ponderously


بسنگینی، بطور کسل کننده

جمله های نمونه

1. Wilson shifted ponderously in his chair.
[ترجمه گوگل]ویلسون به شدت روی صندلی خود جابجا شد
[ترجمه ترگمان]ویل سن به سنگینی روی صندلی اش جابه جا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He stood aside and the great vehicle moved ponderously out of the garage.
[ترجمه گوگل]او کناری ایستاد و وسیله نقلیه بزرگ با وحشت از گاراژ خارج شد
[ترجمه ترگمان]او کنار ایستاد و کالسکه بزرگ به سنگینی از گاراژ خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On the other hand, a generally ponderously sombre piece may need stimulating by interludes of contrastingly more vital movement.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، یک قطعه به طور کلی تیره و تار ممکن است نیاز به تحریک با فواصل حرکتی متضادتر داشته باشد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، به طور کلی، یک قطعه تیره و سنگین ممکن است به تحریک by یک جنبش بسیار حیاتی نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The play was staged with ponderously realistic sets.
[ترجمه گوگل]این نمایش با دکورهایی به شدت واقع گرایانه روی صحنه رفت
[ترجمه ترگمان]نمایش با مجموعه های سنگین واقع گرایانه صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He turns and marches away ponderously to the right.
[ترجمه گوگل]او می چرخد ​​و با غم و اندوه به سمت راست می رود
[ترجمه ترگمان]می چرخد و با سنگینی به سمت راست حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr. Jackson rose ponderously from the table and began to look into the cupboards.
[ترجمه گوگل]آقای جکسون با نگرانی از روی میز بلند شد و شروع به نگاه کردن به کمدها کرد
[ترجمه ترگمان]آقای جکسون با سنگینی از روی میز بلند شد و به قفسه ها نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cooper ponderously limped out into the garden.
[ترجمه گوگل]کوپر با ناراحتی لنگان لنگان به داخل باغ رفت
[ترجمه ترگمان]کوپر با سنگینی وارد باغ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Instead of proceeding at his normal brisk trot, he lumbered up the step-ladder and heaved himself ponderously inside the machine's cabin.
[ترجمه گوگل]به جای اینکه با سرعت معمولی خود پیش برود، از نردبان بالا رفت و خود را به شدت داخل کابین ماشین فرو برد
[ترجمه ترگمان]به جای این که به یورتمه عادی خود ادامه دهد، از نردبان بالا رفت و خود را به سنگینی داخل کابین دستگاه بالا کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• heavily, weightily; in a dull manner, tediously, boringly

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : ponder
اسم ( noun ) : ponderousness
صفت ( adjective ) : ponderous
قید ( adverb ) : ponderously

بپرس