ponderosity

/ˌpɑːndəˈrɑːsɪtiː//ˌpɒndəˈrɒsɪtɪ/

سنگینی

جمله های نمونه

1. But, giant and the Chinese economy of ponderosity is implicit still crisis, whether realize soft landing smoothly in sway, one vogue expects hard.
[ترجمه گوگل]اما، اقتصاد غول‌پیکر و غول‌پیکر چین همچنان بحرانی ضمنی است، خواه فرود نرم را در نوسان بدانیم، یک مد روز انتظار سختی دارد
[ترجمه ترگمان]اما اقتصاد چین و اقتصاد چین هنوز هم بحران آشکاری است، چه به نرمی فرود نرم در نوسان باشند، یک مد روز سختی را انتظار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And what take ponderosity slightly is classic because colour criterion is contemporary lightsome bright beautiful infuse and become sweet and clean.
[ترجمه گوگل]و چیزی که کمی تامل برانگیز است کلاسیک است زیرا معیار رنگ، سبک معاصر و زیبا و درخشان است که شیرین و تمیز شود
[ترجمه ترگمان]و چیزی که ponderosity کمی به نظر می رسد کلاسیک است، زیرا معیار رنگی lightsome زیبا و زیبا است و شیرین و تمیز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let people feel ponderosity when pottery and porcelain and marble, the glass of light spirit begins become more proficient in one's profession.
[ترجمه گوگل]بگذارید مردم وقتی سفالگری و ظروف چینی و مرمر، لیوان روح نور شروع می شود، در حرفه خود مهارت بیشتری پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید مردم هنگامی که سفال و چینی و مرمر هستند احساس آرامش کنند، شیشه روح سبک در حرفه یک فرد مهارت بیشتری پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In saw factory, the layout can not be changed randomly because of the ponderosity of equipments and the complexity of processes.
[ترجمه گوگل]در کارخانه اره، به دلیل سنگینی تجهیزات و پیچیدگی فرآیندها، نمی توان طرح را به طور تصادفی تغییر داد
[ترجمه ترگمان]در این کارخانه، این چیدمان را نمی توان به صورت تصادفی به دلیل استفاده از تجهیزات و پیچیدگی فرآیندها تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The personage inside course of study thinks, this Chun Lan changes president, it is the good signal that the group accumulates ponderosity group to adjust business.
[ترجمه گوگل]شخصیت درون دوره تحصیلی فکر می‌کند، این چون لان رئیس جمهور را تغییر می‌دهد، این سیگنال خوبی است که گروه برای تنظیم کسب‌وکار، گروهی را جمع می‌کند
[ترجمه ترگمان]شخصیت درون اتاق مطالعه فکر می کند که چون Lan Chun، رئیس جمهور را تغییر می دهد، این سیگنال خوبی است که گروه ponderosity را جمع می کند تا کسب وکار خود را اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس