معنی: یابو، اسب کوتاه و کوچک، تاتو، ریز، ریزه، تسویه حساب کردنمعانی دیگر: هر چیز کوچکتر از معمول، کوتوله، لیوان کوچک، گیلاس کوچک، (مشروب) به اندازه ی یک گیلاس کوچک، اسب کوچک (ارتفاع کپل از زمین: کمتر از 58 اینچ)، ترجمه ی خشک و تحت اللفظی (به ویژه برای انجام تکلیف مدرسه)، ترجمه ی رونویس شده (تقلبی)، مشق تقلبی، (امریکا- خودمانی ) اسب مسابقه، (انگلیس - خودمانی) مبلغ 25 پوند، پرداختن، خلاصه اخبار
• (1)تعریف: any of several breeds of horse that are small at maturity.
• (2)تعریف: a small liquor glass.
- a pony of brandy
[ترجمه پدرام] اسب کوچک براندی
|
[ترجمه میرک] یک یابو براندی
|
[ترجمه گوگل] یک پونی براندی [ترجمه ترگمان] یک اسب کوچک براندی، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: ponies, ponying, ponied
• : تعریف: (informal) to pay (money) (usu. fol. by up).
جمله های نمونه
1. a pony glass of beer
یک لیوان کوچک آبجو
2. a pony report
گزارش مختصر
3. a saddle pony
تاتوی سواری
4. I suppose I shall have to pony up, whether I like it or not.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم، چه بخواهم و چه نخواهم، مجبور میشوم تسویه حساب کنم [ترجمه ترگمان]فکر می کنم اگر دوست داشته باشم، باید سوار اسب بشوم، چه خوشم بیاید چه نیاید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. "Whoa there, Poppy, " he said to his pony, and pulled up beside the kerb.
[ترجمه گوگل]او به پونی خود گفت: "اوه، پاپی،" و در کنار حاشیه ایستاد [ترجمه ترگمان]به اسبش گفت: وای پاپی، پاپی، و کنار جدول ایستاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Where do you stable your pony?
[ترجمه مجید] استبل اسب شما کجاست؟
|
[ترجمه پارمیدا] شما اسبتان را کجا بسته اید؟؟
|
[ترجمه عغل کل] سوال اشتباه نوشته شده درستش اینه که نوشتم: ( Where is your pony's stable وعلامت سوال ) اینم ترجمه درستش ( استبل اسب شما کجاست )
|
[ترجمه گوگل]پونی خود را کجا ثابت می کنید؟ [ترجمه ترگمان]اسب چه موضعی دارید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. All investors had to pony up a minimum of $5000.
[ترجمه گوگل]همه سرمایه گذاران باید حداقل 5000 دلار پول می گرفتند [ترجمه ترگمان]همه سرمایه گذاران باید حداقل ۵۰۰۰ دلار را تحویل دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]پونی دمش را تاب داد [ترجمه ترگمان]اسب کوچک دمش را تکان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She hitched the pony to the gate.
[ترجمه گوگل]پونی را به دروازه چسباند [ترجمه ترگمان]اسب را رها کرد و به طرف دروازه رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Those children regularly pony up for a second helping of my cheesecake.
[ترجمه گوگل]آن بچه ها مرتباً برای یک ثانیه از چیزکیک من تسویه حساب می کنند [ترجمه ترگمان]اون بچه ها به طور مرتب برای یه لحظه به کیک پنیر من کمک میکنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The pony scrabbled up and waited for the rider, who remounted and carried on.
[ترجمه Zoha] اسب کوچک پا به پا کرد و منتظر سوار سوار شد که دوباره سوار شد و به راه افتاد
|
[ترجمه گوگل]تسویه حساب بلند شد و منتظر سوار شد که سوار شد و ادامه داد [ترجمه ترگمان]اسب کوچک پا به پا کرد و منتظر سوار سوار شد که دوباره سوار شد و به راه افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Polly spends hours in the stables grooming her pony.
[ترجمه tina] پولی ( اسم ) ساعت ها را در اصطبل صرف تربیت کردن اسبش می کند
|
[ترجمه گوگل]پولی ساعتها را در اصطبل به نظافت اسب خود میگذراند [ترجمه ترگمان]پولی، ساعت ها در اصطبل، اسبش را مرتب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She's set her heart on having a pony.
[ترجمه *] او دلش میخواهد یک اسب کوچک داشته باشد
|
[ترجمه گوگل]او دلش را برای داشتن یک تسویه حساب گذاشته است [ترجمه ترگمان]دلش می خواهد یک اسب کوچک داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It's so cruel to keep a pony chained up like that all the time.
[ترجمه گوگل]خیلی ظالمانه است که یک پونی را همیشه به این شکل زنجیر نگه داریم [ترجمه ترگمان]خیلی ظالمانه است که یک اسب کوچک را مثل همیشه در زنجیر نگه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I had a very good 2 hands pony, called Brandy.
[ترجمه گوگل]من یک تسویه حساب 2 دستی خیلی خوب داشتم به نام براندی [ترجمه ترگمان] من یه اسب کوچک خیلی خوب داشتم که به \"برندی\" زنگ زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید