیلی خوب داشتم که به \"برندی\" زنگ زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یابو (اسم)
tit, nag, draft horse, workhorse, outrunner, packhorse, pony

اسب کوتاه و کوچک (اسم)
pony

تاتو (اسم)
pony

ریز (صفت)
small, little, fine, atomic, tiny, minute, wee, pony, teeny, minikin, snippety, weeny

ریزه (صفت)
small, tiny, pony, teeny

تسویه حساب کردن (فعل)
liquidate, pony

انگلیسی به انگلیسی

• small horse; miniature breed of horse
a pony is a small horse.

پیشنهاد کاربران

ریزه
Ponyکره اسب
My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهرم نتوانست سوار اسب شود ، از این رو به او یک کره اسب دادند.
اسب کوتوله
Pony 🐎 اگر در مزرعه ( on form ) باشه یعنی بچه اسب baby of horse
Small hourse
معنی کلمه پونی:یک بچه اسب کیوت
pony
اسب های کوتاه
سوزی بچهست
نژادی از اسب های پا کوتاه ( پونی )
اسب کوتاه کوچک یا حساب کردن
اسب کوچک
A type of small horse
atype of small horse
اسب کوچک
مثال
l think lt is interesting l tide with pony but l way to big
اشتباه شد اونی که گفتم Caterpillar بود . Pony =A Type Of Small Horse
. An Animal Like A Small Hairy Worm With Very Small Legs
برگرفته شده از :کتاب English Time 6 __Unite 8__Page 56

A kind of horse
a type of small horse

اسب کوچولو
اسبی ک دست و پای کوچکی دارد
معنی pony = نژادی از اسب پاکوتاه
اسب کوچک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس